2013-11-09، 10:01
صادق بودن را چقدر مشکل میپنداریم! بسیاری از ما وقتی به NA میآییم از اینکه چه اتفاقی در زندگی ما افتاده، چنان سردرگم هستیم که گاهی ماهها و سالها طول میکشد به این سردرگمی سر و سامان دهیم. حقیقت گذشته ما همواره همان طور که گفتهایم نیست. چگونه میتوانیم راستگوتر بودن را شروع کنیم.
بسیاری از ما صداقت در هنگام دعا را آسانترین راه مییابیم. گاهی اوقات متوجه میشویم که از باز گفتن کل حقیقت به معتادان انجمن خود رنج میبریم. احساس اطمینان میکنیم اگر بگذاریم دیگران ما را همان طور که واقعاً هستیم بشناسند، پذیرفته نخواهیم شد. زندگی کردن طبق انتظار خود با تصویر "بینهایت آراسته و فوقالعادهای" که بسیاری از ما مجسم کردهایم، دشوار است! در دعا از سوی نیروی برتر خود مورد اجابت قرار میگیریم و این امر به ما اجازه میدهد راز دل خود را صادقانه آشکار کنیم.
وقتی این صداقت را در ارتباط با خداوندی که درک میکنیم به کار میگیریم، اغلب متوجه تأثیر خفیف آن بر ارتباطات خود با دیگران میشویم. به صادق بودن عادت میکنیم. در هنگام صحبت در جلسات و کار کردن با دیگران عمل صادقانه را شروع میکنیم. در عوض، متوجه غنی شدن زندگی خود از طریق روابط دوستانه عمیق میشویم. حتی درمییابیم میتوانیم با خود نیز صداقت بیشتری داشته باشیم، یعنی با مهمترین فردی که باید با او صادق باشیم.
صداقت یک ویژگی است که با تمرین پرورش مییابد. راستگویی کامل، همیشه آسان نیست، اما وقتی این کار را هنگام ارتباط با نیروی برتر خود شروع کنیم، ابراز صداقت خود به دیگران را آسانتر مییابیم.
چگونه دعا کنیم؟ به خاطر تجربه محدود خود، بسیاری از ما حتی نمیدانیم چگونه شروع کنیم. اما این فرآیند نه دشوار است و نه پیچیده.
به خاطر اعتیاد به مواد، به معتادان گمنام آمدیم. اما پیش از آن، بسیاری از ما در زندگی شدیداً احساس سردرگمی میکردیم. ظاهراً گم شده بودیم و بدون داشتن راهنما در بیابانی بیراه پرسه میزدیم. دعا راهی برای کسب جهت در زندگی و قدرت دنبال کردن آن جهت است.
از آنجا که دعا نقش مهمی در بهبودی دارد، بسیاری از ما هر روز وقت معینی را به دعا اختصاص میدهیم و الگویی را برای این کار تعیین میکنیم. در این لحظات آرامشبخش، یا با صدای بلند و یا در سکوت با نیروی برتر خود صحبت میکنیم. افکار، احساسات و امور روزمره خود را در میان میگذاریم. از او میپرسیم: «از من میخواهی چه کاری انجام دهم؟» در همین حین تقاضا میکنیم، «لطفاً قدرت اجرای اراده خود را به من عطا کن.»
یادگیری دعا ساده است. "آگاهی از اراده او و قدرت اجرای آن" را درخواست میکنیم. با این کار، جهت و قدرت مورد نیاز خود برای انجام اراده خداوند را به دست میآوریم.
فقط برای امروز: لحظات آرامشبخشی را به "صحبت" با نیروی برتر خود اختصاص میدهم. جهت و توانایی مورد نیاز برای اجرای اراده او را درخواست میکنم.
گرفتن تصمیم درست همواره آسان نیست. این مسئله به ویژه درباره معتادانی که برای اولین بار زندگی بر اساس اصول روحانی را یاد میگیرند، صادق است. در دوران اعتیاد، دچار رفتارهای اجباری ضداجتماعی و خود نابودکننده شدیم. وقتی مشکلی به وجود میآمد، از این رفتارهای اجباری منفی استفاده میکردیم. بیماری ما، ما را برای گرفتن تصمیمات درست آماده نمیکرد.
امروز، برای کسب راهنمایی مورد نیاز خود از نیروی برتر کمک میخواهیم. متوقف میشویم؛ دعا میکنیم و برای کسب راهنمایی با آرامش به ندای درونی خود گوش میدهیم. به باور رسیدهایم که میتوانیم به نیرویی برتر از خود اطمینان کنیم. این نیرو هر وقت که بدان نیاز داریم در دسترس ماست. تنها باید برای آگاهی از اراده خداوند برای ما و قدرت اجرای آن دعا کنیم.
