2014-01-13، 01:18
منافع مشترک ما باید در رأس قرار گیرد، بهبودی فرد به اتحاد کُدا بستگی دارد.
در آغاز سنت یک، ما برای بازسازی زندگی خود در بهبودی، رفتارهای جدیدی را تجربه میکنیم و از راهنماییهای جدیدی پیروی مینماییم.
خودخواهیها و سلیقههای شخصی خود را کنار میگذاریم، تا بتوانیم به منافع مشترک کُدا کمک کنیم، ما یاد میگیریم حقیقت بيماري خود را بیان کنیم و همین امتیاز را به دیگران نیز میدهیم.
وجود نیروی برترمان را قبول داریم و به وجدان گروه احترام میگذاریم.
ما حتي دیگر نتیجهی رها کردن را کنترل نمیکنیم و نتایج وجدان گروه را هرچه بود میپذیریم.
سنت یک، به ما کمک میکند در همهی جنبههای کارهای خدماتی، چه فردی باشد یا گروهی، ناحیهای باشد یا منطقهای یا حتي در سطح بینالمللی.
با حضور در انجمن هموابستههای ناشناس و رعایت سنت یک، میتوانیم یک محیط امن و دور از هياهو کارکردی بوجود آوریم، که هریک از اعضاء وظیفهی مشخصی براي بهبودي و خدمات خود داشته باشند.
روح سنت یک، در ذهن و قلب ما وجود دارد، برای کار با دیگران اين روح ضرورت دارد، چرا که سنت یک میگوید: منافع مشترک ما باید در رأس قرار بگیرد و بهبودی فردی به اتحاد ما بستگی دارد.
هنگام انجام کارهاي خدماتی حتماً با مسائل قدم یک نيز روبرو میشویم.
متوجه میشویم كه در اينجا هم میخواهیم ديگران را کنترل کنیم و باز هم سعی داریم آدمها و مکانها و چیزها را طبق ایدههای خشک و به دردنخور خودمان تغییر دهیم، حتی ممکن است سعي كنيم و بخواهیم نیروی برتر كسي و يا گروه شویم، بر این باور هستیم که جواب صحیح باید نزد ما ميباشد.
شاید هم طبق عادتهاي كودكي دیگران را نیرویبرتر خودمان قرار دهیم و از آنها بخواهيم كه همهی جوابها و نيازهاي بهبودي را به ما بدهند، براي رهايي از اين هموابستگيها باز هم به مکانی نیاز داریم که روی چیزی که به آنها احساس تعلق داریم تمرکز کنیم، منافع مشترک، براي ما آن است تا روی چیزی که اتحاد و شكوفايي برنامهي ما به آن بستگی دارد ميباشد.
وقتی اصول برنامه را فعالانه بهکار میبریم، دیگر نه گروه را کنترل میکنیم و نه تسلیم خواست دیگران میشویم، به این ترتیب میتوانیم به منافع مشترک و اتحادمان کمک کنیم، یاد میگیریم با ذهن و قلبی باز به سخنان دیگران گوش دهیم، با اين آموزش از خودخواهیها دست برمیداریم و فضایی برای رُشد روحاني و معنوي و یک نیرویبرتر از خود پدید میآوریم و آرامش را درون خود جستجو میکنیم.
در آغاز سنت یک، ما برای بازسازی زندگی خود در بهبودی، رفتارهای جدیدی را تجربه میکنیم و از راهنماییهای جدیدی پیروی مینماییم.
خودخواهیها و سلیقههای شخصی خود را کنار میگذاریم، تا بتوانیم به منافع مشترک کُدا کمک کنیم، ما یاد میگیریم حقیقت بيماري خود را بیان کنیم و همین امتیاز را به دیگران نیز میدهیم.
وجود نیروی برترمان را قبول داریم و به وجدان گروه احترام میگذاریم.
ما حتي دیگر نتیجهی رها کردن را کنترل نمیکنیم و نتایج وجدان گروه را هرچه بود میپذیریم.
سنت یک، به ما کمک میکند در همهی جنبههای کارهای خدماتی، چه فردی باشد یا گروهی، ناحیهای باشد یا منطقهای یا حتي در سطح بینالمللی.
با حضور در انجمن هموابستههای ناشناس و رعایت سنت یک، میتوانیم یک محیط امن و دور از هياهو کارکردی بوجود آوریم، که هریک از اعضاء وظیفهی مشخصی براي بهبودي و خدمات خود داشته باشند.
روح سنت یک، در ذهن و قلب ما وجود دارد، برای کار با دیگران اين روح ضرورت دارد، چرا که سنت یک میگوید: منافع مشترک ما باید در رأس قرار بگیرد و بهبودی فردی به اتحاد ما بستگی دارد.
هنگام انجام کارهاي خدماتی حتماً با مسائل قدم یک نيز روبرو میشویم.
متوجه میشویم كه در اينجا هم میخواهیم ديگران را کنترل کنیم و باز هم سعی داریم آدمها و مکانها و چیزها را طبق ایدههای خشک و به دردنخور خودمان تغییر دهیم، حتی ممکن است سعي كنيم و بخواهیم نیروی برتر كسي و يا گروه شویم، بر این باور هستیم که جواب صحیح باید نزد ما ميباشد.
شاید هم طبق عادتهاي كودكي دیگران را نیرویبرتر خودمان قرار دهیم و از آنها بخواهيم كه همهی جوابها و نيازهاي بهبودي را به ما بدهند، براي رهايي از اين هموابستگيها باز هم به مکانی نیاز داریم که روی چیزی که به آنها احساس تعلق داریم تمرکز کنیم، منافع مشترک، براي ما آن است تا روی چیزی که اتحاد و شكوفايي برنامهي ما به آن بستگی دارد ميباشد.
وقتی اصول برنامه را فعالانه بهکار میبریم، دیگر نه گروه را کنترل میکنیم و نه تسلیم خواست دیگران میشویم، به این ترتیب میتوانیم به منافع مشترک و اتحادمان کمک کنیم، یاد میگیریم با ذهن و قلبی باز به سخنان دیگران گوش دهیم، با اين آموزش از خودخواهیها دست برمیداریم و فضایی برای رُشد روحاني و معنوي و یک نیرویبرتر از خود پدید میآوریم و آرامش را درون خود جستجو میکنیم.