2013-11-02، 07:30
قدم شش
" ما آمادگی کامل پیدا کرده ایم که خداوند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . "
ما کارکرد قدم شش را در حالی آغاز می کنیم ، که سرشار از امید حاصله از کارکرد پنج قدم اول هستیم . اگر این کار را تمام و کمال انجام داده باشیم ، تا حدی فروتن نیز شده ایم . در قدم شش ، )) فروتنی )) به این معنی خواهد بود که ما بهتر می توانی خود را ببینیم . ما به چگونگی دقیق خطاهایمان ، و همین طور به چگونگی خسارت زدن به خود و دیگران به علت عمل از روی نواقص شخصیتی مان ، نگاه کرده ایم . ما الگوهای رفتاری خود را یافته ایم ، و به این درک رسیده ایم که امکان دارد باز هم بارها و بارها از روی این نواقص عمل کنیم . حال زمان آن است که کاملاً آمادگی پیدا کنیم که این نواقص شخصیتی برطرف شوند .
آمادگی کامل پیدا کردن ، فوری و آنی اتفاق نمی افتد . این یک فرآیند طولانی مدت است ، و اغلب در طول مدت عمر اتفاق می افتد . ما ممکن است که بلافاصله پس از یک ترازنامه نویسی احساس کنیم که واقعاً آماده ایم که کلیه نواقص ما برطرف شود . یا اگر مدتی است که در برنامه هستیم و کلاً از نواقص خود آگاه هستیم و هنوزاز روی یکی از آنها عمل می کنیم ، طبیعتاً درمی یابیم که میزان تمایل ما افزایش یافته . آگاهی به تنهایی هرگز برای آمادگی پیدا کردن کفایت نمی کند ، اما اولین قدم لازم برای رسیدن به آن است . فرآیند ترازنامه نویسی خود باعث افزایش آگاهی ما در نواقص شخصیتی مان گردیده ،که کارکرد قدم شش نیز آن نیز آن را کامل تر می کند . آمادگی کامل داشتن ، به معنی رسیدن به حالتی روحانی است که در آن ، هم از نواقص خود آگاه هستیم ، هم از آنها خسته شده ایم ، و هم اطمینان داریم که خداوند به آنگونه که او را درک می کنیم آن نواقصی را که لازم است ، برطرف می کند .
برای اینکه آمادگی کامل پیدا کنیم ، نیاز است که به ترسهایمان در مورد کارکرد قدم شش بپردازیم . همچنین نیاز است که به این مسئله که چگونه نواقص ما برطرف می شوند ، بپردازیم . قدم ششم می گوید که فقط نیروی برتر می تواند آنها را برطرف کند . اما در مقام اجرا این به چه معنی می باشد ؟ مسئولیت ما در قدم ششم چیست ؟ این سؤالات ، وقتی که آنها را با یک راهنما بررسی کنیم ، به ما راهکار لازم جهت کارکرد این قدم را می دهند .
کاملاً آماده برای چه کاری ؟
اگر در جلسات معتادان گمنام تازه وارد هستیم ، و این اولین تجربه ما از قدم ششم است ، اکثر نواقص ما آنقدر واضح و آشکار است ، که احتمالاً عکس العمل فوری ما ، نشان دادن تمایل بیش از حد برای رهایی از آنها خواهد بود . اولین بار است که به قول معروف ، آنها را با تمام شکوه و قدرتشان می بینیم ، و می خواهیم که سریعاً و همین امروز ، از شر آنها راحت شویم .
اما وقتی که آن عکس العمل و احساس اولیه فروکش می کند ، احتمالاً درمی یابیم که ، تا حدودی نسبت به تغییر کردن نامطئن هستیم و از آن ترس داریم . ناشناخته ها ، تقریباً برای همه افراد ترس آور هستند . ما این نواقصی را که می خواهیم رها سازیم ، برای مدتهای طولانی یا شاید همه عمر به همراه خود داشته ایم .
ما احتمالاً از اینکه زندگی ما بدون این نواقص به چه شکل خواهد بود ، ترس داریم . بعضی از آنها ممکن است بیشتر مهارتهای حیاتی جهت زندگی کردن ، به نظر آیند تا نواقص شخصیتی . ما شک می کنیم که آیا برطرف شدن این نواقص ، مانعی بر سر راه توانایی ما برای گذران زندگی و پول در آوردن ایجاد نمی کند . ما ممکن است دریابیم که ایده (( یک شهروند محترم )) بودن ، برای ما تنفرآور است . اکثر ما شدیداً به این تصویر از خودکه – یک آدم متفاوت و کاردرست هستیم و فراتر از حد و حدود یک جامعه مؤدب ولی خسته کننده می باشیم ، و اینکه دوست داریم به همین شکل ادامه دهیم وابسته هستیم . ما ممکن است بترسیم که با کارکرد قدم ششم ، تبدیل به یک انسان معمولی و خسته کننده ، شویم . بعضی از ما ممکن است فکر کنیم که چیزی نیستیم جز مجموعه ای از نواقص ، و فکر کنیم که اگر نواقص ما برطرف شوند دیگر چیزی ازما باقی نخواهد ماند . ترسهای ما احتمالاً مبهم و شکل نگرفته می باشند . اگر آنها را تا نتیجه منطقی ریشه یابی کنیم ، مطمئناً درمی یابیم که این ترسها بی پایه و اساس نیز هستند . به قول معروف اگر آنها را با صدای بلند بیان کنیم ، به ماهیت اصلی آنها پی خواهیم برد .
· آیا چیزهایی در من هستند که آنها را دوست دارم اما ممکن است جزء نواقص باشند ؟
· آیا می ترسم که اگر این چیزها در من برطرف شوند ، به شخصی که دوست ندارم تبدیل شوم ؟
· فکر می کنم چه چیزهایی در من برطرف خواهند شد ؟
اگر با قدم ششم تجربه قبلی داریم ، نواقص شخصی ما برای ما چیز تازه ای نخواهد بود . در واقع ، ممکن است که در حال حاضر از اینکه هنوز بعضی نواقص را داریم ، نگران باشیم ، یا ممکن است از اینکه یک نقص قدیمی به صورتی جدید و تازه در ما ظهور کرده ، سرخورده شده ایم .
