2013-10-15، 05:25
خیر . من در گذشته عضو ناسازگار و نابهنجار خانواده و جامعه بودم . یعنی همیشه بر خلاف جهتی که دیگران می رفتند شنا می کردم ! چون فکر می کردم با دیگران تفاوت دارم و از همه بهتر می فهمم ، ضمن اینکه هیچ کس هم نیست که من را درک کند . احساس مسئولیت و داشتن تعهد اجتماعی برای من در حد جک بود و اعتقادی به این ارزشها نداشتم . من فقط خودم را می دیدم . واضح است که افراد طبیعی از دوران نوجوانی با منافع مشترکی که با خانواده و دوستان و کل جامعه دارند آشنا هستند و در جهت حفظ و پیشبرد این منافع با دیگران مشارکت می کنند . آنها می دانند که به تنهایی نمی توانند از پس انجام امور زندگی خود برآیند و همیشه برای زندگی بهتر به کمک های متقابل نیاز دارند .
وقتی من به انجمن آمدم کم کم تبدیل به عضو بهتری برای خانواده و جامعه و کل بشریت شدم ! من فهمیدم که سعادت و خوشبختی من به شدت وابسته است به موفقیت همه بشریت و کل جهان هستی . وقتی من پاک هستم و در جهت بهبودی قرار دارم ، نه تنها برای خودم بلکه برای سایر همدردانم ، خانواده ام و جامعه ام مفید هستم . من آن احساس جزیی از کل بودن را دارم زیرا علاوه بر همنوعان به منافع مشترکی که با سایر جانداران و کل جهان هستی دارم واقفم و در جهت حفظ این منافع مشترک تلاش می کنم .
وقتی من به انجمن آمدم کم کم تبدیل به عضو بهتری برای خانواده و جامعه و کل بشریت شدم ! من فهمیدم که سعادت و خوشبختی من به شدت وابسته است به موفقیت همه بشریت و کل جهان هستی . وقتی من پاک هستم و در جهت بهبودی قرار دارم ، نه تنها برای خودم بلکه برای سایر همدردانم ، خانواده ام و جامعه ام مفید هستم . من آن احساس جزیی از کل بودن را دارم زیرا علاوه بر همنوعان به منافع مشترکی که با سایر جانداران و کل جهان هستی دارم واقفم و در جهت حفظ این منافع مشترک تلاش می کنم .
خداوندا
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکست قلب من جانا به عهده خود وفا کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکست قلب من جانا به عهده خود وفا کن