..دلتنگ وبی تاب ،بی تاب روی توگل بودم......
.. عشق را درگرمای دستانت می خواستم......
. دوست داشتم با بوسه ای برلبانم بنشینی.....
. می خواستم نگاه عشق را درچشمانت ببینم...
.. می خواستم عشق رااز نزدیک نزدیک ببینم.....
.. هوس را بدون شرم گناه درآغوشم بگیرم......
. می خواستم مست لذت لمس آغوش عشق باشم.....
.. مستی نگاه عاشقانه را درنگاه مستانه اش ببینم.....
پس در آفتاب خاطرات..
...گرم آغوش تو شدم..........

♥☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ Ծ_Ծ μαηυα Ծ_Ծ ★ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆♥
می شود در همین لحظه از راه برسی و جوری مرا در آغوش بگیری که حتی عقربه ها هم جرات نکنند از این لحظه عبور کنند ؟

مرا به دار آویختند که نامت را از ياد ببرم ؛؛؛؛ چه ساده اند این ساده اندیشان که نمی دانند

نام تو حک شده ی قلب من است ؛؛ تو رو هرگز نخواهم کرد فراموش

دل نوشته هایم را مجازات مکن !



دلم نوشته است !



میدانی که عزیزم ، دل دیوانه است ، تکلیفی بر او نیست !



دلم بازی میکند با کلمات با دستهایم با حرف ها !تا اخر این طور به پایان برساند .

.

.

.

.

دوستت دارم

هر مجلسی که نوبت طرد سخن شود
اول سخن ز حسن تو و عشق من شود
جز حسن بی زوال تو عشق پاک من
هر تازه ای که هست به عالم کهن شود

اندیشیدن به تو
گرانبهاترین سکوت من است
طولانی‌ترین و پرهیاهوترین سکوت ....
تو همیشه در منی
مانند قلبِ ســــــــاده‌ام
اما قلبی که به درد می‌آورد ...

. حرف میزنی اما تلخ...محبت میکنی ولی سرد...چه اجباری است دوست داشتن من!!!

آغوشم
وطنی ست
که جز تو،
هیچکس در آن،
خانه ای نخواهد داشت…
.

می ترسم کسی نه خودت را،
که دوست داشتنت را از من بگیرد !
.
.

پیوسته دریادمنی،باران که نم نم میشود؛دل درهوای دیدنت دریایی ازغم میشود