از دید دیگران8 دی
«وقتی فردی از یک کمبود سخن میگوید، اولین واکنش ما ممکن است تدافعی باشد.... [اما] اگر واقعاً میخواهیم آزاد باشیم، به نظرات معتادان انجمن به دقت توجه میکنیم.»
کتاب پایه
v
در مقطعی از بهبودی خود به این درک ناخوشایند میرسیم که بینشی که نسبت به خود داریم، لزوماً مانند بینشی نیست که دیگران نسبت به ما دارند. شاید به بدی، خوبی، زیبایی یا زشتی که تصور میکنیم هستیم، نباشیم—اما برای اینکه با اطمینان درباره خود قضاوت کنیم، بیش از اندازه به خود نزدیک هستیم. در اینجاست که دوستان ما طبق برنامه وارد عمل میشوند و با دقت کافی آنچه را که هنگام نگریستن به مسیر ما مشاهده میکنند، با ما در میان میگذارند. چیزهای خوبی درباره ما میگویند که شاید خود ما از آنها بیاطلاع باشیم و مشکلاتی را نیز به ما میگویند که شاید خود ما قادر به مشاهده آنها نباشیم.
ممکن است به این "کمک" به حالت تدافعی واکنش نشان دهیم و در برخی موارد حق با ما باشد. اما حتی اظهارات بدخواهانه درباره کمبودهای فرض شده میتواند بر برخی از جنبههای بهبودی ما که خود قادر به مشاهده آنها نیستیم، روشنی افکند. هر گاه که بینش مفیدی مطرح شود، حال به هر دلیلی که ارائه شود، نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
نباید منتظر دیگران باشیم تا فوراً بینش خود را ارائه دهند. وقتی وقت خود را با راهنما یا سایر اعضای NA میگذرانیم، مطمئناً میتوانیم اولین قدم را برداریم و از آنها بخواهیم نظر خود را درباره زمینههای خاص زندگی ما که خود از آنها بیاطلاع هستیم، به ما بگویند. ما به بینشی نسبت به زندگی خود نیاز داریم که از بینش خود وسیعتر باشد؛ میتوانیم با مشاهده خود از دید دیگران، این بینش را به دست آوریم.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم خود را همان طور که واقعاً هستم، ببینم. به آنچه دیگران درباره من میگویند، گوش میدهم و خود را از دید آنها مشاهده میکنم.
«وقتی فردی از یک کمبود سخن میگوید، اولین واکنش ما ممکن است تدافعی باشد.... [اما] اگر واقعاً میخواهیم آزاد باشیم، به نظرات معتادان انجمن به دقت توجه میکنیم.»
کتاب پایه
v
در مقطعی از بهبودی خود به این درک ناخوشایند میرسیم که بینشی که نسبت به خود داریم، لزوماً مانند بینشی نیست که دیگران نسبت به ما دارند. شاید به بدی، خوبی، زیبایی یا زشتی که تصور میکنیم هستیم، نباشیم—اما برای اینکه با اطمینان درباره خود قضاوت کنیم، بیش از اندازه به خود نزدیک هستیم. در اینجاست که دوستان ما طبق برنامه وارد عمل میشوند و با دقت کافی آنچه را که هنگام نگریستن به مسیر ما مشاهده میکنند، با ما در میان میگذارند. چیزهای خوبی درباره ما میگویند که شاید خود ما از آنها بیاطلاع باشیم و مشکلاتی را نیز به ما میگویند که شاید خود ما قادر به مشاهده آنها نباشیم.
ممکن است به این "کمک" به حالت تدافعی واکنش نشان دهیم و در برخی موارد حق با ما باشد. اما حتی اظهارات بدخواهانه درباره کمبودهای فرض شده میتواند بر برخی از جنبههای بهبودی ما که خود قادر به مشاهده آنها نیستیم، روشنی افکند. هر گاه که بینش مفیدی مطرح شود، حال به هر دلیلی که ارائه شود، نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
نباید منتظر دیگران باشیم تا فوراً بینش خود را ارائه دهند. وقتی وقت خود را با راهنما یا سایر اعضای NA میگذرانیم، مطمئناً میتوانیم اولین قدم را برداریم و از آنها بخواهیم نظر خود را درباره زمینههای خاص زندگی ما که خود از آنها بیاطلاع هستیم، به ما بگویند. ما به بینشی نسبت به زندگی خود نیاز داریم که از بینش خود وسیعتر باشد؛ میتوانیم با مشاهده خود از دید دیگران، این بینش را به دست آوریم.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم خود را همان طور که واقعاً هستم، ببینم. به آنچه دیگران درباره من میگویند، گوش میدهم و خود را از دید آنها مشاهده میکنم.