2013-11-22، 08:48
پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند 24 بهمن
«تا وقتی پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند از آنهایی که ما را از هم جدا میکند، محکمتر باشد، همه چیز بخوبی پیش خواهد رفت.»
کتاب پایه
v
بسیاری از ما احساس میکنیم بدون NA مطمئناً در اثر بیماری خود میمیریم. بنابراین، وجود آن، تنها طناب نجات ماست. اما عدم وحدت در معتادان گمنام، گاهی اوقات بوقوع میپیوندد؛ ما باید یاد بگیریم به روش سازندهای نسبت به اثرات مخربی که گاهی اوقات در انجمن ما رخ میدهد، واکنش نشان دهیم. اگر تصمیم بگیریم به جای مشکل، بخشی از راه حل باشیم، به جهت درستی هدایت شدهایم.
بهبودی شخصی ما و رشد NA به حفظ جو بهبودی در جلسات بستگی دارد. آیا مایلیم به گروه خود در رویارویی با مشکلات به روش سازندهای کمک کنیم؟ به عنوان اعضای گروه آیا تلاش میکنیم تا مشکلات را با صراحت، صداقت و انصاف برطرف کنیم؟ آیا به جای دنبال کردن اهداف شخصی خود تلاش میکنیم منافع مشترک گروه را در نظر بگیریم؟ و به عنوان خدمتگزاران مورد اعتماد، آیا اثراتی را که اعمال ما ممکن است بر اعضای تازهوارد بگذارد در نظر میگیریم؟
خدمت میتواند هم بهترین و هم بدترین تأثیر را در ما به وجود آورد. اما اغلب از طریق خدمت است که به تدریج با برخی از نواقص شخصیتی مهمتر خود ارتباط برقرار میکنیم. آیا به جای رویارویی با چیزهایی که ممکن است درباره خود کشف کنیم، از زیر تعهدات خدمت شانه خالی میکنیم؟ اگر استحکام پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند به خاطر بسپاریم—بهبود یافتن از اعتیاد فعال—همه چیز خوب خواهد بود.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم که در خدمت انجمن خود باشم. از شناسایی هویت خود واهمه ندارم.
«تا وقتی پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند از آنهایی که ما را از هم جدا میکند، محکمتر باشد، همه چیز بخوبی پیش خواهد رفت.»
کتاب پایه
v
بسیاری از ما احساس میکنیم بدون NA مطمئناً در اثر بیماری خود میمیریم. بنابراین، وجود آن، تنها طناب نجات ماست. اما عدم وحدت در معتادان گمنام، گاهی اوقات بوقوع میپیوندد؛ ما باید یاد بگیریم به روش سازندهای نسبت به اثرات مخربی که گاهی اوقات در انجمن ما رخ میدهد، واکنش نشان دهیم. اگر تصمیم بگیریم به جای مشکل، بخشی از راه حل باشیم، به جهت درستی هدایت شدهایم.
بهبودی شخصی ما و رشد NA به حفظ جو بهبودی در جلسات بستگی دارد. آیا مایلیم به گروه خود در رویارویی با مشکلات به روش سازندهای کمک کنیم؟ به عنوان اعضای گروه آیا تلاش میکنیم تا مشکلات را با صراحت، صداقت و انصاف برطرف کنیم؟ آیا به جای دنبال کردن اهداف شخصی خود تلاش میکنیم منافع مشترک گروه را در نظر بگیریم؟ و به عنوان خدمتگزاران مورد اعتماد، آیا اثراتی را که اعمال ما ممکن است بر اعضای تازهوارد بگذارد در نظر میگیریم؟
خدمت میتواند هم بهترین و هم بدترین تأثیر را در ما به وجود آورد. اما اغلب از طریق خدمت است که به تدریج با برخی از نواقص شخصیتی مهمتر خود ارتباط برقرار میکنیم. آیا به جای رویارویی با چیزهایی که ممکن است درباره خود کشف کنیم، از زیر تعهدات خدمت شانه خالی میکنیم؟ اگر استحکام پیوندهایی که ما را به هم متصل میکند به خاطر بسپاریم—بهبود یافتن از اعتیاد فعال—همه چیز خوب خواهد بود.
v
فقط برای امروز: سعی میکنم که در خدمت انجمن خود باشم. از شناسایی هویت خود واهمه ندارم.