2013-11-29، 06:36
20 فروردین عمل نکردن بر اساس احساسات
«میآموزیم که احساسات را تجربه کنیم و متوجه میشویم آنها به ما آسیبی نمیرسانند، مگر اینکه بر اساس آنها عمل کنیم.»
جزوه خطاب به تازهواردان
v
بسیاری از ما با چیزی کمتر از تمایل سرشار به قطع مصرف به معتادان گمنام آمدیم. مطمئناً مواد مخدر مشکلاتی را برای ما ایجاد کرد و ما میخواستیم از این مشکلات رهایی یابیم، اما نمیخواستیم از نشئه شدن دست برداریم. گرچه در نهایت فهمیدیم که نمیتوانیم یکی از آنها را بدون وجود دیگری داشته باشیم. اگر چه واقعاً میخواستیم نشئه شویم، اما مصرف نکردیم؛ دیگر مایل به پرداخت تاوان این کار نبودیم. هر چه بیشتر پاک ماندیم و برنامه را انجام دادیم، آزادی بیشتری را تجربه کردیم. دیر یا زود، اجبار برای مصرف از ما رخت برکند و پاک ماندیم، چون میخواستیم پاک زندگی کنیم.
همین اصول درباره سایر تمایلات ناگهانی آزاردهنده نیز به کار میرود. شاید فقط به این خاطر که دلمان میخواهد، تمایل به انجام عملی مخرب داشته باشیم. این کار را قبلاً انجام دادهایم و گاهی فکر میکنیم از زیر آن قصر در رفتهایم، اما گاهی این چنین نبوده است. اگر به پرداخت تاوان عمل کردن بر اساس احساسات تمایل نداریم، مجبور نیستیم بر اساس آنها عمل کنیم.
این کار ممکن است سخت باشد، شاید حتی به سختی پاک ماندن در اوایل دوران بهبودی. اما دیگران نیز همین احساس را داشتهاند و به آزادی حاصل از عمل نکردن بر اساس تمایلات ناگهانی منفی دست یافتهاند. با مشارکت کردن تجربه خود و درخواست کمک از سایر معتادان در حال بهبودی و نیرویی برتر از خود میتوانیم راهنمایی، پشتیبانی و قدرت مورد نیاز برای دوری از هر اجبار مخرب را به دست آوریم.
v
فقط برای امروز: خوب است که احساسات خود را درک کنم. با کمک راهنما، دوستان NA و نیروی برتر خود، آزاد هستم بر اساس احساسات منفی خود عمل نکنم.
«میآموزیم که احساسات را تجربه کنیم و متوجه میشویم آنها به ما آسیبی نمیرسانند، مگر اینکه بر اساس آنها عمل کنیم.»
جزوه خطاب به تازهواردان
v
بسیاری از ما با چیزی کمتر از تمایل سرشار به قطع مصرف به معتادان گمنام آمدیم. مطمئناً مواد مخدر مشکلاتی را برای ما ایجاد کرد و ما میخواستیم از این مشکلات رهایی یابیم، اما نمیخواستیم از نشئه شدن دست برداریم. گرچه در نهایت فهمیدیم که نمیتوانیم یکی از آنها را بدون وجود دیگری داشته باشیم. اگر چه واقعاً میخواستیم نشئه شویم، اما مصرف نکردیم؛ دیگر مایل به پرداخت تاوان این کار نبودیم. هر چه بیشتر پاک ماندیم و برنامه را انجام دادیم، آزادی بیشتری را تجربه کردیم. دیر یا زود، اجبار برای مصرف از ما رخت برکند و پاک ماندیم، چون میخواستیم پاک زندگی کنیم.
همین اصول درباره سایر تمایلات ناگهانی آزاردهنده نیز به کار میرود. شاید فقط به این خاطر که دلمان میخواهد، تمایل به انجام عملی مخرب داشته باشیم. این کار را قبلاً انجام دادهایم و گاهی فکر میکنیم از زیر آن قصر در رفتهایم، اما گاهی این چنین نبوده است. اگر به پرداخت تاوان عمل کردن بر اساس احساسات تمایل نداریم، مجبور نیستیم بر اساس آنها عمل کنیم.
این کار ممکن است سخت باشد، شاید حتی به سختی پاک ماندن در اوایل دوران بهبودی. اما دیگران نیز همین احساس را داشتهاند و به آزادی حاصل از عمل نکردن بر اساس تمایلات ناگهانی منفی دست یافتهاند. با مشارکت کردن تجربه خود و درخواست کمک از سایر معتادان در حال بهبودی و نیرویی برتر از خود میتوانیم راهنمایی، پشتیبانی و قدرت مورد نیاز برای دوری از هر اجبار مخرب را به دست آوریم.
v
فقط برای امروز: خوب است که احساسات خود را درک کنم. با کمک راهنما، دوستان NA و نیروی برتر خود، آزاد هستم بر اساس احساسات منفی خود عمل نکنم.