2013-10-13، 01:15
راه و روش روحانی الکلی های گمنام به روایت کسانی که این راه را پیموده اند
((روحانی)) ؟
اجازه ندهید که تعصب در برابر واژه های روحانی مانع از این شود که صادقانه در مورد معنی آنها فکر کنید.(کتاب بزرگ الکلی های گمنام ص 47)
دریچه ای به دنیای روحانی
الکلی های گمنام علاوه بر این که یک برنامه روحانی است، راه زندگی روحانی هم است. حتی نیمه اول قدم اول هم تجربه ای روحانی است. قدم اول تحت این عنوان توضیح داده شده است که ((قبول داریم که در برابر الکل ضعیف هستیم)). عضو الکلی های گمنام باید قابلیتی بیشتر از توانایی های فیزیکی داشته باشد، در واقع او باید تمام استعدادهایش را در جهت دریافت پیام انجمن به کار گیرد. به عبارت دیگر درباره این پیام فکر کند و پیامدهای گذشته را دوباره مورد بررسی قرار داده، درک و قبول نماید. این روند کاری فعالیت مغز است که خود، جزئی از روح است.
بله، در ابتدا با ایمان نه چندان محکمی کار را شروع کردم ولی حقیقت این است که موفق شدم. من معتقدم که کسانی که از الکلیسم رنج می برند اکنون از بهبود و کسب سلامتی بسیار خوشحال هستند. پس حقیقت وجود داشت، فقط باید تلاش می کردم و به آن می رسیدم. خلاصه اینکه به واسطه تجربه شخصی خودم به حقیقت رسیدم و نه تنها از شر الکل خلاصی یافتم بلکه به سوی زندگی نیز هدایت شدم!
همیشه انجمن الکلی های گمنام آزادی افراد را در انتخاب گوشزد می کرد، بنابراین من هم از این طریق به این مهم واقف شدم و این مهم چیزی جز توانایی انسان در تصمیم گیری نیست. در دوران بهبودی، هر چه زمان بیشتری می گذشت بیشتر خودم را می شناختم و از این طریق معنی و مفهوم انسانیت را هر چه بیشتر و بهتر درک می کردم. حالا متوجه می شوم زمانی که برای اولین بار در نخستین جلسه خودم را معرفی می کردم و گفتم(( من مجتبی و یک الکلی هستم)). در واقع اولین حقیقت را درباره خودم عنوان کردم. در این جملات به معنی و مفهوم روحانیت بیندیشید. اسم من گواه بر موجودیت من است، حقیقتی که می توانم آن را درک کنم؛ در این باره فکر کنید. برقراری ارتباط با وجود، باعث تقویت انسانیت شده و ایجاد هیجان می کند و در واقع به من می گوید که: ((من هستم))! این آگاهی به عنوان دریچه ای به دنیای روحانی است. از طریق راهنمایی برنامه ای انجمن و تشویق و معرفی نمونه افراد، خودم را شناختم و کم کم آمادگی پذیرش را پیدا کردم. در انجمن یاد گرفتم که اگر دیگران بتوانند مرا قبول کرده و همان طور که هستم مرا دوست داشته باشند، خودم هم باید وجود خویش را دوست داشته باشم، البته وجودی که قرار بود به آن برسم نه شخصیتی که قبل از بهبودی داشتم. بنابراین تا حدودی به عقیده، علاقه، عواطف و احساسات خودم واقف شدم. یاد گرفتم که می توانم انسان خوبی باشم، هر چند که کامل نبودم؛ به طوری که وقتی با هوشیاری(و سلامت عقل) در دنیایی واقعی زندگی می کنم، هر روز خوبش گذشته ام را جبران کند.
