1ـ «تصمیم‎گیری» برای من به چه معنايي دارد و كاربردي است؟

برای گوش دادن به جواب صوتی اینجا کلیک کنید

.

همیشه برایم تصمیم گرفتن مشکل بوده است چرا که سالها از کودکی برایم تصمیم گیری شده است بیشتر توسط خانواده ، مدرسه و ..... البته این به معنا آن نیست که تصمیمات آنها اشتباه بوده است بلکه به علت خجالت و ترسهای کاذب به عنوان مثال نتوانستم رشته تحصیلی مورد علاقه ام را انتخاب کنم و برای اولین بار در زندگیم می خواهم این تصمیم را خودم بگیرم که زندگیم را به خدا بسپارم . هر موقع خود را به دست پروردگار سپردم هر چه بر من رخ داد بسیار بهتر از آن چیزی بود که خودم طراحی می کردم .

تصمیم گیری در قدم سوم. به قلبا و با تمام وجودم این تصمیم را بگیرم که کارگردانی زندگیم را به خداوند بسپارم'تصمیمدر قدم سوم نیاز مبرم به عمل دارد'اما از خود تصمیم قدم سوم من همیشه ترس داشتم چرا کخ سالها عادت کرده بودم که چون کارها را درست انجام نمیدام بنابراین تصمیمم هم شاید درست نباشد'اما بطور قطع این تضمیم قدم سوم نتایج خوبی ببار خواهد اورد'و در اولین اقدام تصمیم باید از بازی کردن نقش خدا دست بردارم

خواسته ی ک در جهت راه اندازی اهداف من برنامه ریزی شود تصمیم می گویند.

تصمیم روزانه تصمیمی است ک بارها و در صورت نیاز هر روز ان را تکرار می کنیم. مدام این تصمیم را تجدید کنیم وگرنه از خودمان خوشنود میشیم,ببهودی ب مخاطره می افتد.
باید قلبی تصمیم بگیریم,باید بدانیم عمل مهمه تصمیمات باید باطنی و سلولی باشد.

تصميم گيري در قدم سوم يعني تغيير كردن .....
  تصميم گيري هاي قبل من بر اساس ارادي ي شخصي بود...هدف من در قدم دوم  مشخص شده ...و بر اساس هدفم تصميم ميگيرم ...الان كه 2 قدم قبلي را كار كردم تصميم گيري من بر اساس  باور نيروي برتر است .