2014-08-22، 12:10
تاریخچه شیراز شهر راز نامی خیال انگیز
در افسانه ها آمده است که شیراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را تأسیس کرد و نام خود را بدان بخشید. به روایتی دیگر، نام این دیار، "شهرراز" بوده که به اختصار شهر از و شیراز خوانده شده است.
در حالی که بر اساس تحقیقات "تدسکو" شیراز به معنای مرکز انگور خوب است، "ابن حوقل"، جغرافی دان مسلمان قرن چهارم هجری، علت نامگذاری شیراز شباهت این سرزمین به اندرون شیر می داند، چرا که به قول او عموما" خواربار نواحی دیگر بدانجا حمل می شد و از آنجا چیزی به جایی نمی بردند. و بالاخره بنا به نوشته کتاب "صورالاقالیم"، از جهت وجود دام های بسیار در دشت شیراز، آنجا را "شیرساز" نامیده اندباری، بیش از هر چیز نام زیبا و سحرانگیز شیراز که واژه ای فارسی است، بهترین گواه بر این باور است که برخلاف پندار پاره ای از جغرافی دانان مسلمان، تأسیس این شهر به قرن ها قبل از ورود اسلام به ایران باز می گردد، شیراز، هم اکنون نیز در محل تقاطع مهمترین راه های ارتباطی شمال به جنوب و شرق به غرب کشور است و این موقعیت در ادوار قبل از اسلام شاخص تر بوده، چرا که در عهد هخامنشیان، شیراز بر سر راه شوش (پایتخت هخامنشی) به تخت جمشید و پاسارگاد بوده و در عهد ساسانیان راه ارتباطی شهرهای بسیار مهمی چون بیشابور و گور با استخر، از جلگه شیراز می گذشت. در نتیجه مسلم است که چنین محل حاصلخیز و خوش آب و هوایی که در تقاطع مسیرهای مهمی که برشمرده شد، قرار داشته، هرگز خالی از آبادی و سکنه نبوده است. وجود آثار قدیمی مانند قصر ابونصر در حوالی شیراز که قدمت آن به دوره اشکانیان می رسد و نقوش برجسته برم دلک، (در چندکیلومتری شرق قصر ابونصر) که از آثار دوره ساسانی است و قلعه بزرگ بندر (فهندر، پهندر، قهندز، کهندژ) در سمت شرق تنگ سعدی و چند نقش برجسته در دهکده گویم در چهار فرسنگی شمال غرب شیراز و همچنین پیدا شدن سکه هایی در ضمن حفاری های قصر ابونصر، که بر آنها با خط پهلوی نام شیراز نقش بسته است، جملگی بر وجود شهر یا بلوکی به نام شیراز، در همین محل در دوران قبل از اسلام دلالت دارد.
علاوه بر آنچه گفته شد، کاوش های باستان شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی کامرون در سال 1314 ه.ش، به پیدایش خشت نبشته هایی انجامید که بر روی چند فقره از آنها نام شیراز مشخص بود. بدین ترتیب می توان احتمال داد، این وادی که در عهد رونق تخت جمشید، آبادی کوچکی بیش نبوده است، بعد از انهدام پایتخت هخامنشیان، سمندروار از دل خاکستر آن دیار برپا خاسته است.
آخرین کلام این که در اشعاری از شاهنامه فردوسی، استاد حماسه سرای طوسی، به مناسبت هایی از شیراز یاد شده، مثلاً راجع به شیراز در عهد کیانیان آمده استدوهفته در این نیز بخشید مرد
سوم هفته آهنگ شیراز کرد
هیونان فرستاد چندی ز ری
سوی پارس، نزدیک کاوس کی استخری در کتاب مسالک و ممالک که در نیمه اول قرن چهارم هجری تألیف شده است، راجع به آثار و بقایای فرهنگی قبل از اسلام، در شیراز می گوید:
شیراز قلعه ای به نام شاه موبد دارد. وی همچنین از دو آتشکده به نام های کارستان و هرمز در آن سرزمین یاد می کند.
باری در مجموع گفتار استخری که شیراز سیزده ناحیه (طسوج) دارد که در هر کدام از آنها قراء و کشتزارهایی موجود است که متصل به هم قرار گرفته اند. و نیز نظر ابن بلخی که در روزگار ملوک فرس، شیراز ناحیتی بود و حصاری چند بر زمین، می تواند روشنگر قدمت شیراز، به عنوان یک سرزمین مسکون آباد (و نه یک شهر بزرگ) باشد... .خواجه شمس الدین محمد شیرزای که از نام آورترین شعرا و عرفای ایران زمین میباشد به سال 726 هجری قمری در شیراز متولد شد و در سال 791 هجری قمری در گذشت.