من به واسطه مذهب به الکلی های گمنام نرسیدم، بلکه الکلی های گمنام باعث شد که ایمان مذهبی ام قوی تر شود. تضاد ساده ای بین الکلیسم و بهبودی فعال به من کمک کرده است تا به دنبال اصول زندگی باشم، آنها را بشنوم و به کار گیرم و حالا احساس شادی و هیجان بیشتری می کنم. این بهبودی مسرت بخش هدیه ای برای من است و مشتاقانه از آن استفاده می کنم. پذیرش این هدیه سبب شد تا از هدایای قابل استفاده دیگر مطلع شده و به عنوان یک انسان از انها بهره مند شوم. به منظور بهره مند شدن از این هدایا می بایست نخست آنها را مطالعه کرده و سپس مورد استفاده قرار دهم.
نکته بسیار مهم برنامه الکلی های گمنام برای زندگی چیزی جز پذیرش و عمل نیست. قدرت درک و فهم باعث می شود که پیام های ساده، معنی و مفهوم جدیدی به خود بگیرند. این پیام ها ممکن است از جانب معلم، والدین و یا اعضاء باشد. من حاضرم با موهبت آرامش خاطری که به من ارزانی شده است، هر آنچه که خداوند برای من مقدر کرده است را بپذیرم. همین طور با موهبت شجاعت، شرایط را به نفع خود و دیگران تغییر دهم. موهبت عقل به این منظور به من اعطا شده است که در روابط شخصی با شایستگی، مهربانی، عشق و از روی روشنفکری رفتار کنم.
حال در تلاش هستم تا مفهوم زندگی را دریابم. کتاب حجیم (( از دیدگاه بیل- روش زندگی الکلی های گمنام))، ((24 ساعت شبانه روز)) جلسات، تجربه ها، آگاهی از تغییرات خودم، افکارم، انتخابم، عاداتم؛ تمام اینها روحانی است. در روش زندگی الکلی های گمنام، مادی گرایی مفهومی ندارد و فقط روحانیت حرف اول را می زند. اگر به نیازهای درونی مان بها دهیم، نیازهای دیگر هم مرتفع خواهند شد. اعتقاد من بر این است که موهبت سلامتی و بهبود، به زندگی من شکوه و ارزش را ارزانی کرده است. به همین علت باید این موهبت را با دیگران تقسیم کنم و در بسط آن بکوشم.
((روحانی)) ؟
اجازه ندهید که تعصب در برابر واژه های روحانی مانع از این شود که صادقانه در مورد معنی آنها فکر کنید.(کتاب بزرگ الکلی های گمنام ص 47)
دریچه ای به دنیای روحانی
الکلی های گمنام علاوه بر این که یک برنامه روحانی است، راه زندگی روحانی هم است. حتی نیمه اول قدم اول هم تجربه ای روحانی است. قدم اول تحت این عنوان توضیح داده شده است که ((قبول داریم که در برابر الکل ضعیف هستیم)). عضو الکلی های گمنام باید قابلیتی بیشتر از توانایی های فیزیکی داشته باشد، در واقع او باید تمام استعدادهایش را در جهت دریافت پیام انجمن به کار گیرد. به عبارت دیگر درباره این پیام فکر کند و پیامدهای گذشته را دوباره مورد بررسی قرار داده، درک و قبول نماید. این روند کاری فعالیت مغز است که خود، جزئی از روح است.
بله، در ابتدا با ایمان نه چندان محکمی کار را شروع کردم ولی حقیقت این است که موفق شدم. من معتقدم که کسانی که از الکلیسم رنج می برند اکنون از بهبود و کسب سلامتی بسیار خوشحال هستند. پس حقیقت وجود داشت، فقط باید تلاش می کردم و به آن می رسیدم. خلاصه اینکه به واسطه تجربه شخصی خودم به حقیقت رسیدم و نه تنها از شر الکل خلاصی یافتم بلکه به سوی زندگی نیز هدایت شدم!
