برای من اینطور بود که
1 من در یک برنامه 12 قدمی هستم و نباید در پله های چهارم متوقف شوم
2 کتاب وعده دهده بود که پس از کارکرد قدم چهار روحمان شفا پیدا میکند
3 فهمیده بودم که یکی از دستاویزها اینست که بگویم من محتاج همه برنامه نیستم
4 راستش کتاب گفته بود کسانی که این قدم را کار نکنند دچار لغزش میشوند
5 به من گفته بودند که بعد از کارکرد قدم چهارم یک مساله بمدت طولانی ازارم نخواهد داد
6 تسلیم بودم
به هر حال دلایل هر چه بود من میبایستی انجام میدادم

قدم چهار کارکردش ونوشتنش وبرگشتن و نوشتن تمام کارواشتباهات اش به من کمک کرد تا قوي تر شوم وهميشه اقرار کنم

قدم چهارم نقطه اتصال امروز مرا با گذشته ام را قطع کرد.