2013-11-22، 08:15
26 دی آن تماس را بگیر!
«میترسیدیم اگر خود را همان طور که بودیم نشان دهیم، مطمئناً طرد شویم....
[اما] اعضای انجمن خوبی ما را درک میکنند.»
کتاب پایه
v
ما به اعضای —NA تجربه آنها، دوستی آنها، خنده آنها، راهنمایی آنها و خیلی چیزهای دیگر احتیاج داریم. با این حال، بسیاری از ما در تماس گرفتن با راهنما و ملاقات دوستان NA تردید میکنیم. نمیخواهیم خود را به آنها تحمیل کنیم. درباره تماس گرفتن با یک فرد فکر میکنیم، اما احساس میکنیم لایق گرفتن وقت او نیستیم.
فراموش میکنیم اعضای NA نیز درست مثل ما هستند. کاری نیست که انجام داده باشیم، مکانی نیست که رفته باشیم، احساسی نیست که تجربه کرده باشیم ولی سایر معتادان در حال بهبودی قادر به همدردی با آن نباشند. هر چه بیشتر به دیگران اجازه دهیم ما را بشناسند، بیشتر میشنویم «شما به مکان درستی آمدهاید، در جمع دوستان هستید. به اینجا تعلق دارید. خوش آمدید!»
همچنین فراموش میکنیم همان طور که ما به دیگران احتیاج داریم، آنها نیز به ما نیاز دارند. فقط ما نیستیم که میخواهیم احساس تعلق کنیم، میخواهیم گرمی جمع دوستانه را تجربه کنیم، میخواهیم با کسی درد دل کنیم. اگر خود را از اعضای انجمن جدا بدانیم، آنها را از نیازشان محروم میکنیم، چیزی که فقط ما میتوانیم به آنها بدهیم: وقت، همنشینی و خویشتن واقعی خود.
در معتادان گمنام، معتادان در حال بهبودی برای یکدیگر ارزش قائلند. چیزی که در پشت خط تلفن منتظر ماست، طرد کردن نیست، بلکه عشق، صمیمیت و همدردی انجمن NA است. آن تماس را بگیرید!
v
فقط برای امروز: در جمع دوستان خود در NA هستم. در انجمن با دیگران در ارتباط هستم، هم میبخشم و هم دریافت میکنم.
«میترسیدیم اگر خود را همان طور که بودیم نشان دهیم، مطمئناً طرد شویم....
[اما] اعضای انجمن خوبی ما را درک میکنند.»
کتاب پایه
v
ما به اعضای —NA تجربه آنها، دوستی آنها، خنده آنها، راهنمایی آنها و خیلی چیزهای دیگر احتیاج داریم. با این حال، بسیاری از ما در تماس گرفتن با راهنما و ملاقات دوستان NA تردید میکنیم. نمیخواهیم خود را به آنها تحمیل کنیم. درباره تماس گرفتن با یک فرد فکر میکنیم، اما احساس میکنیم لایق گرفتن وقت او نیستیم.
فراموش میکنیم اعضای NA نیز درست مثل ما هستند. کاری نیست که انجام داده باشیم، مکانی نیست که رفته باشیم، احساسی نیست که تجربه کرده باشیم ولی سایر معتادان در حال بهبودی قادر به همدردی با آن نباشند. هر چه بیشتر به دیگران اجازه دهیم ما را بشناسند، بیشتر میشنویم «شما به مکان درستی آمدهاید، در جمع دوستان هستید. به اینجا تعلق دارید. خوش آمدید!»
همچنین فراموش میکنیم همان طور که ما به دیگران احتیاج داریم، آنها نیز به ما نیاز دارند. فقط ما نیستیم که میخواهیم احساس تعلق کنیم، میخواهیم گرمی جمع دوستانه را تجربه کنیم، میخواهیم با کسی درد دل کنیم. اگر خود را از اعضای انجمن جدا بدانیم، آنها را از نیازشان محروم میکنیم، چیزی که فقط ما میتوانیم به آنها بدهیم: وقت، همنشینی و خویشتن واقعی خود.
در معتادان گمنام، معتادان در حال بهبودی برای یکدیگر ارزش قائلند. چیزی که در پشت خط تلفن منتظر ماست، طرد کردن نیست، بلکه عشق، صمیمیت و همدردی انجمن NA است. آن تماس را بگیرید!
v
فقط برای امروز: در جمع دوستان خود در NA هستم. در انجمن با دیگران در ارتباط هستم، هم میبخشم و هم دریافت میکنم.