در دلی هرچند دوری از نظر .......خوشتر آن روزی که باز آیی ز در .

با تو ما را خوشترین دیدار باد ......هر کجا هستی خدا یار باد.

گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد

در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد

کلاس عشق ما دفتر ندارد........شراب عاشقی ساغر ندارد .
بدو گفتم که مجنون تو هستم .......هنوز آن بی وفا باور ندارد

---

[i

]

گفت دیشب گریه ها کردم به یادت،گفتمش .......چشمه گاهی از درون سنگ پیدا می شود .

تو عجب تنگه ی عابر کشی ای معبر عشق .........که به جز کشته ی عشق نکند از تو عبور.

..دل داده را ز تیر ملامت گزند نیست ........دیوانه را طریقه ی عاقل پسند نیست .

..از درد ما چه فکرو ز احوال ما چه باک .......آنرا که دل مقید و پا در کمند نیست .

ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺻﺒﺮ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ
ﮔﻔﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﻡ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺻﺒﻮﺭ ﮐﻦ
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﭘﺮﺩﻩ ﯼ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﺩﺭﯾﺪﻩ ﺍﯼ
ﻃﺮﺣﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﻬﺮ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﺗﻮ ﺟﻮﺭ ﮐﻦ

.معرفت درُ گرانیست به هرکس ندهندش _______________پر طاووس قشنگ است به کرکس ندهندش

کاش میشد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست...

ای داد دوباره کار دل مشکل شد
نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد
پامال سبکسران سنگین دل شد