برای مثال ، هنوز احساس عدم امنیت داشته ایم . یا ممکن است دریک سری اعمال و اقدامات نامحسوس برای اینکه نشان دهیم آدم کاردرستی هستیم افراط نکنیم ، ولی هنوز این نقص را داشته باشیم . و اخیراً بسیار زیرکانه تر و موذیانه تر از روی آن عمل کرده باشیم . ما ممکن است ناخودآگاه در کوششها و اقدامات دیگران کارشکنی یا خرابکاری کنیم تا در مقام مقایسه ، بهتر از آنها به نظر برسیم ، یا آرزوها و آمال دیگران را پایمال کنیم ، چون در راستای نیازها و منافع ما نیستند . تشخیص دادن این مسئله ، بعد از مدت می تواند دردناک باشد ، چون میل داریم که بهتراز این باشیم . ما عمیقاً در صدمه زدن به دیگران خجالت زده می شویم . ما ممکن این ترس قدیمی ، که ظرفیت تغییر نداریم ، را دوباره تجربه کنیم ، و فکر کنیم که بعضی از نواقص شخصیتی ما برای همیشه ماندگار هستند . ما می توانیم از این واقعیت که حداقل از مسئله خود آگاه هستیم و تمایل داریم تا برروی آن کار کنیم ، استفاده کرده و تا حدودی آرام گیریم . نیاز است تا ما احساس اعتماد و امیدمان به اینکه فرآیند بهبودی حتی بر عمیقترین و ثابت قدم ترین نواقص ، کار خواهد کرد را حفظ کنیم .
· آیا هنوز به فرآیند بهبودی اعتقاد دارم ؟ آیا اعتقاد دارم که می توانم تغییر کنم ؟ تا کنون چگونه تغییر کرده ام ؟ دیگر از روی کدامیک از نواقص خود ، عمل نمی کنم ؟
· آیا نواقصی دارم که فکر می کنم ، امکان ندارد که برطرف شود ؟ آنها چه هستند ؟ چرا فکر می کنم که امکان ندارد که این نواقص برطرف شوند ؟
... تا خداوند برطرف کند ...
بله ، قدم ششم هم مشخص می کند که فقط یک نیروی برتر از ما می تواند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . اگر چه وسعت درک ما از مفهوم این قدم ، با تجربه ما از بالا و پائینها ، بده و بستانها ، و کشمکشها مربوط به قدم شش ، رابطه مستقیم دارد .
اولین کاری که اکثر ما در مورد نواقص شخصیتی مان می کنیم ، این است که تصمیم می گیریم که تا دیگر آنها را نداشته باشیم . متأسفانه ، این کار بیهوده و پوچ است – و تأثیر آن تقریباً به اندازه همان کنترل مصرف موادمخدر می باشد ما ممکن است برای مدت کوتاهی در اینکار موفق شویم ، اما نواقص ما به تدریج دوباره ظهور خواهد کرد . مشکل این است که نواقص ما قسمتی از وجود ما می باشند . ما همیشه در موقعیتهای بد و وقتی تحت فشاریم ، در این معرض خطر رجوع به بدترین نواقص شخصیتی خود هستیم .
کاری که ما در قدم ششم نیاز است که انجام دهیم ، بسیار شبیه کاری است که مجبور به آن در دو قدم اول شدیم . ما باید اقرار کنیم که در برابر نیروی درونی که چیزی جز درد و تحقیر در زندگی برای ما به همراه نداشته ، شکست خورده ایم ، و بعد باید اقرار کنیم که برای رویارویی با این نیرو نیاز به کمک داریم ما باید کاملاً این واقعیت را که خودمان نمی توانی کمبود های خود را برطرف کنیم ، بپذیریم . و باید خود را آماده کنیم تا در قدم هفتم از خدا بخواهیم تا آنها را برای ما برطرف سازد .
· من چگونه سعی می کنم تا نواقص شخصیم را کنترل یا برطرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه بوده است ؟
· تفاوت بین اینکه کاملاً آماده باشم تا خداوند نواقص شخصیتی من را برطرف کند ، با اینکه خودم سغی در متوقف نمودن آنها بکنم چیست ؟
· من چگونه اعتماد خودم را به نیری برتر به انگونه که او را درک می کنم از طریق کارکرد این قدم افزایش می دهم ؟
· تسلیم من در این قدم عمیق تر می شود ؟
· چه اعمالی می توانم انجام دهم که نشان دهنده آمادگی کامل من باشد ؟
" نواقص شخصیتی ما گ
حتی بعد از همه کارهایی که در قدم چهارم و پنجم انجام دادیم ف هنوز در این مرحله طبیعت و ذات نواقص شخصیتی مان برای ما اشکار نیست . ما احتمالاً گیج شده ایم که در ساختار پیچیده شخصیت ما ، نواقص شخصیتی مان دقیقاً کجا خاتمه پیدا می کنند و اینکه شخصیت ما از کجا آغاز می شود . چرا ما این کارها را انجام می دهیم ؟ آیا تقصیر دیگران است ؟ اولین بار که این احساس را تجربه کردیم ، کی بود ؟ چرا ؟ چگونه ؟ کجا ؟ اگر دقت نکنیم آنقدر به خودمان مشغول می شویم که اصلاً دلیل کارکرد قدم ششم را فراموش کنیم ، نیاز است که تالش هایمان را متمرکز کنیم . هدف ما افزایش اگاهی در مورد نواقص شخصیتی مان است تا کاملاض آمادگی پیدا کنیم که برطرف شوند نه اینکه انها را ریشه یابی کنیم و مبداء پیدایش انها را ریشه یابی کنیم با در کشمکش و تقلا درونی خود زیاده روی کنیم . نواقص شخصیتی ما نشان دهنده طبیعت اصلی ما هستند . به احتمال زیاد درمی یابیم که ما نیز مانند دیگران دارای طبیعتی ذاتی و پایه ای هستیم . ما نیازهایی داریم ، و بدنبال براورده کردن انها هستیم . برای مثال ما به عشق و محبت نیاز داریم . اما این که چگونه انرا بدست آوریم مهم است و از اینجاست که نواقص ما شروع به اجرای نقش می کنند . اگر دروغ بگوییم ف تقلب کنیم ف به دیگران صدمه بزنیم و یا خود را کوچک کنیم تا عشق را بدست آوریم از روی نواقص خود عمل کرده ایم . همانگونه که در چگونگی عملکرد تعریف شده : نواقص ما ف همان ویژگیها و خصیصه های انسانی هستند که به واسطه خودمحوری ما از شکل طبیعی خارج شده اند . نیاز است تا به کمک راهنمای خود لیست نواقص اخلاقی که داریم ، بنویسیم و توضیح دهیم که چگونه از روی آنها عمل می کنیم و به اینکه این کار چگونه بر روی زندگی ما تأثیر می گذارد ، بپردازیم و مهم تر از اینکه وقتی ان نقص را بکار می گیریم ف چه احساسی داریم . تصور اینکه زندگی ما بدون هر یک از این نواقص به چه شکل خواهد بود به ما کمک می کند تا بپذیریم گه بدون آنها نیز می توانیم زندگی کنیم . بعضی از ما اقدام عملی خود را با پیدا کردن اصل روحانی متضاد با هر یک از نواقص اخلاقی مان شروع می کنیم .
