2014-02-03، 09:48
در پي زندگي كردن توام با هرج و مرج كه ناشي از ارتباط با يك الكلي است . تشخيص تفاوت بين يك ناراحتي كوچك و يك بحراني بزرگ براي ما بسيار دشوار است . اين شعار الانان كه "چقدر اهميت دارد؟"به بسياري از ما كمك ميكند تا بين بعضي از احساسات خود تناسبي بدست بياوريم . وقتي كه نقشه ها خراب ميشوند مشكلات مالي غير قابل پيش بيني از راه ميرسند وقتي كه از پاسخ هاي فردي نا اميد هستم . ميتوانم از خود بپرسم : "اين موضوع چقدر اهميت دارد" ؟من متوجه شدم بيشتر اوقات آنچه ممكن است بعنوان يك بد بختي تلقي شود ، واقعا بي اهميت است .اگر تلاش كنم بجاي اينكه نگران عواقب آينده باشم ، به امروز خودم توجه كنم . ميتوانم بر نااميدي يا هاي زندگي خويش غلبه كرده و زندگي را به صورت داستاني غم انگيز در نياورم .
ياد آوري امروز
امروز ، اگر با يك موقعيت اشفته مواجه شوم ، پيش از آنكه تحت تاثير واقع شده و واكنش نشان دهم ، از خود مي پرسم از خود مي پرسم "چقدر اهميت دارد"؟ ممكن است بفهمم كه اين موقعيت انقدر اهميت ندارد كه آرامش خويش را قرباني آن سازم . " تقريبا به همان ميزان كه اهميت دارد ، بدانيم موضوعي چيست ، به همان اندازه مهم است ، بدانيم چه چيزي اهميت ندارد" .
ياد آوري امروز
امروز ، اگر با يك موقعيت اشفته مواجه شوم ، پيش از آنكه تحت تاثير واقع شده و واكنش نشان دهم ، از خود مي پرسم از خود مي پرسم "چقدر اهميت دارد"؟ ممكن است بفهمم كه اين موقعيت انقدر اهميت ندارد كه آرامش خويش را قرباني آن سازم . " تقريبا به همان ميزان كه اهميت دارد ، بدانيم موضوعي چيست ، به همان اندازه مهم است ، بدانيم چه چيزي اهميت ندارد" .
هر که مرا حرفی بیاموزد٬ مرا بنده خویش قرار داده است.