2014-09-14، 11:07
توچه گفتی سهراب؟قایقی خواهم ساخت...
باکدوم عمردراز؟
نوح اگرکشتی ساخت عمرخودراگذراند،با تبر روز و شبش،
بردرختان افتاد سالیان طول کشید،
عاقبت اماساخت،
پس بگوای سهراب...
شعرنوخواهم ساخت بیخیال قایق...
عاقبت اماساخت،
پس بگوای سهراب...
شعرنوخواهم ساخت بیخیال قایق...
باکه میگفتی...
تاشقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
باشقایق باشی...زندگی خواهی کرد
ورنه این شعروسخن
یک خیال پوچ است پس اگرمیگفتی...
تاشقایق هست حسرتی باید خورد،
جمله زیباترمیشد
تاشقایق هست حسرتی باید خورد،
جمله زیباترمیشد
توببخشم سهراب...
که اگردرشعرت،
نکته ای آوردم،
انتقادی کردم بخدا دلگیرم،
ازتمام دنیا،
ازخیال ورویا بخدادلگیرم،
بخدامن سیرم،
من جوانی پیرمزندگی رویانیست
نکته ای آوردم،
انتقادی کردم بخدا دلگیرم،
ازتمام دنیا،
ازخیال ورویا بخدادلگیرم،
بخدامن سیرم،
من جوانی پیرمزندگی رویانیست
زندگی پردرداست
زندگی نامرداست،زندگی نامرداست
مشگل اینه که به بعضیا بیشتر از حدشون بها دادم