· لیست نواقص خود را بنویسید و هر یک را کوتاه تعریف کنید .
· به چه راه هایی از روی این نواقص عمل می کنم ؟
· وقتی از روی این نواقص عمل می کنم ، چه تأثیر بر روی خود و دیگران می گذارم ؟
· چه احساساتی در رابطه با این نواقص خود تجربه می کنم ؟ آیا سعی می کنم که بعضی احساسات خود را توسط عمل از روی نواقصم سرکوب کنم ؟
· زندگی من بدون اینگونه رفتارها به چه شکل خواهد بود ؟ به جای آن کدامیک از اصول روحانی را می توانم بکار گیرم ؟
اصول روحانی
درقدم ششم ، ما بر روی تعهد و استقامت ، تمایل ، ایمان و اعتماد ، و خویشتن پذیری تمرکز می کنیم . در این نقطه از قدم ششم باید از کمبودهایمان کاملاً آگاه باشیم . در واقع ، ما احتمالاً آنقدر از آنها آگاه هستیم ، که در طی زندگی روزانه ما ن ، می توانیم آمدن آنها را ببینیم ، و حتی خیلی از مواقع جلوی خود را بگیریم تا از روی آنها عمل نکنیم . بعضی وقتها ، ممکن است که آگاهی ما کمرنگ شود ، و ممکن است دیگر در مراقبت از رفتارهایمان آنقدر هوشیار نباشیم . به انرژی فوق العاده نیاز است تا ما بتوانیم هر لحظه خود را زیر ذره بین بگذاریم و از عمل کردن از روی نواقص اجتناب کنیم . ما در زندگی روزمره خود غرق می شویم ، تا یکدفعه دوباره احساس مریضی و خجالت زدگی می کنیم ، و گیج می شویم که چگونه بعد از این همه کاری که بر روی خود کرده ایم ،باز هم مرتکب بعضی از اعمال ، از روی نواقص خودمان می شویم .
· امروز من چگونه تعهد خود به بهبودی را نشان می دهم ؟
· از طریق کارکردن پنج قدم اول ، من پشتکار خود را بهبودی نشان داده ام ، این پشتکار و استقامت به چه شکلی در قدم ششم ، حیاتی می باشد ؟
به کارگیری اصل روحانی تمایل ، خیلی ساده ، به این معنی است که ما تمایل داریم تا به گونه ای متفاوت عمل کنیم و لزوماً به این معنی نیست که ما متفاوت عمل می کنیم ، و یا حتی ظرفیت آن را داریم . شاید بهتر باشد این رفتار را با مثالی به تصویر بکشیم . تصور کنید که ما با خانواده ، صاحب کار ، و یا دوستان خود به اندازه ای متفاوت از خیلی کم تا زیاد ، ناصادق بوده ایم . ممکن است به نظر آید که بهتر است تا ، درجه به درجه تمایل پیدا کنیم ، و اول تمایل خود را بر روی بدترین و مخرب ترین شکل ناصادقی خود متمرکز نماییم . اما این قدم می گوید که ما کاملاً آمادگی پیدا کرده ایم تا کلیه نواقص ما بر طرف شود . این به معنی آن است که تمایل داریم تا دیگر هرگز ، حتی یک کم هم ناصادق نباشیم . ممکن است به نظر آید که این یک توقع بی جا از خود داشتن ، است . اما ما باید آن را فقط برای امروز انجام دهیم .
تا این حد تمایل داشتن سخت است ، به خصوص وقتی که پی آمد ظاهری ، کمی ناصادق بودن خیلی شدید به نظر نیاید . ما ممکن است که آگاه باشیم که کاملاً صادق نیستیم ، اما فکر کنیم که به کسی ضرری نخواهد رسید و اتفاق مهمی نیز نخواهد افتاد . پس چرا بی خود حساس شویم ؟ اما همین گونه طرز فکر است که احتمالاً شدیدترین پی آمدهای روحانی را خواهد داشت . ممکن است نتیجهنیز به همین گونه باشد و در واقع در اثر این ناصادقی ، نه به کسی صدمه ای آشکار برسد و نه کسی به آن پی ببرد . اما این ناصادقی از همان لحظه اول ، شروع به پژواک و طنین انداختن در روح ما خواهد کرد . حتی اگر در ضمیر خود از آن آگاه نباشیم ، حتی اگر شب راحت خوابمان ببرد ، باز هم نتیجه عمل از روی نقص ، وقتی که قادریم از آن اجتناب کنیم ، نیروی درتضاد با رشد روحانی ما است . اگر به این عدم تمایل ادامه دهیم ، به تدریج رشد روحانی خود را به خطر خواهیم انداخت .
