2015-06-15، 02:43
سنت اول الکلی های گمنام
رفاه عمومی ما می بایست در رأس قرارگیرد. بهبودی شخصی هر یک از ما به یگانگی الکلی های گمنام بستگی دارد.
اتحاد الکلی های گمنام امیدوار کننده ترین کیفیتی است که در این انجمن وجود دارد. حیات ما و کسانی که به ما ملحق می شوند به این سنت بستگی دارد. عدم یگانگی ما نابودی الکلی های گمنام خواهد بود و بدون همبستگی نبض انجمن از طپش باز می ماند. شریان های جهانی ما، رحمت خداوند را که زندگی می بخشد منتقل نکرده و هدیه پروردگار بدون نتیجه ضایع می شود. الکلی ها مجدداً انزواگرایی را پیش گرفته و می پرسند، الکلی های گمنام چه چیز فوق العاده ای ممکن است باشد؟
عده ای مشتاقانه سؤال می کنند، بنابراین فرد در الکلی های گمنام اهمیت چندانی ندارد؟ آیا گروه به او تحکم کرده است و بلعیده خواهد شد؟
با صدایی رسا و مطمئن پاسخ می دهیم خیر. ما اعتقاد داریم، هیچ انجمنی این چنین مصرانه به افراد خود توجه نمی کند و آزادیش را چه از لحاظ طرز فکر، رفتار و گفتار تضمین نمی کند، هیچ کس نمی تواند باعث اخراج دیگری شود و او را تنبیه نماید. دوازده قدم پیشنهاداتی برای بهبودی است و دوازده سنت که یگانگی الکلی های گمنام را ضمانت می کند حتی کلمه ((نکنید)) را به کار نمی بردو مکرراً ما می بایست را خاطرنشان می سازد و نه تو باید
بسیاری معنای این گفته را که حاکی از آزادی فردی است. با هرج و مرج یکی می دانند. افراد تازه وارد و آنانکه برای اولین بار به الکلی های گمنام قدم می گذارند، متحیر می شوند. آنان مفهوم آزادی را در می یابند و متوجه می شوند که الکلی های گمنام دارای نیرویی غیرقابل مقاومت، در هدف و عمل می باشند. آنها می پرسند چگونه جمعیتی این چنین پر هرج و مرج، می تواند کاری را انجام دهد؟ و رفاه عمومی خود را در رأس قراردهد؟ چه نیروئی آنان را به یکدیگر متصل می کند؟
کسانی که با نظر دقیق تری نگاه می کنند، مفهوم این ضد و نقیض عجیب را در می یابند. یک الکلی گمنام می بایست با اصول بهبودی خود را وفق دهد. حیات او در واقع بستگی به اطاعت از اصول روحانی دارد. چنانچه الکلی زیاده از حد منحرف شود،مجازات، مطمئن و سریع خواهد بود. مانند گلی پژمرده می شود و خواهد مرد. او در ابتدا مجبور است که پیروی نماید، لکن عاقبت متوجه می شود که زندگی جدیدی را پیش گرفته است که واقعاً می خواهد. او در می یابد که این هدیه گرانبها را نمی تواند حفظ کند، مگر آنکه آنرا تقدیم کند. نه تنها او بلکه هرکس دیگری جهت بقای خود باید پیغام الکلی های گمنام را به دیگران برساند. لحظه ای که دوازدهمین قدم بهبودی به صورت گروهی شکل می گیرد، واقعیت دیگری کشف می شود و آن احتیاج مبرم افراد به گروه است و الا بهبودی امکان پذیر نخواهد بود.
اینجاست که یک الکلی در حال بهبودی متوجه می شود، که جزئی از کل است. هر نوع از خود گذشتگی او برای ابقاء انجمن، هر قدر بزرگ هم که باشد کافی نیست. او باید فریاد خواسته ها و جاه طلبی هایش را در درون خود خاموش سازد، تا گروه را به مخاطره نیاندازد و نیز متوجه می شود که گروه باید باقی بماند و الا خود او نیز دوام نخواهد آورد.
