چرا نمی توانیم از تجربه درد آور ترک های قبلی برای خودداری از شروع مجدد استفاده کنیم؟
|
امتیاز موضوع:
7-چرا نمی توانیم از تجربه درد آور ترک های قبلی برای خودداری از شروع مجدد استفاده کنیم
|
2013-10-17، 01:35
ماچشما نمان را بر روی حقیقت که همان مشکلات وبدبختیهای زندگی بود می بستیم ما هیچگاه حاضرنمی شدیم که ببینیم کجا بودیم ومواد مخدر ما را به کجا کشاند .ما در خود فریبی استاد بودیم وبدلیل نداشتن صداقت همه چیز را انکار می کردیم و فراموش می کردیم که پاک بودن چه موقعیت هایی را برای مامحیا می کرد پس بدلیل داشتن انحراف فکری با کوچکترین احساس منفی ازقبیل بی پولی و............... خیلی زود به مواد مخدررو می آوردیم
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم وتو سیاه
2014-06-02، 05:15
اعتیاد پس از مدتی به صورت اتوماتیک درمی آید . منظور این است که بخش بزرگی ازبیماری ما در ضمیر ناخود آگاه ما قرار دارد و از آنجا هدایت و کنترل می شود . در اوایل مصرف به خاطر خلاء درونی که همه ما آنرا داریم و نقش مواد مخدر به عنوان کند کننده ذهن و لذتی که مواد مخدر به ما می دهد ( جسمی و روحی ) ، در ضمیر ناخود آگاه مان ثبت می شود که مصرف مواد مخدر مساوی است با لذت و آرامش ذهن . وقتی دوران طلایی اعتیاد سپری شد ، من معتاد مجبورم برای رسیدن به آن لذت ثبت شده ، هر روز مواد مصرفی خودم را بیشتر کنم و تا زمانی که چیز دیگری قویتر از آن لذت ثبت شده جایگزین آن نشود نمی توانم درست فکر کنم چون بیماری مدام در گوش من زمزمه می کند که بدون مواد مخدر هیچ کاری نمی توانی بکنی و اگر مواد نکشی نابود خواهی شد!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم وتو سیاه
2014-06-11، 02:07
چون من سید علی فراموش کارم یادم میره زمان مصرف کی بودم از کجا امدم و چرا این جاهستم من زمانی که مواد را میبینم به لذت مواد فکر میکنم نه به اون روز هایی که به خاطر مواد چه درد هایی کشیدم من باید بنویسم تا یادم نره که از کجا امدم چون همون طوری که گفتم من اگر ننویسم فراموش میکنم و یادم میره که چه بلایی به سر من اورده این مواد
2014-06-12، 03:34
قبلا که ترک میکردم بعد از چند روز پاکی یه نیرویی من رو از جام بلند میکرد و تا مصرف مجدد هیچ اختیار یا توانی نداشتم.بر خلاف میلم میدونستم زندگیم بدون مواد بهتره راحت ترم ولی علی رغم میل باطنی مصرف میکردم.
وسوسه شدید مصرف،فراموشکاری،خودفریبی،عدم آگاهی از بیماریم و نواقصم و این جمله زیبا که یکبار زیاد و هزار بار کافی نمی باشد. ولی الان با کارکرد قدمها و اصول برنامه مادامی که در زندگیم باشن از تجربه درد آور لغزش میتونم استفاده کنم.
2014-07-01، 04:21
متاسفانه معتاد فراموشکار است و فقط جلوی چشمش را میبیند مثلا خود من هنگام ترکهایم از درد پر پر میزدم اما بعدش فقط به لذتهای مئاد فکر میکردم و باعث میشد فراموش کنم مواد چه بلایی سرم اورده است.با دانش این انجمن من توانستم پاک بمانم نه با اراده خودم چرا که اراده به تنهایی کافی نیست
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست
سپاس شده توسط: ARSAM ، mohsen..yazd ، داود ، مرسده
2015-06-08، 12:57
دردمن فراموشی واحساس توانایی بود هربار که ترک میکردم بعد
چندروز یه حسی سراغم می آمدو مدام در گوش من زمزمه میکرد که تو میتونی کنترلی مصرف کنی یا اینکه این بار با دفعات قبل فرق میکنه ویا اینکه فکر میکردم من با بقیه فرق دارم و زندگی بدون مواد برای من غیر ممکن است.همین افکار باعث می شد براحتی تسلیم شوم و مجدد مصرف کنم.... سپاس شده توسط: ارمین ، ARSAM ، mohsen..yazd ، Atlas ، مرسده
2016-01-16، 02:56
چون همواره من به لذت موادفکرمی کردم تابه ذلت آن وراهکاری برای درحالت ترک باقی ماندن نداشتم.چون افکاروتجربیات ماپوچ،توخالی وبی اساس بودولی باآمدن به جلسات وکارکردقدم هابیماری خودمان رابهترمی شناسیم ودرک می کنیم که تجربه ماکافی نیست
سپاس شده توسط: مرسده
2018-09-09، 11:25
'GOMNAM dateline='' نوشته است: چرا نتوانيىم
2021-10-02، 04:42
(2013-10-13، 11:44 )GOMNAM نوشته است: چرا نمی توانیم از تجربه درد آور ترک های قبلی برای خودداری از شروع مجدد استفاده کنیم؟من نمیتونم به درد کشیدن های گذشته، و تجربه ی چند باره شکست در قطع مصرف تکیه کنم، چون بخش بزرگی از بیماری من ریشه در ناخودآگاه من داره. ینی من وقتی در شرایط خاصی قرار میگیرم، رفتارهام و عکس العمل هام بصورت اتوماتیک شکل میگیره. این ماهیت وجود منه، نمیتونم ازش فرار کنم. من نمیتونم به تجربیاتی که داشتم متکی باشم چون همیشه دلایلی وجود دارند که از نظر منطقی بهم میگن «ایندفعه فرق میکنه چون تو دیگه اون ادم قبل نیستی! یا شرایط دیگه مثل قبل نمیشه! یا ... » خلاصه هر بار بهانه ای هست که خودشو کاملا منطقی نشون میده، اما واقعیت اینه که من بارها کنترلم رو از دست دادم. من گاه و بیگاه در شرایطی قرار میگیرم که درک واقعیت برام سخت میشه و من فراموش میکنم بیماری من چطور از جنبه های مختلف زندگیمو تحت تاثیر قرار میده. |
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
6-چرا بر خلاف تمام قول و قرارها و دلایل خوبی که برای در حالت ترک ماندن وجود دارد این | mehdiast | 5 | 17,662 |
2016-01-16، 02:54 آخرین ارسال: star |
|
16-آیا تنها شرط عضویت در این برنامه که تمایل به قطع مصرف است برای پاک نگه داشتن شما ک | mehdiast | 4 | 15,667 |
2015-06-09، 01:28 آخرین ارسال: داود |
|
برای بهبودی ام چه کارهایی باید انجام دهم؟ | NASIB | 2 | 2,947 |
2015-06-08، 01:20 آخرین ارسال: داود |
|
4-در موردوسوسه فکری پس از ترک که منجربه شروع مجدد شده پنج مثال زنده بزنید؟ | mehdiast | 4 | 15,742 |
2015-06-05، 04:01 آخرین ارسال: داود |
|
19-چرا در قدم اول هز فعل گذشته عاجز بودیم استفاده شده است؟ | mehdiast | 3 | 14,481 |
2013-11-21، 01:31 آخرین ارسال: mojtaba_s |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان