21) پنج مثال زنده در مورد عجز در مقابل وابستگي بزنيد.

11وابستگیم به راهنمام که همش باهاش تماس میگرفتم نمیتونستم این کارانجام ندهم وحالم خراب میشد2کنترل دیگران.قضاوت کردن انها3 به مغازه پدرم وابسته هستم ونمیتونم انجارارها بکنم4وابستگی به شهرت و قدرت و دیگران 5ترس از دست دادن اعضا خانواده ام که زیاد به انها وابسته هستم. عاجز ناتوانم .د.نوشتن و یادآوری دائمی این عجزها (که هر کدام نشان دهنده از دست دادن بخشی از کنترلمن بر روی  بیماریم است ) من را از انکار کردن بیماریم نجات می دهد و من به طور دائمبا واقعیت عجزم در مقابل وابستگی در تماس هستم . درک عمیق و سلولی این عجز ، تنها راه حل موجود ، برای رهایی من از اعتیاد به وابستگی واولین قدم برای نجاتم از چنگال بیماری وابستگی است.

 

ترس از دست دادن قلب کسی که عاشقشم، ترس از دست دادن خانواده، کنترل زنگ زدن در شبانه روز جهت کنترل رفتار دیگران، حال خرابیم به موقع برنداشتن گوشی،

1-وابستگیم به نواقص شخصیتی مثل کنترل دیگران.قضاوت کردن انها
 2- وابستگی به یک سلسله عادت های رفتاری مثل پرخوری، خواب زیاد ، شوخی بی مورد و ....
3- به مکان ها وابسته هستم مثل باغ ، منزل نجف آباد، محیط کاری به نحوی که یه روز از کارم و محیط کارم دور میشم حالم بشدت میشد.
4-وابستگی به شهرت و قدرت و افراد مثل اینکه حال من ، وابسته به حال مدیرم می باشد.
 5-ترس از دست دادن اعضا خانواده ام که زیاد به انها وابسته هستم.