· آیا تمایل دارم تا کنون ، کلیه نواقص شخصیتی من برطرف شوند ؟ اگر نه ، چرا ؟
· امروز چه کاری انجام داده ام که نشانگر تمایل من است ؟
· مقدار تمایلی که ما باید در این قدم بدست آوریم رابطه مستقیم با ایمان و اعتقاد ما دارد . ما باید باور داشته باشیم که نیروی برتر در زندگی ما تا آن اندازه که لازم است کار خواهد کرد و تأثیر خواهد گذاشت . اگر همان ناصادقی که قبلاً مثال زدیم را در نظر بگیریم ، باید اعتماد داشته باشیم که نیروی برتر این نقص را در ما تا آنجا برطرف نمی کند که به طرز بی رحمانه ای صادق شویم و نتوانی حتی موقعی که بیان حقیقت باعث صدمه به کسی می شود ، سکوت اختیار کنیم . تا جایی که از سر راه کنار برویم و اجازه دهیم که خداوند در زندگی ما کار خود را انجام دهد ؟ مطمئناً همان اندازه رشد روحانی را که برای ما لازم است تجربه خواهیم کرد .
· تا چه اندازه ترس اینکه با کارکرد این قدم تبدیل به چه نوع انسانی خواهم شد ، هنوزدر من وجود دارد ؟ آیا از زمان شروع به کارکرد این قدم تقلیل یافته است ؟
· چگونه از طریق کارکرد این قدم ، در حال افزایش اعتماد خود به نیروی برتر به آنگونه که او را درک می کنم ، هستم ؟
با وجود لغاتی مثل (( کاملا ً )) و (( کلیه )) که نقش برجسته ای در این قدم دارند ، ممکن است که ما خیلی راحت تبدیل به یک انسان کمال طلب شویم و در انتقاد از خود افراط کنیم . نیاز است تا به یاد داشته باشیم که اگرچه تمایل ما باید کامل باشد ، ولی قرار نیست که خودمان هم به تکامل برسیم – نه امروز ، و نه هیچوقت دیگر . زمانی که علیرغم میل و اراده خود ، از روی نقصی عمل می کنیم ، نیاز داریم که اصل روحانی خویشتن پذیری را تمرین کنیم . نیاز است تا ما بپذیریم که اگر چه هنوز از روی بعضی از نواقص خود عمل می کنیم ، ولی تمایل به تغییر نیز داریم . از طریق این تشخیص و آگاهی ، ما با تعهد خود برای تغییر کردن تجدید عهد می کنیم . ما امروز دقیقاً به همان اندازه که نیاز است رشد کرده ایم . اگر کامل بودپم که دیگر نیازی به رشد بیشتر نداشتیم .
· آیا امروز خود را پذیرفته ام ؟ چه چیز در مورد خود را دوست دارم ؟ از زمانی که این قدم را کار کرده ام ، چه چیزهایی تغییر کرده اند ؟
حرکت به جلو
ما ممکن است بعضی مواقع نگاهی اجمالی و گذرا به گذشته داشته باشیم ، و فکر کنیم که چه کارها که می توانستیم انجام دهیم ، مثلاً در زمان کودکی ، و یا در زمان اعتیاد فعال خود ما احتمالاً همیشه فکر می کنیم که یا زندگی ما را در شرایط و مکانی قرار نداده تا به آن چیز که دلمان می خواهد تبدیل شویم ، و یا فکر می کنیم که ظرفیت و عرضه رسیدن به شرایط و امکانات بالاتر را نداریم . ما زمانی در رؤیای پول ، امکانات ، و موقعیت اجتماعی غرق بودیم . اما در برنامه روحانی معتادان گمنام ، ما بیشتر به دنبال رشد روحانی هستیم . ما می خواهیم تا بیشتر به کیفیتهایی که دوست داریم فکر کنیم ، یا به افراد در حال بهبودی که می شناسیم و کیفیتهایی دارند که ما دوست داریم با آنها در این مورد برابری کنیم ، فکر کنیم . با کارکرد این قدم ما به تصویری از شخصیتی که دوست داریم داشته باشیم ، دست پیدا می کنیم . اگر خودخواه بوده ایم ، احتمالاً دوست داریم که از خودگذشتگی داشته باشیم ، شاید از طریق کمک به یک معتاد دیگر او نیز بهبود یابد ، یا از طریق اعمال دیگر از روی عشق و بخشش بلاعوض . اگر تنبل بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم که فعال باشیم و از ماحصل فعالیت خود سود ببریم . اگر ناصادق بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم تا از این رهایی که دیگر نیازی نباشد تا همیشه بترسیم که مچ ما را بگیرند ، لذت ببریم . ما می خواهیم که از طریق این قدم به تصویری برای خود و همین طور امید دست یافتن به آن تصویر را بوجود بیاوریم .
· دوست دارم از کیفیتهایی که آرزوی دست یافتن با آنها را دارم چگونه استفاده کنم ؟ با شغل خود چکار خواهم کرد ؟ در اوقات فراغت خود چکار خواهم کرد ؟ چگونه پدری ، همسری ، فرزندی ، یا دوستی خواهم بود ؟ توضیح دهید .
این تصویر می تواند برای ما الهامی باشد ، تا در زمانهای یأس و ناامیدی آن را به خاطر آوریم ، یا زمانی که دستیابی به اهدافمان به تعویق می افتد ، ما را تقویت و کمک کند تا تمایل خود را تجدید کنیم . این تصویر سکوی پرتابی به سوی قدم هفت است . جایی که در آن از خداوند به آنگونه که او را درک می کینم ، درخواست می نمائیم تا کمبودهای ما را برطرف سازد.