همیشه انجمن الکلی های گمنام آزادی افراد را در انتخاب گوشزد می کرد، بنابراین من هم از این طریق به این مهم واقف شدم و این مهم چیزی جز توانایی انسان در تصمیم گیری نیست. در دوران بهبودی، هر چه زمان بیشتری می گذشت بیشتر خودم را می شناختم و از این طریق معنی و مفهوم انسانیت را هر چه بیشتر و بهتر درک می کردم. حالا متوجه می شوم زمانی که برای اولین بار در نخستین جلسه خودم را معرفی می کردم و گفتم(( من مجتبی و یک الکلی هستم)). در واقع اولین حقیقت را درباره خودم عنوان کردم. در این جملات به معنی و مفهوم روحانیت بیندیشید. اسم من گواه بر موجودیت من است، حقیقتی که می توانم آن را درک کنم؛ در این باره فکر کنید. برقراری ارتباط با وجود، باعث تقویت انسانیت شده و ایجاد هیجان می کند و در واقع به من می گوید که: ((من هستم))! این آگاهی به عنوان دریچه ای به دنیای روحانی است. از طریق راهنمایی برنامه ای انجمن و تشویق و معرفی نمونه افراد، خودم را شناختم و کم کم آمادگی پذیرش را پیدا کردم. در انجمن یاد گرفتم که اگر دیگران بتوانند مرا قبول کرده و همان طور که هستم مرا دوست داشته باشند، خودم هم باید وجود خویش را دوست داشته باشم، البته وجودی که قرار بود به آن برسم نه شخصیتی که قبل از بهبودی داشتم. بنابراین تا حدودی به عقیده، علاقه، عواطف و احساسات خودم واقف شدم. یاد گرفتم که می توانم انسان خوبی باشم، هر چند که کامل نبودم؛ به طوری که وقتی با هوشیاری(و سلامت عقل) در دنیایی واقعی زندگی می کنم، هر روز خوبش گذشته ام را جبران کند.
من به واسطه مذهب به الکلی های گمنام نرسیدم، بلکه الکلی های گمنام باعث شد که ایمان مذهبی ام قوی تر شود. تضاد ساده ای بین الکلیسم و بهبودی فعال به من کمک کرده است تا به دنبال اصول زندگی باشم، آنها را بشنوم و به کار گیرم و حالا احساس شادی و هیجان بیشتری می کنم. این بهبودی مسرت بخش هدیه ای برای من است و مشتاقانه از آن استفاده می کنم. پذیرش این هدیه سبب شد تا از هدایای قابل استفاده دیگر مطلع شده و به عنوان یک انسان از انها بهره مند شوم. به منظور بهره مند شدن از این هدایا می بایست نخست آنها را مطالعه کرده و سپس مورد استفاده قرار دهم.
نکته بسیار مهم برنامه الکلی های گمنام برای زندگی چیزی جز پذیرش و عمل نیست. قدرت درک و فهم باعث می شود که پیام های ساده، معنی و مفهوم جدیدی به خود بگیرند. این پیام ها ممکن است از جانب معلم، والدین و یا اعضاء باشد. من حاضرم با موهبت آرامش خاطری که به من ارزانی شده است، هر آنچه که خداوند برای من مقدر کرده است را بپذیرم. همین طور با موهبت شجاعت، شرایط را به نفع خود و دیگران تغییر دهم. موهبت عقل به این منظور به من اعطا شده است که در روابط شخصی با شایستگی، مهربانی، عشق و از روی روشنفکری رفتار کنم.
حال در تلاش هستم تا مفهوم زندگی را دریابم. کتاب حجیم (( از دیدگاه بیل- روش زندگی الکلی های گمنام))، ((24 ساعت شبانه روز)) جلسات، تجربه ها، آگاهی از تغییرات خودم، افکارم، انتخابم، عاداتم؛ تمام اینها روحانی است. در روش زندگی الکلی های گمنام، مادی گرایی مفهومی ندارد و فقط روحانیت حرف اول را می زند. اگر به نیازهای درونی مان بها دهیم، نیازهای دیگر هم مرتفع خواهند شد. اعتقاد من بر این است که موهبت سلامتی و بهبود، به زندگی من شکوه و ارزش را ارزانی کرده است. به همین علت باید این موهبت را با دیگران تقسیم کنم و در بسط آن بکوشم.