2014-10-04، 05:02
۱– نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد.
۲- از قبول یا ردِ درخواست و انتظار دیگران ناراضی و ناراحت است و رنج می برد. ( به درخواست بد و نامشروعِ دیگران، نه نمیتواند بگوید)
۳ – از مطالبهی حق خود خجالت کشیده و سر باز میزند. (گفتنِ اصلا قابلی نداره در مسائل مالی)
۴ – از مقاومتِ آشکار دوری میکند. (غیبت دائمی و پشت سر راحت حرف میزند ولی رودررو هرگز)
5 – به راحتی اظهار عقیده نمیکند. (با ابهام حرف زدن و تغییر موضع سریع به محض مخالفت دیگران)
۶ - توهین را تحمل میکند ولی مسخرهشدن را برنمیتابد.
۷ – همهی اعمالش جهت جلبِ محبت دیگران است. (پیام میدهد: من را خوب بدانید و دوست داشته باشید)
۸ – آدمی حسی و احساسی است. (فکور نیست، زود به او بر میخورد)
۹ – در روابط اجتماعیاش مهر و کین را با هم دارد.
۱۰ – آدمی غصهخور و غمگین است. (روضهخوانی از گذشته تخصص اوست)
۱۱- آدمی ناامید و مأیوس است.
۱۲ – بسیار پرتوقع است و از دیگران انتظار زیادی دارد.
۱۳ – همیشه باید دیگران را متنبه و پشیمان کند. (همیشه دیگران را به غلطکردن می اندازد)
۱۴ – تصور میکند به دنیا آمده تا احتیاجات دیگران را برطرف کند. (فکر میکند از این طریق مهربان به نظر میآید)
۱۵ – برای خودش خسیس است ولی برای دیگران ولخرجی میکند.(همه ی چیزهای خوب برای مهمان است، بد برای خود)
۱۶ – همیشه دلش میخواهد بهتر(مهربانتر، نجیبتر، پاکتر، مؤمنتر) باشد نه برتر(باهوشتر، پولدارتر)
۱۷ – ملاک خوب و بد، درست و غلط، مفید و مضر بودن را قضاوت، گفته، حرف و نظرِ دیگران میداند.
۱۸ – به گونهای پنهانی حسود است.
۱۹ – احساس حقارت و کمتر و پایینتر و بدتر از دیگران بودن دارد.(لغات خاکتوسری و بدبختی فراوان در ادبیاتِ او)
۲۰ – اهمیتِ بسیاری به احترام میدهد. (بالاتر و پایینتر بودن آدمها نسبت به هم) دلش به احترامات خوش است
۲۱ – اساس کارِ او اطاعت است. فرمانده و فرمانبردار است.
۲۲ –فردی وابسته است. (۱-نیازهای خودش را از طریق دیگران و دیگران از طریقِ خودش برطرف میکند. محتاج دیگران است و دیگران را محتاج به خود نگه میدارد، ۲-احساس و اندیشهی خود را مرتبط و همانند دیگران میداند و استقلال فکری ندارد)
۲۳ – احساس تقصیر و گناه میکند و به دیگران هم القا میکند. (انگشت اتهام به سوی دیگران دارد و همیشه مقصر دیگرانند)
۲۴ – همیشه در حالِ معذرتخواهی است حتی وقتی دیگران مقصرند.(همیشه بدهکارِ دیگران است)
۲۵ – معتقد است لذتخواهی برابر با خودخواهی است. (به دنبال شادی و لذت نیست)
۲۶ – مواظبت و مراقبت از خودش را خودخواهی میداند.( از برچسب خودخواهی بیزار است)
۲۷ – همیشه باید وجودش مفید و مثمرثمر باشد. (میخواهد دیگران را طلب کار کند و بدهکار و مفت خور نباشد)
۲۸ – وجودش پر از شرم و خجالت است. ( برای فرار از شرم، عادت و اعتیاد پنهان دارد)
۲۹ – موجودی تنها است. (بیکس است. من بدم تو بدی و نتیجهی رابطه هم بد است) دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد. با همهی افراد مشکل و مسئله دارد.
۳۰ – از خودنمایی، بیزار است.
۳۱ – مظلوم و مظلومنما است.
۳۲ – معتقد است که عاشقِ مردم است.(تشنهی محبت مردم است)
۳۳ – اهلِ تملق و اغراق است.
۳۴ – عضو حزبِ باد است.
