2014-08-05، 08:43
آتشی درونم را می سوزاند
وذره ذره تمام احساسم راچون شمع آب میکند
دیگرازطپشهای قلبم خبری نیست
ومن مانده ام
بادستانی سردو یخ زده
با روحی مجروح که
پرازدرده دردی که تنها تسکنیش تویی تویی که مسبب تمام دردهای منی
من مانده ام و غم ،غمی به بزرگی تمام دنیای عاشقانه ام
وذره ذره تمام احساسم راچون شمع آب میکند
دیگرازطپشهای قلبم خبری نیست
ومن مانده ام
بادستانی سردو یخ زده
با روحی مجروح که
پرازدرده دردی که تنها تسکنیش تویی تویی که مسبب تمام دردهای منی
من مانده ام و غم ،غمی به بزرگی تمام دنیای عاشقانه ام
هرگز توان خود را در تغییر دادن خویش دست کم نگیر