" ما آمادگی کامل پیدا کرده ایم که خداوند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . "
ما کارکرد قدم شش را در حالی آغاز می کنیم ، که سرشار از امید حاصله از کارکرد پنج قدم اول هستیم . اگر این کار را تمام و کمال انجام داده باشیم ، تا حدی فروتن نیز شده ایم . در قدم شش ، )) فروتنی )) به این معنی خواهد بود که ما بهتر می توانی خود را ببینیم . ما به چگونگی دقیق خطاهایمان ، و همین طور به چگونگی خسارت زدن به خود و دیگران به علت عمل از روی نواقص شخصیتی مان ، نگاه کرده ایم . ما الگوهای رفتاری خود را یافته ایم ، و به این درک رسیده ایم که امکان دارد باز هم بارها و بارها از روی این نواقص عمل کنیم . حال زمان آن است که کاملاً آمادگی پیدا کنیم که این نواقص شخصیتی برطرف شوند .
آمادگی کامل پیدا کردن ، فوری و آنی اتفاق نمی افتد . این یک فرآیند طولانی مدت است ، و اغلب در طول مدت عمر اتفاق می افتد . ما ممکن است که بلافاصله پس از یک ترازنامه نویسی احساس کنیم که واقعاً آماده ایم که کلیه نواقص ما برطرف شود . یا اگر مدتی است که در برنامه هستیم و کلاً از نواقص خود آگاه هستیم و هنوزاز روی یکی از آنها عمل می کنیم ، طبیعتاً درمی یابیم که میزان تمایل ما افزایش یافته . آگاهی به تنهایی هرگز برای آمادگی پیدا کردن کفایت نمی کند ، اما اولین قدم لازم برای رسیدن به آن است . فرآیند ترازنامه نویسی خود باعث افزایش آگاهی ما در نواقص شخصیتی مان گردیده ،که کارکرد قدم شش نیز آن نیز آن را کامل تر می کند . آمادگی کامل داشتن ، به معنی رسیدن به حالتی روحانی است که در آن ، هم از نواقص خود آگاه هستیم ، هم از آنها خسته شده ایم ، و هم اطمینان داریم که خداوند به آنگونه که او را درک می کنیم آن نواقصی را که لازم است ، برطرف می کند .
برای اینکه آمادگی کامل پیدا کنیم ، نیاز است که به ترسهایمان در مورد کارکرد قدم شش بپردازیم . همچنین نیاز است که به این مسئله که چگونه نواقص ما برطرف می شوند ، بپردازیم . قدم ششم می گوید که فقط نیروی برتر می تواند آنها را برطرف کند . اما در مقام اجرا این به چه معنی می باشد ؟ مسئولیت ما در قدم ششم چیست ؟ این سؤالات ، وقتی که آنها را با یک راهنما بررسی کنیم ، به ما راهکار لازم جهت کارکرد این قدم را می دهند .
کاملاً آماده برای چه کاری ؟
اگر در جلسات معتادان گمنام تازه وارد هستیم ، و این اولین تجربه ما از قدم ششم است ، اکثر نواقص ما آنقدر واضح و آشکار است ، که احتمالاً عکس العمل فوری ما ، نشان دادن تمایل بیش از حد برای رهایی از آنها خواهد بود . اولین بار است که به قول معروف ، آنها را با تمام شکوه و قدرتشان می بینیم ، و می خواهیم که سریعاً و همین امروز ، از شر آنها راحت شویم .
اما وقتی که آن عکس العمل و احساس اولیه فروکش می کند ، احتمالاً درمی یابیم که ، تا حدودی نسبت به تغییر کردن نامطئن هستیم و از آن ترس داریم . ناشناخته ها ، تقریباً برای همه افراد ترس آور هستند . ما این نواقصی را که می خواهیم رها سازیم ، برای مدتهای طولانی یا شاید همه عمر به همراه خود داشته ایم .
ما احتمالاً از اینکه زندگی ما بدون این نواقص به چه شکل خواهد بود ، ترس داریم . بعضی از آنها ممکن است بیشتر مهارتهای حیاتی جهت زندگی کردن ، به نظر آیند تا نواقص شخصیتی . ما شک می کنیم که آیا برطرف شدن این نواقص ، مانعی بر سر راه توانایی ما برای گذران زندگی و پول در آوردن ایجاد نمی کند . ما ممکن است دریابیم که ایده (( یک شهروند محترم )) بودن ، برای ما تنفرآور است . اکثر ما شدیداً به این تصویر از خودکه – یک آدم متفاوت و کاردرست هستیم و فراتر از حد و حدود یک جامعه مؤدب ولی خسته کننده می باشیم ، و اینکه دوست داریم به همین شکل ادامه دهیم وابسته هستیم . ما ممکن است بترسیم که با کارکرد قدم ششم ، تبدیل به یک انسان معمولی و خسته کننده ، شویم . بعضی از ما ممکن است فکر کنیم که چیزی نیستیم جز مجموعه ای از نواقص ، و فکر کنیم که اگر نواقص ما برطرف شوند دیگر چیزی ازما باقی نخواهد ماند . ترسهای ما احتمالاً مبهم و شکل نگرفته می باشند . اگر آنها را تا نتیجه منطقی ریشه یابی کنیم ، مطمئناً درمی یابیم که این ترسها بی پایه و اساس نیز هستند . به قول معروف اگر آنها را با صدای بلند بیان کنیم ، به ماهیت اصلی آنها پی خواهیم برد .
· آیا چیزهایی در من هستند که آنها را دوست دارم اما ممکن است جزء نواقص باشند ؟
· آیا می ترسم که اگر این چیزها در من برطرف شوند ، به شخصی که دوست ندارم تبدیل شوم ؟
· فکر می کنم چه چیزهایی در من برطرف خواهند شد ؟
اگر با قدم ششم تجربه قبلی داریم ، نواقص شخصی ما برای ما چیز تازه ای نخواهد بود . در واقع ، ممکن است که در حال حاضر از اینکه هنوز بعضی نواقص را داریم ، نگران باشیم ، یا ممکن است از اینکه یک نقص قدیمی به صورتی جدید و تازه در ما ظهور کرده ، سرخورده شده ایم .