۳۵ – همواره آماده است که ببازد. ( نمیخواهد با برد مخاطب را ناراحت کنه)
۳۶ – همیشه یادِ دیگران میکند. ( همیشه باید جایِ دیگران را خالی کند)
۳۷ – از همهچیز ناراضی است.
۳۸ – عشق از نظر او به معنی تسلیمِ کامل است.
۳۹ – معتقد به تحمل و گذشت و فداکاری است.
۴۰ – از ضعف و ضعیفی لذت میبرد.
۴۱ – میل به تکرار دارد و از تغییر و تنوع بیزار است. (شرایطِ بدِ شناخته شده را به شرایط خوبِ ناشناخته ترجیح میدهد)
۴۲ – برای دیگران زندگی میکند نه برای خود. ( از زندگی خود فرار میکند . هرکس میخواهی باش ولی خودت نباش)
آبرو(نظر و قضاوت دیگران دربارهاش) برای او بسیار مهم است.
۴۳ – بسیار مبادی آداب است.
۴۴ – ظاهری آرام دارد ولی در درون به هم ریخته است.
۴۵ – اهل تظاهر و تعارف است.
۴۶ – به موضوع قدردانی و قدرشناسی اهمیتِ فراوان میدهد.
۴۷ – برای خودش و دیگران محدودیت و محرومیت ایجاد میکند.
۴۸ – اهل قضاوت و پیشداوری است.
۴۹ – غرورش را به صورت تواضع و فروتنی نشان میدهد.
۵۰ – اهلِ شعاردادنهای بیشعور است.
۵۱ – آدمِ وظیفهشناسی است(آنچه از بیرون تحمیل میشود) ولی مسئول نیست(آنچه از درون تحمیل میشود)
۵۲ – به جای تعهد و مسئولیت، دنبالِ رسالت است و منتظرِ ناجی.
۵۳ – آدمی با بارِ خرافی و مذهبی است ولی سیاسی نیست.
۵۴ – همیشه میخواهد نجاتدهنده باشد.
۵۵ – فامیل را خوب و دوست میداند و غریبه را بد و دشمن.
۵۶ – آغازگرِ خوبی است ولی تمامکننده نیست.
۵۷ – اهلِ قضا و قدر و سرنوشت و تقدیر است.
۵۸ – مضطرب و نگران است.
۵۹ – حالات خفیف افسردگی دارد.
۶۰ – خشمگین و عصبانی است.
۲- از قبول یا ردِ درخواست و انتظار دیگران ناراضی و ناراحت است و رنج می برد. ( به درخواست بد و نامشروعِ دیگران، نه نمیتواند بگوید)
۳ – از مطالبهی حق خود خجالت کشیده و سر باز میزند. (گفتنِ اصلا قابلی نداره در مسائل مالی)
۴ – از مقاومتِ آشکار دوری میکند. (غیبت دائمی و پشت سر راحت حرف میزند ولی رودررو هرگز)
5 – به راحتی اظهار عقیده نمیکند. (با ابهام حرف زدن و تغییر موضع سریع به محض مخالفت دیگران)
۶ - توهین را تحمل میکند ولی مسخرهشدن را برنمیتابد.
۷ – همهی اعمالش جهت جلبِ محبت دیگران است. (پیام میدهد: من را خوب بدانید و دوست داشته باشید)
۸ – آدمی حسی و احساسی است. (فکور نیست، زود به او بر میخورد)
۹ – در روابط اجتماعیاش مهر و کین را با هم دارد.
۱۰ – آدمی غصهخور و غمگین است. (روضهخوانی از گذشته تخصص اوست)
۱۱- آدمی ناامید و مأیوس است.
۱۲ – بسیار پرتوقع است و از دیگران انتظار زیادی دارد.
۱۳ – همیشه باید دیگران را متنبه و پشیمان کند. (همیشه دیگران را به غلطکردن می اندازد)
۱۴ – تصور میکند به دنیا آمده تا احتیاجات دیگران را برطرف کند. (فکر میکند از این طریق مهربان به نظر میآید)
۱۵ – برای خودش خسیس است ولی برای دیگران ولخرجی میکند.(همه ی چیزهای خوب برای مهمان است، بد برای خود)
۱۶ – همیشه دلش میخواهد بهتر(مهربانتر، نجیبتر، پاکتر، مؤمنتر) باشد نه برتر(باهوشتر، پولدارتر)
۱۷ – ملاک خوب و بد، درست و غلط، مفید و مضر بودن را قضاوت، گفته، حرف و نظرِ دیگران میداند.
۱۸ – به گونهای پنهانی حسود است.
