2015-06-13، 02:00
تنهایی...
وقتي که ديگر نبود
من به بودنش نيازمند شدم
وقتي که ديگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتي که ديگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتي او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم
و چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن است ...
وقتي که ديگر نبود
من به بودنش نيازمند شدم
وقتي که ديگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتي که ديگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتي او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم
و چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن است ...
الهی بینایی ده که در چاه نیفتیم...