برای مثال ، هنوز احساس عدم امنیت داشته ایم . یا ممکن است دریک سری اعمال و اقدامات نامحسوس برای اینکه نشان دهیم آدم کاردرستی هستیم افراط نکنیم ، ولی هنوز این نقص را داشته باشیم . و اخیراً بسیار زیرکانه تر و موذیانه تر از روی آن عمل کرده باشیم . ما ممکن است ناخودآگاه در کوششها و اقدامات دیگران کارشکنی یا خرابکاری کنیم تا در مقام مقایسه ، بهتر از آنها به نظر برسیم ، یا آرزوها و آمال دیگران را پایمال کنیم ، چون در راستای نیازها و منافع ما نیستند . تشخیص دادن این مسئله ، بعد از مدت می تواند دردناک باشد ، چون میل داریم که بهتراز این باشیم . ما عمیقاً در صدمه زدن به دیگران خجالت زده می شویم . ما ممکن این ترس قدیمی ، که ظرفیت تغییر نداریم ، را دوباره تجربه کنیم ، و فکر کنیم که بعضی از نواقص شخصیتی ما برای همیشه ماندگار هستند . ما می توانیم از این واقعیت که حداقل از مسئله خود آگاه هستیم و تمایل داریم تا برروی آن کار کنیم ، استفاده کرده و تا حدودی آرام گیریم . نیاز است تا ما احساس اعتماد و امیدمان به اینکه فرآیند بهبودی حتی بر عمیقترین و ثابت قدم ترین نواقص ، کار خواهد کرد را حفظ کنیم .
· آیا هنوز به فرآیند بهبودی اعتقاد دارم ؟ آیا اعتقاد دارم که می توانم تغییر کنم ؟ تا کنون چگونه تغییر کرده ام ؟ دیگر از روی کدامیک از نواقص خود ، عمل نمی کنم ؟
· آیا نواقصی دارم که فکر می کنم ، امکان ندارد که برطرف شود ؟ آنها چه هستند ؟ چرا فکر می کنم که امکان ندارد که این نواقص برطرف شوند ؟
... تا خداوند برطرف کند ...
بله ، قدم ششم هم مشخص می کند که فقط یک نیروی برتر از ما می تواند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند . اگر چه وسعت درک ما از مفهوم این قدم ، با تجربه ما از بالا و پائینها ، بده و بستانها ، و کشمکشها مربوط به قدم شش ، رابطه مستقیم دارد .
اولین کاری که اکثر ما در مورد نواقص شخصیتی مان می کنیم ، این است که تصمیم می گیریم که تا دیگر آنها را نداشته باشیم . متأسفانه ، این کار بیهوده و پوچ است – و تأثیر آن تقریباً به اندازه همان کنترل مصرف موادمخدر می باشد ما ممکن است برای مدت کوتاهی در اینکار موفق شویم ، اما نواقص ما به تدریج دوباره ظهور خواهد کرد . مشکل این است که نواقص ما قسمتی از وجود ما می باشند . ما همیشه در موقعیتهای بد و وقتی تحت فشاریم ، در این معرض خطر رجوع به بدترین نواقص شخصیتی خود هستیم .
کاری که ما در قدم ششم نیاز است که انجام دهیم ، بسیار شبیه کاری است که مجبور به آن در دو قدم اول شدیم . ما باید اقرار کنیم که در برابر نیروی درونی که چیزی جز درد و تحقیر در زندگی برای ما به همراه نداشته ، شکست خورده ایم ، و بعد باید اقرار کنیم که برای رویارویی با این نیرو نیاز به کمک داریم ما باید کاملاً این واقعیت را که خودمان نمی توانی کمبود های خود را برطرف کنیم ، بپذیریم . و باید خود را آماده کنیم تا در قدم هفتم از خدا بخواهیم تا آنها را برای ما برطرف سازد .
· من چگونه سعی می کنم تا نواقص شخصیم را کنترل یا برطرف کنم ؟ نتیجه سعی من چه بوده است ؟
· تفاوت بین اینکه کاملاً آماده باشم تا خداوند نواقص شخصیتی من را برطرف کند ، با اینکه خودم سغی در متوقف نمودن آنها بکنم چیست ؟
· من چگونه اعتماد خودم را به نیری برتر به انگونه که او را درک می کنم از طریق کارکرد این قدم افزایش می دهم ؟
· تسلیم من در این قدم عمیق تر می شود ؟
· چه اعمالی می توانم انجام دهم که نشان دهنده آمادگی کامل من باشد ؟
" نواقص شخصیتی ما گ
حتی بعد از همه کارهایی که در قدم چهارم و پنجم انجام دادیم ف هنوز در این مرحله طبیعت و ذات نواقص شخصیتی مان برای ما اشکار نیست . ما احتمالاً گیج شده ایم که در ساختار پیچیده شخصیت ما ، نواقص شخصیتی مان دقیقاً کجا خاتمه پیدا می کنند و اینکه شخصیت ما از کجا آغاز می شود . چرا ما این کارها را انجام می دهیم ؟ آیا تقصیر دیگران است ؟ اولین بار که این احساس را تجربه کردیم ، کی بود ؟ چرا ؟ چگونه ؟ کجا ؟ اگر دقت نکنیم آنقدر به خودمان مشغول می شویم که اصلاً دلیل کارکرد قدم ششم را فراموش کنیم ، نیاز است که تالش هایمان را متمرکز کنیم . هدف ما افزایش اگاهی در مورد نواقص شخصیتی مان است تا کاملاض آمادگی پیدا کنیم که برطرف شوند نه اینکه انها را ریشه یابی کنیم و مبداء پیدایش انها را ریشه یابی کنیم با در کشمکش و تقلا درونی خود زیاده روی کنیم . نواقص شخصیتی ما نشان دهنده طبیعت اصلی ما هستند . به احتمال زیاد درمی یابیم که ما نیز مانند دیگران دارای طبیعتی ذاتی و پایه ای هستیم . ما نیازهایی داریم ، و بدنبال براورده کردن انها هستیم . برای مثال ما به عشق و محبت نیاز داریم . اما این که چگونه انرا بدست آوریم مهم است و از اینجاست که نواقص ما شروع به اجرای نقش می کنند . اگر دروغ بگوییم ف تقلب کنیم ف به دیگران صدمه بزنیم و یا خود را کوچک کنیم تا عشق را بدست آوریم از روی نواقص خود عمل کرده ایم . همانگونه که در چگونگی عملکرد تعریف شده : نواقص ما ف همان ویژگیها و خصیصه های انسانی هستند که به واسطه خودمحوری ما از شکل طبیعی خارج شده اند . نیاز است تا به کمک راهنمای خود لیست نواقص اخلاقی که داریم ، بنویسیم و توضیح دهیم که چگونه از روی آنها عمل می کنیم و به اینکه این کار چگونه بر روی زندگی ما تأثیر می گذارد ، بپردازیم و مهم تر از اینکه وقتی ان نقص را بکار می گیریم ف چه احساسی داریم . تصور اینکه زندگی ما بدون هر یک از این نواقص به چه شکل خواهد بود به ما کمک می کند تا بپذیریم گه بدون آنها نیز می توانیم زندگی کنیم . بعضی از ما اقدام عملی خود را با پیدا کردن اصل روحانی متضاد با هر یک از نواقص اخلاقی مان شروع می کنیم .