حافظ از همان ابتدا مورد احترام و تقدیس مسلمانان قرار گرفت و با وجود این که قبر او در ابتدا ساده و بیتکلف بود مورد زیارت مشتاقان قرار گرفت. تاورنیه که در دوره صفوی از این مکان دیدن کرده است، مینویسد:
"یک قبرستان دیده میشود که اطرافش محصور است و در وسط آن، رو به قبله، یک مقبره واقع شده که زیارتگاه دراویش و مردمان مقدس است که به آنجا میآیند و نماز میخوانند و آن مدفن حافظ است که ایرانیها او را بسیار احترام میگذارند."
آرامگاه حافظ در ابتدای خیابان خرابات، پایینتر از دروازه قرآن قرار دارد. بنای اصلی آرامگاه حافظ، از آثار کریم خان زند و مربوط به سال 1187 هجری قمری بوده که در وسط ایوانی با چهار ستون قرار داشته که از دو جانب شمال و جنوب گشاد بوده است و در دو سمت آن، دو اتاق بنا کرده بودهاند.
قبر حافظ، خارج از این بنا در وسط قبرستان و در پشت آن قرار داشته و در ادوار بعدی ، نرده های آهنی در اطراف قبر گذاشته بودهاند که صورت مناسبی نداشته است.
از سال 1314تا 1317هجری شمسی بارگاه حافظ، از طرف وزرات فرهنگ به صورتی که اکنون موجود است، در آمد.
سنگ حوضهای آبینه کریم خانی که ضمن امتداد خیابان زند شیراز خراب گردید، به محوطه آرامگاه منتقل گردید و در حوضهای آنجا کار گذاشته شد و با حفظ چهار ستون اصلی بنای قدیمی، 16 ستون یکپارچه سنگی نظیر آنها تهیه کردند
و ایوان بزرگ بیست ستونی کنونی را به طول 56 متر با تزیینات نقاشی، گچبری و کاشیکاری تماماً به سبک قدیم و اصیل شیراز ایجاد کردند.
بنای اصلی آرامگاه نیز به صورت سکویی با هشت ستون سنگی یکپارچه و سقف مسین و تزئینات کاشیکاری و اشعار در محل قبر و محاذی وسط ایوان بزرگ در باغ دوم ایجاد گردید و سنگ قبر قدیم در محل خود باقی ماند. قسمت جلوی آرامگاه حافظ دارای درختهای نارنج و دو حوض مربع مستطیل است. قبر خواجه در وسط این قسمت قرار دارد.
که قریب یک متر از زمین بلندتر است و گنبد آن از داخل دارای کاشیکاری معرق بسیار زیبایی است.
در زیر گنبد این غزل حافظ را روی کاشی نوشتهاند:
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
خوشا دمی که از این چهره پرده بر فکنم
قسمت جنوبی آرامگاه دارای دو باغچه زیباست
که دور آنها گل کاری و چمن کاری است و وسط آنها، دو حوض مربع مستطیل بزرگ است و طرفین حیاط، دو نارنجستان خرم و مفصل قرار دارد.
در جوار مزار حافظ، عده زیادی از دانشمندان، علما و شاعران مدفونند؛ از جمله: شیخ محمد اهلی (متوفا به سال 942 هـ.ق)
میرزا نصیر، ملقب به فرصت الدوله (1271 ـ 1339هـ.ق) قاسم خان والی (متوفا به سال 1289 هـ.ق) حجت الاسلام آقا سید مجتهد کازرونی (متوفا به سال 1342 هـ.ق) آقا محمد هاشم ذهبی، از بزرگان عرفانی سلسله ذهبیه؛ سالار جنگ، شاعر معاصر (متوفا به سال 1325 هـ.ش)
حجت الاسلام مرحوم حاج شیخ مهدی کجوری، (متوفا به سال 1293 هـ.ق) میرزا نظام الدین دستغیب (متوفا به سال 1030 هـ.ق) حجت الاسلام سید جامع محمد علی مجتهد کازرونی (متوفا به سال 1333 هـ.ش).
زمین پشت دیوار غربی حیاط شمالی حافظیه به مقبره دانشمندان اختصاص یافته است. مشاهیر شیرازحافظ شیرازی سعدی شیرازی ملاصدرای شیرازی وصال شیرازی فرصت الدوله شیرازیکریم خان زند بابا کوهی اهلی شیرازی قاآنی شیرازی عرفی شیرازی و بیدل شیرازی
پروردگارا ! از حمایت بیکرانت بی نهایت سپاسگزارم !!