بنا بر این در مرحله اول، نحوه همکاری مهم ترین سؤال می باشد. در دنیایی که زندگی می کنیم متوجه ایم که چگونه شخصیت ها مردم را نابود می کنند، تلاش برای ثروت، قدرت و نفوذ، بندهای انسانیت را از یکدیگر پاره کرده است. اگر مردم، با فهم در جستجوی صلح و هماهنگی کوشش نکنند، عاقبت ما الکلی های عصیانگر چه می شود؟ همانگونه که ما برای بهبودی خود کوشش و دعا نموده ایم، بدان گونه مشتاقانه در جستجوی اصولی بودیم تا الکلی های گمنام بتوانند پایبند آن اصول باقی بمانند. اجتماع ما بر پایه تجربه بنیان نهاده شد.
دفعات بی شماری در بسیاری از شهرها و روستاها، ماجای ادی ریکن بکر(Eddiee Ricken backer) و همراهان شجاع او، هنگام سقوط به اقیانوس آرام را، ما دوباره به نمایش در آوردیم. آنها نیز دفعتاً مانند ما خود را از مرگ نجات یافته دیدند. لکن هنوز در دریای پرمخاطره غوطه ور بودند. به خوبی دریافتند که منافع مشترکشان باید در رأس قرار گیرد و هیچ کدام نباید در مصرف آب و نان به فکر خود باشد. در واقع هر یک با ایمانی استوار دریافتند که نیروی اصلی خود را قطعاً پیدا خواهند نمود. آنان نواقص هواپیما را برطرف کردند و هرگونه آزمایش غیرممکن را انجام دادند و در این راه ترس، درد و نا امیدی را به خود هموار کردند و حتی مرگ یکی از همراهان را نیز مشاهده نمودند.
مانیز در الکلی های گمنام با کوشش و ایمان، خود را استوار بر فراگیری تجربیات باورنکردنی نموده ایم. امروزه الکلی های گمنام زندگی خود را مبنی بر سنت های دوازده گانه قرار داده اند، که با خواست خداوند متحد مانده و او ما را در این راه، تا آن زمان که لازم باشد، پشتیبانی خواهد کرد.
رفاه عمومی ما می بایست در رأس قرارگیرد. بهبودی شخصی هر یک از ما به یگانگی الکلی های گمنام بستگی دارد.
اتحاد الکلی های گمنام امیدوار کننده ترین کیفیتی است که در این انجمن وجود دارد. حیات ما و کسانی که به ما ملحق می شوند به این سنت بستگی دارد. عدم یگانگی ما نابودی الکلی های گمنام خواهد بود و بدون همبستگی نبض انجمن از طپش باز می ماند. شریان های جهانی ما، رحمت خداوند را که زندگی می بخشد منتقل نکرده و هدیه پروردگار بدون نتیجه ضایع می شود. الکلی ها مجدداً انزواگرایی را پیش گرفته و می پرسند، الکلی های گمنام چه چیز فوق العاده ای ممکن است باشد؟
عده ای مشتاقانه سؤال می کنند، بنابراین فرد در الکلی های گمنام اهمیت چندانی ندارد؟ آیا گروه به او تحکم کرده است و بلعیده خواهد شد؟
با صدایی رسا و مطمئن پاسخ می دهیم خیر. ما اعتقاد داریم، هیچ انجمنی این چنین مصرانه به افراد خود توجه نمی کند و آزادیش را چه از لحاظ طرز فکر، رفتار و گفتار تضمین نمی کند، هیچ کس نمی تواند باعث اخراج دیگری شود و او را تنبیه نماید. دوازده قدم پیشنهاداتی برای بهبودی است و دوازده سنت که یگانگی الکلی های گمنام را ضمانت می کند حتی کلمه ((نکنید)) را به کار نمی بردو مکرراً ما می بایست را خاطرنشان می سازد و نه تو باید
بسیاری معنای این گفته را که حاکی از آزادی فردی است. با هرج و مرج یکی می دانند. افراد تازه وارد و آنانکه برای اولین بار به الکلی های گمنام قدم می گذارند، متحیر می شوند. آنان مفهوم آزادی را در می یابند و متوجه می شوند که الکلی های گمنام دارای نیرویی غیرقابل مقاومت، در هدف و عمل می باشند. آنها می پرسند چگونه جمعیتی این چنین پر هرج و مرج، می تواند کاری را انجام دهد؟ و رفاه عمومی خود را در رأس قراردهد؟ چه نیروئی آنان را به یکدیگر متصل می کند؟
کسانی که با نظر دقیق تری نگاه می کنند، مفهوم این ضد و نقیض عجیب را در می یابند. یک الکلی گمنام می بایست با اصول بهبودی خود را وفق دهد. حیات او در واقع بستگی به اطاعت از اصول روحانی دارد. چنانچه الکلی زیاده از حد منحرف شود،مجازات، مطمئن و سریع خواهد بود. مانند گلی پژمرده می شود و خواهد مرد. او در ابتدا مجبور است که پیروی نماید، لکن عاقبت متوجه می شود که زندگی جدیدی را پیش گرفته است که واقعاً می خواهد. او در می یابد که این هدیه گرانبها را نمی تواند حفظ کند، مگر آنکه آنرا تقدیم کند. نه تنها او بلکه هرکس دیگری جهت بقای خود باید پیغام الکلی های گمنام را به دیگران برساند. لحظه ای که دوازدهمین قدم بهبودی به صورت گروهی شکل می گیرد، واقعیت دیگری کشف می شود و آن احتیاج مبرم افراد به گروه است و الا بهبودی امکان پذیر نخواهد بود.
اینجاست که یک الکلی در حال بهبودی متوجه می شود، که جزئی از کل است. هر نوع از خود گذشتگی او برای ابقاء انجمن، هر قدر بزرگ هم که باشد کافی نیست. او باید فریاد خواسته ها و جاه طلبی هایش را در درون خود خاموش سازد، تا گروه را به مخاطره نیاندازد و نیز متوجه می شود که گروه باید باقی بماند و الا خود او نیز دوام نخواهد آورد.
بنا بر این در مرحله اول، نحوه همکاری مهم ترین سؤال می باشد. در دنیایی که زندگی می کنیم متوجه ایم که چگونه شخصیت ها مردم را نابود می کنند، تلاش برای ثروت، قدرت و نفوذ، بندهای انسانیت را از یکدیگر پاره کرده است. اگر مردم، با فهم در جستجوی صلح و هماهنگی کوشش نکنند، عاقبت ما الکلی های عصیانگر چه می شود؟ همانگونه که ما برای بهبودی خود کوشش و دعا نموده ایم، بدان گونه مشتاقانه در جستجوی اصولی بودیم تا الکلی های گمنام بتوانند پایبند آن اصول باقی بمانند. اجتماع ما بر پایه تجربه بنیان نهاده شد.
دفعات بی شماری در بسیاری از شهرها و روستاها، ماجای ادی ریکن بکر(Eddiee Ricken backer) و همراهان شجاع او، هنگام سقوط به اقیانوس آرام را، ما دوباره به نمایش در آوردیم. آنها نیز دفعتاً مانند ما خود را از مرگ نجات یافته دیدند. لکن هنوز در دریای پرمخاطره غوطه ور بودند. به خوبی دریافتند که منافع مشترکشان باید در رأس قرار گیرد و هیچ کدام نباید در مصرف آب و نان به فکر خود باشد. در واقع هر یک با ایمانی استوار دریافتند که نیروی اصلی خود را قطعاً پیدا خواهند نمود. آنان نواقص هواپیما را برطرف کردند و هرگونه آزمایش غیرممکن را انجام دادند و در این راه ترس، درد و نا امیدی را به خود هموار کردند و حتی مرگ یکی از همراهان را نیز مشاهده نمودند.
مانیز در الکلی های گمنام با کوشش و ایمان، خود را استوار بر فراگیری تجربیات باورنکردنی نموده ایم. امروزه الکلی های گمنام زندگی خود را مبنی بر سنت های دوازده گانه قرار داده اند، که با خواست خداوند متحد مانده و او ما را در این راه، تا آن زمان که لازم باشد، پشتیبانی خواهد کرد.
«خدا با ماست»