· لیست نواقص خود را بنویسید و هر یک را کوتاه تعریف کنید .
· به چه راه هایی از روی این نواقص عمل می کنم ؟
· وقتی از روی این نواقص عمل می کنم ، چه تأثیر بر روی خود و دیگران می گذارم ؟
· چه احساساتی در رابطه با این نواقص خود تجربه می کنم ؟ آیا سعی می کنم که بعضی احساسات خود را توسط عمل از روی نواقصم سرکوب کنم ؟
· زندگی من بدون اینگونه رفتارها به چه شکل خواهد بود ؟ به جای آن کدامیک از اصول روحانی را می توانم بکار گیرم ؟
اصول روحانی
درقدم ششم ، ما بر روی تعهد و استقامت ، تمایل ، ایمان و اعتماد ، و خویشتن پذیری تمرکز می کنیم . در این نقطه از قدم ششم باید از کمبودهایمان کاملاً آگاه باشیم . در واقع ، ما احتمالاً آنقدر از آنها آگاه هستیم ، که در طی زندگی روزانه ما ن ، می توانیم آمدن آنها را ببینیم ، و حتی خیلی از مواقع جلوی خود را بگیریم تا از روی آنها عمل نکنیم . بعضی وقتها ، ممکن است که آگاهی ما کمرنگ شود ، و ممکن است دیگر در مراقبت از رفتارهایمان آنقدر هوشیار نباشیم . به انرژی فوق العاده نیاز است تا ما بتوانیم هر لحظه خود را زیر ذره بین بگذاریم و از عمل کردن از روی نواقص اجتناب کنیم . ما در زندگی روزمره خود غرق می شویم ، تا یکدفعه دوباره احساس مریضی و خجالت زدگی می کنیم ، و گیج می شویم که چگونه بعد از این همه کاری که بر روی خود کرده ایم ،باز هم مرتکب بعضی از اعمال ، از روی نواقص خودمان می شویم .
· امروز من چگونه تعهد خود به بهبودی را نشان می دهم ؟
· از طریق کارکردن پنج قدم اول ، من پشتکار خود را بهبودی نشان داده ام ، این پشتکار و استقامت به چه شکلی در قدم ششم ، حیاتی می باشد ؟
به کارگیری اصل روحانی تمایل ، خیلی ساده ، به این معنی است که ما تمایل داریم تا به گونه ای متفاوت عمل کنیم و لزوماً به این معنی نیست که ما متفاوت عمل می کنیم ، و یا حتی ظرفیت آن را داریم . شاید بهتر باشد این رفتار را با مثالی به تصویر بکشیم . تصور کنید که ما با خانواده ، صاحب کار ، و یا دوستان خود به اندازه ای متفاوت از خیلی کم تا زیاد ، ناصادق بوده ایم . ممکن است به نظر آید که بهتر است تا ، درجه به درجه تمایل پیدا کنیم ، و اول تمایل خود را بر روی بدترین و مخرب ترین شکل ناصادقی خود متمرکز نماییم . اما این قدم می گوید که ما کاملاً آمادگی پیدا کرده ایم تا کلیه نواقص ما بر طرف شود . این به معنی آن است که تمایل داریم تا دیگر هرگز ، حتی یک کم هم ناصادق نباشیم . ممکن است به نظر آید که این یک توقع بی جا از خود داشتن ، است . اما ما باید آن را فقط برای امروز انجام دهیم .
تا این حد تمایل داشتن سخت است ، به خصوص وقتی که پی آمد ظاهری ، کمی ناصادق بودن خیلی شدید به نظر نیاید . ما ممکن است که آگاه باشیم که کاملاً صادق نیستیم ، اما فکر کنیم که به کسی ضرری نخواهد رسید و اتفاق مهمی نیز نخواهد افتاد . پس چرا بی خود حساس شویم ؟ اما همین گونه طرز فکر است که احتمالاً شدیدترین پی آمدهای روحانی را خواهد داشت . ممکن است نتیجهنیز به همین گونه باشد و در واقع در اثر این ناصادقی ، نه به کسی صدمه ای آشکار برسد و نه کسی به آن پی ببرد . اما این ناصادقی از همان لحظه اول ، شروع به پژواک و طنین انداختن در روح ما خواهد کرد . حتی اگر در ضمیر خود از آن آگاه نباشیم ، حتی اگر شب راحت خوابمان ببرد ، باز هم نتیجه عمل از روی نقص ، وقتی که قادریم از آن اجتناب کنیم ، نیروی درتضاد با رشد روحانی ما است . اگر به این عدم تمایل ادامه دهیم ، به تدریج رشد روحانی خود را به خطر خواهیم انداخت .
