2017-07-06، 12:29
اضطراب و نگرانی کودکان بطور کل از بدو تولد سیستم مغزی و احساساتشان جابجا و غیر واقعی است و تا سن هشت سالگی بمرور این سیستم به قاعده ای میرسد که میتواند به تحصیل و مهارتهای زندگی و علایق خودش و استعداد خدا دادیش بپردازد و کودکان بیش فعال طبق معمول از این قاعده مستثنی هستند و بنابر دلایل مختلف این اختلال را از بطن مادرشان باخود به همراه دارند و جالب است این حالتهای خود را به هر طریقی به دیگران نشان میدهند. یکی از علل مهمی که از آن طریق دچار میشوند تلقیع بیش از حد و مرگبار آدرنال مادر به خاطر استرس و اضطراب و درگیری هایی که در دوران بارداری داشتند خون خود را مسموم به آدرنالین میکنند و حتی در دوران شیردهی هم همین رویه را ادامه میدهند و کودک ساختارهای غدد درون ریزش بهم میخورد و بدون دلیل استرس و اضطراب و نگرانی دارند این کودکان بطور طبیعی ترس خود را دارند و خانواده هم قادر نیست روش کنترل ترس را که ارتباط با خداست و رفتار معنوی داشته باشند را به این کودکان انتقال دهند و لذا این کودکان با بیماریهای خاص کودکانه مانند آسم کودکی و طپش قلب و استرس و ترسهای مختلف را خواهند داشت و این بیماری ها در کل سیستم فیزیکی و روانی و روحی و روانی و عزت نمفس و اعتمادبه نفس کودک اثر سوئی خواهد داشت اگر ملاحظه کرده باشید کودکان گروه و رده بیمار و مشکل دار ناآرام و مضطراب و نگرانی بی دلیلی دارند و در همان لحظه اگر مورد آزمایش قرار بگیرند متوجه بهم ریختگی غدد درون ریزشان خواهید شد و این کودکان بسیار ترسو هستند و والدین هم آنها را با شیرکردن و ایجاد انگیزه برای درگیری را به آنها آموزش میدهند و والدین نمیدانند کودک برای رها شدن از ترس و ایجاد شهامت نیاز به ارتباط درست با خدایی را دارد که از حد و مرز شعور و سنش بالاتر نباشد و اجازه بدهیم فرزندانمان با خدای خود ارتباطی را که خودشان طالب هستند داشته باشند چون برای رفع اضطراب و نگرانی و ترس و استرس فقط ارتباط درست معنوی میتواند این کودکان را نجات دهد. عادتی ها
.
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه