2013-11-04، 04:12
10)مفهوم عاجزیعنی چه؟
ما بايد عجزمان را در برابر غذا وپرخوري مان با تمام وجود بپذيريم واين اولين قدم بهبودي است.عاجز يعني اينكه ما مجبور باشيم بر خلاف اراده خود بخوريم.عاجز يعني خواستن ونتوانستن ما نه تنها در برابر غذا وپرخوري مان بلكه در همه كس وهمه چيز گذشته.اينده.مكان ها.افراد.فيلم ها عاجز وناتوانيم.وقتي كه بپذيرم عاجزم يعني ديگر با هيچ چيز جنگي ندارم وبا اقراروعجزپذيرش حاصل مي شودبراي حل يك مشكل ابتدا بايد اقرار كنيم كه مشكلي وجود داردوپرخوران قادر به ترك پرخوري نخواهم بود مگر به عجز و ناتواني خود در برابر غذا اقرار كنم .با پذيرش جنگ پايان مي گيردوبا پايان جنگ ما با همه در صلحيم .خودمان وديگران را همان طوركه هستند مي پذيريم.در عجز توانايي اسن ما نمي توانيم مسائل غير ممكن را ممكن كنيم وتلاش براي اين كار وجنگ كردن ما را ديوانه خواهد كردوبا پذيرفتن عجزمان در مورد مسائلي كه واقعا در برابر انها ناتوانيم قدرت پيدا مي كنيم و وقتي كه از كارهاي غير ممكن دست كشيديم فرصت انجام كارهاي ممكن را پيدا خواهيم كرد مسعله اصلی که در قدم اول مطرح می شود عجز است و عجز های ما سرمایه های ماستو توشه های ما در مسیر عالی بهبودی ،مسیر بهبودی مسیر بی نیازی ،مسیر ازادی ،مسیر قدرت مسیر راضی شدن و راضی بودن است.ما اگر عجزمان را در برابر غذا بپذیریم دیگر پرخوری نمی کنیم.اقرار به عجز اعتراف به شکست است این اعتراف باعث می شود ما از غرور کاذبمان جدا شویم