· آیا تمایل دارم تا کنون ، کلیه نواقص شخصیتی من برطرف شوند ؟ اگر نه ، چرا ؟
· امروز چه کاری انجام داده ام که نشانگر تمایل من است ؟
· مقدار تمایلی که ما باید در این قدم بدست آوریم رابطه مستقیم با ایمان و اعتقاد ما دارد . ما باید باور داشته باشیم که نیروی برتر در زندگی ما تا آن اندازه که لازم است کار خواهد کرد و تأثیر خواهد گذاشت . اگر همان ناصادقی که قبلاً مثال زدیم را در نظر بگیریم ، باید اعتماد داشته باشیم که نیروی برتر این نقص را در ما تا آنجا برطرف نمی کند که به طرز بی رحمانه ای صادق شویم و نتوانی حتی موقعی که بیان حقیقت باعث صدمه به کسی می شود ، سکوت اختیار کنیم . تا جایی که از سر راه کنار برویم و اجازه دهیم که خداوند در زندگی ما کار خود را انجام دهد ؟ مطمئناً همان اندازه رشد روحانی را که برای ما لازم است تجربه خواهیم کرد .
· تا چه اندازه ترس اینکه با کارکرد این قدم تبدیل به چه نوع انسانی خواهم شد ، هنوزدر من وجود دارد ؟ آیا از زمان شروع به کارکرد این قدم تقلیل یافته است ؟
· چگونه از طریق کارکرد این قدم ، در حال افزایش اعتماد خود به نیروی برتر به آنگونه که او را درک می کنم ، هستم ؟
با وجود لغاتی مثل (( کاملا ً )) و (( کلیه )) که نقش برجسته ای در این قدم دارند ، ممکن است که ما خیلی راحت تبدیل به یک انسان کمال طلب شویم و در انتقاد از خود افراط کنیم . نیاز است تا به یاد داشته باشیم که اگرچه تمایل ما باید کامل باشد ، ولی قرار نیست که خودمان هم به تکامل برسیم – نه امروز ، و نه هیچوقت دیگر . زمانی که علیرغم میل و اراده خود ، از روی نقصی عمل می کنیم ، نیاز داریم که اصل روحانی خویشتن پذیری را تمرین کنیم . نیاز است تا ما بپذیریم که اگر چه هنوز از روی بعضی از نواقص خود عمل می کنیم ، ولی تمایل به تغییر نیز داریم . از طریق این تشخیص و آگاهی ، ما با تعهد خود برای تغییر کردن تجدید عهد می کنیم . ما امروز دقیقاً به همان اندازه که نیاز است رشد کرده ایم . اگر کامل بودپم که دیگر نیازی به رشد بیشتر نداشتیم .
· آیا امروز خود را پذیرفته ام ؟ چه چیز در مورد خود را دوست دارم ؟ از زمانی که این قدم را کار کرده ام ، چه چیزهایی تغییر کرده اند ؟
حرکت به جلو
ما ممکن است بعضی مواقع نگاهی اجمالی و گذرا به گذشته داشته باشیم ، و فکر کنیم که چه کارها که می توانستیم انجام دهیم ، مثلاً در زمان کودکی ، و یا در زمان اعتیاد فعال خود ما احتمالاً همیشه فکر می کنیم که یا زندگی ما را در شرایط و مکانی قرار نداده تا به آن چیز که دلمان می خواهد تبدیل شویم ، و یا فکر می کنیم که ظرفیت و عرضه رسیدن به شرایط و امکانات بالاتر را نداریم . ما زمانی در رؤیای پول ، امکانات ، و موقعیت اجتماعی غرق بودیم . اما در برنامه روحانی معتادان گمنام ، ما بیشتر به دنبال رشد روحانی هستیم . ما می خواهیم تا بیشتر به کیفیتهایی که دوست داریم فکر کنیم ، یا به افراد در حال بهبودی که می شناسیم و کیفیتهایی دارند که ما دوست داریم با آنها در این مورد برابری کنیم ، فکر کنیم . با کارکرد این قدم ما به تصویری از شخصیتی که دوست داریم داشته باشیم ، دست پیدا می کنیم . اگر خودخواه بوده ایم ، احتمالاً دوست داریم که از خودگذشتگی داشته باشیم ، شاید از طریق کمک به یک معتاد دیگر او نیز بهبود یابد ، یا از طریق اعمال دیگر از روی عشق و بخشش بلاعوض . اگر تنبل بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم که فعال باشیم و از ماحصل فعالیت خود سود ببریم . اگر ناصادق بوده ایم ، ممکن است دوست داشته باشیم تا از این رهایی که دیگر نیازی نباشد تا همیشه بترسیم که مچ ما را بگیرند ، لذت ببریم . ما می خواهیم که از طریق این قدم به تصویری برای خود و همین طور امید دست یافتن به آن تصویر را بوجود بیاوریم .
· دوست دارم از کیفیتهایی که آرزوی دست یافتن با آنها را دارم چگونه استفاده کنم ؟ با شغل خود چکار خواهم کرد ؟ در اوقات فراغت خود چکار خواهم کرد ؟ چگونه پدری ، همسری ، فرزندی ، یا دوستی خواهم بود ؟ توضیح دهید .
این تصویر می تواند برای ما الهامی باشد ، تا در زمانهای یأس و ناامیدی آن را به خاطر آوریم ، یا زمانی که دستیابی به اهدافمان به تعویق می افتد ، ما را تقویت و کمک کند تا تمایل خود را تجدید کنیم . این تصویر سکوی پرتابی به سوی قدم هفت است . جایی که در آن از خداوند به آنگونه که او را درک می کینم ، درخواست می نمائیم تا کمبودهای ما را برطرف سازد.