۱۹ – احساس حقارت و کمتر و پایینتر و بدتر از دیگران بودن دارد.(لغات خاکتوسری و بدبختی فراوان در ادبیاتِ او)
۲۰ – اهمیتِ بسیاری به احترام میدهد. (بالاتر و پایینتر بودن آدمها نسبت به هم) دلش به احترامات خوش است
۲۱ – اساس کارِ او اطاعت است. فرمانده و فرمانبردار است.
۲۲ –فردی وابسته است. (۱-نیازهای خودش را از طریق دیگران و دیگران از طریقِ خودش برطرف میکند. محتاج دیگران است و دیگران را محتاج به خود نگه میدارد، ۲-احساس و اندیشهی خود را مرتبط و همانند دیگران میداند و استقلال فکری ندارد)
۲۳ – احساس تقصیر و گناه میکند و به دیگران هم القا میکند. (انگشت اتهام به سوی دیگران دارد و همیشه مقصر دیگرانند)
۲۴ – همیشه در حالِ معذرتخواهی است حتی وقتی دیگران مقصرند.(همیشه بدهکارِ دیگران است)
۲۵ – معتقد است لذتخواهی برابر با خودخواهی است. (به دنبال شادی و لذت نیست)
۲۶ – مواظبت و مراقبت از خودش را خودخواهی میداند.( از برچسب خودخواهی بیزار است)
۲۷ – همیشه باید وجودش مفید و مثمرثمر باشد. (میخواهد دیگران را طلب کار کند و بدهکار و مفت خور نباشد)
۲۸ – وجودش پر از شرم و خجالت است. ( برای فرار از شرم، عادت و اعتیاد پنهان دارد)
۲۹ – موجودی تنها است. (بیکس است. من بدم تو بدی و نتیجهی رابطه هم بد است) دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد. با همهی افراد مشکل و مسئله دارد.
۳۰ – از خودنمایی، بیزار است.
۳۱ – مظلوم و مظلومنما است.
۳۲ – معتقد است که عاشقِ مردم است.(تشنهی محبت مردم است)
۳۳ – اهلِ تملق و اغراق است.
۳۴ – عضو حزبِ باد است.
۳۵ – همواره آماده است که ببازد. ( نمیخواهد با برد مخاطب را ناراحت کنه)
۳۶ – همیشه یادِ دیگران میکند. ( همیشه باید جایِ دیگران را خالی کند)
۳۷ – از همهچیز ناراضی است.
۳۸ – عشق از نظر او به معنی تسلیمِ کامل است.
۳۹ – معتقد به تحمل و گذشت و فداکاری است.
۴۰ – از ضعف و ضعیفی لذت میبرد.
۴۱ – میل به تکرار دارد و از تغییر و تنوع بیزار است. (شرایطِ بدِ شناخته شده را به شرایط خوبِ ناشناخته ترجیح میدهد)
۴۲ – برای دیگران زندگی میکند نه برای خود. ( از زندگی خود فرار میکند . هرکس میخواهی باش ولی خودت نباش)
آبرو(نظر و قضاوت دیگران دربارهاش) برای او بسیار مهم است.
۴۳ – بسیار مبادی آداب است.
۴۴ – ظاهری آرام دارد ولی در درون به هم ریخته است.
۴۵ – اهل تظاهر و تعارف است.
۴۶ – به موضوع قدردانی و قدرشناسی اهمیتِ فراوان میدهد.
۴۷ – برای خودش و دیگران محدودیت و محرومیت ایجاد میکند.
۴۸ – اهل قضاوت و پیشداوری است.
۴۹ – غرورش را به صورت تواضع و فروتنی نشان میدهد.
۵۰ – اهلِ شعاردادنهای بیشعور است.
۵۱ – آدمِ وظیفهشناسی است(آنچه از بیرون تحمیل میشود) ولی مسئول نیست(آنچه از درون تحمیل میشود)
۵۲ – به جای تعهد و مسئولیت، دنبالِ رسالت است و منتظرِ ناجی.
۵۳ – آدمی با بارِ خرافی و مذهبی است ولی سیاسی نیست.
۵۴ – همیشه میخواهد نجاتدهنده باشد.
۵۵ – فامیل را خوب و دوست میداند و غریبه را بد و دشمن.
۵۶ – آغازگرِ خوبی است ولی تمامکننده نیست.
۵۷ – اهلِ قضا و قدر و سرنوشت و تقدیر است.
۵۸ – مضطرب و نگران است.
۵۹ – حالات خفیف افسردگی دارد.
۶۰ – خشمگین و عصبانی است.