هر بار که این کار را انجام میدهیم، هر بار که در حین سردرگمی، راهنمایی کسب میکنیم، ایمان ما رشد میکند. هر چه بیشتر به نیروی برتر خود اطمینان میکنیم، درخواست راهنمایی آسانتر خواهد شد. نیرویی را پیدا کردهایم که در دوران اعتیاد بدان نیاز داشتیم، نیرویی که همواره در دسترس ماست. برای کسب راهنمایی مورد نیاز خود جهت زندگی کامل و رشد روحانی، تنها باید ارتباط خود را با خداوندی که درک میکنیم، حفظ کنیم.
فقط برای امروز: نیروی برتر من منبع راهنمایی روحانی در درون من است که میتوانم همواره از او کمک بخواهم. اگر امروز به راهنمایی نیاز داشتم، آگاهی از اراده نیروی برتر را درخواست میکنم.
تصور کنید اگر خداوند هر چیزی که میخواستیم را در اختیار ما میگذاشت، چه اتفاقی میافتاد. یک اتومبیل معرکه جدید، نمرات عالی، اضافه حقوق سه برابر، همه اینها صرفاً به این خاطر که درخواست میکنیم، مال ماست.
اکنون مشکلاتی را تصور کنید که ثروتهای بادآورده، اتومبیلهای پرتجمل جدید و تشخیص وضعیت تحصیلی ناشایسته به دنبال دارند. با اضافه حقوق زیادی که بیدلیل به ما اعطاء شده، چه کار انجام میدهیم؟ چگونه به مسئولیتهای مالی جدید خود رسیدگی کنیم؟ و چگونه با این اضافه حقوق سر کنیم؟ آیا میتوانیم تظاهر کنیم که شایستگی این حقوق را داریم، در حالی که میدانیم این طور نیست؟
آن اتومبیل معرکه جدید چطور؟ اکثر این اتومبیلها حق بیمه بالا و هزینههای مراقبت گزاف به دنبال دارند. آیا برای مراقبت از چیزی که درخواست کردهایم، آمادگی داریم؟
افتخارات تحصیلی چطور؟ آیا میتوانیم پس از اخذ نمراتی که خود کسب نکردهایم، مانند دانشجویان ممتاز عمل کنیم؟ اگر متخلف شناخته شویم، چه کار انجام میدهیم؟
وقتی با خداوند صحبت میکنیم، باید به خاطر داشته باشیم که در دنیای واقعی زندگی میکنیم. پاداشهایی کسب میکنیم و یاد میگیریم چگونه آنها را اداره کنیم. محدود کردن دعاهای خود به تقاضای آگاهی از اراده خداوند، قدرت اجرای آن و توانایی زندگی کردن با نتایج و عواقب، تضمین میکند که چیزی را بیشتر از حد توان اداره خود به دست نمیآوریم.
فقط برای امروز: فقط برای آگاهی از اراده خداوند و قدرت اجرای آن در دنیای واقعی دعا میکنم.
زمانی که به NA آمدیم، صداهای درونی ما نامطمئن و خودنابودکننده شده بود. اعتیاد تمایلات، علایق و احساس ما را نسبت به آنچه به صلاحمان بود به گمراهی کشانده بود. بدین دلیل است که ایمان پیدا کردن به نیرویی برتر از خود - چیزی که بتواند راهنمایی عاقلانهتر و مورد اطمینانتری از خود ما فراهم کند - در دوران بهبودی آنقدر مهم بوده است. به تدریج آموختهایم چگونه به مراقبت این نیرو اطمینان کنیم و به هدایتی که برای ما فراهم میکند، اعتماد کنیم.
مانند همه فرآیندهای یادگیری "دعا کردن فقط برای آگاهی از اراده نیروی برتر برای ما و قدرت اجرای آن" مستلزم تمرین است. نگرشهای خودخواهانه و خودسرانهای که در دوران اعتیاد پیدا کردیم، یکشبه برطرف نمیشوند. این نگرشها ممکن است نحوه دعا کردن ما را تحت تأثیر قرار دهند. حتی ممکن است بدین شکل دعا کنیم: «من را از این نقص شخصیتی رها کن تا خوب به نظر برسم.»
هر چه نسبت به عقاید و تمایلات خود صریحتر باشیم، تشخیص اراده ما از اراده نیروی برتر آسانتر خواهد بود. شاید در دعا بگوییم: «خدایا صرفاً به اطلاع میرسانم که این چیزی است که من در این موقعیت میخواهم. با این وجود، خواستار تحقق اراده تو هستم، نه اراده خود.» وقتی بدین ترتیب عمل میکنیم، برای اذعان و قبول راهنمایی نیروی برتر خود آمادگی پیدا میکنیم.
فقط برای امروز: ای نیروی برتر، آموختهام که به راهنمایی تو اعتماد کنم. با این وجود، هنوز عقاید خود را درباره شیوه دلخواه زندگی خود دارم. بگذار این عقاید را در میان بگذارم و بعد اجازه بده تا اراده تو برای من را به روشنی درک کنم. در نهایت، بگذار اراده تو، نه اراده من تحقق یابد.
از کتاب فقط برای امروز
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست