2014-12-22، 01:19
▪ سکوت، یعنی گفتن در نگفتن، یعنی تمرین. هر سکوتی، سرشار از ناگفتهها نیست، بعضی وقتها، سرشار از خجالتِ گفتههاست.
▪ موسیقی، یعنی سکوت بهعلاوه سکوتهای شکسته شده موزون.
▪ سکوتِ محکوم بیگناه، یعنی بغض، آه، گریه درون.
▪ سکوتِ مظلوم، یعنی نفرینی مطلق و ابدی. سکوتِ عاشق در جفای معشوق، یعنی پاس حرمتِ عشق.
▪ سکوت، در خود گریه دارد ولی گریه، با خود سکوتی ندارد.
▪ بعضی با سکوت آنقدر دشمنند که حتی در خواب هم آنرا با پریشان گوئی میشکنند.
▪ ایرانیها، از قدیم معنی سکوت و سخن بخردانه گفتن را خوب بلدند، اشکال فقط در استفاده گاه و بیگاه از این دو نعمت، به جای هم است.
▪ سکوتِ قاضی، رعبآورترین سکوتِ زمینی است، وقتی بدانی گناهکاری.
▪ زیر زمین خانههای قدیمی تمام مادربزرگها، سرشار از سکوتِ ترشی سیر، انار خشکیده، سرکه انگور، عروسکها و دوچرخه دوران بچگی است.
▪ تابلوهای جهت نما، در خیابان و جادهها، در سکوتی بیادعا، عابران را راهنمایی میکنند.
▪ تمام مردم جهان، با یک زبان واحد سکوت میکنند، ولی به محض باز کردن دهان از هم فاصله میگیرند.
▪ سکوت، خیلی خیلی خوب است، اما نه هر سکوتی.
▪ در آخرت، تو را به خاطر حرفهای نسنجیده، ممکن است مجازات کنند، ولی سکوتِ بیجایت را، هرگز نمیبخشایند.
▪ دفاترِ سفید و بی خطِ نو، مثل نوارِ خام، مملو از سکوتاند.
▪ تاکنون، هیچ مترجمی پیدا نشده که بتواند سکوت را، از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند.
▪ موسیقی، یعنی سکوت بهعلاوه سکوتهای شکسته شده موزون.
▪ سکوتِ محکوم بیگناه، یعنی بغض، آه، گریه درون.
▪ سکوتِ مظلوم، یعنی نفرینی مطلق و ابدی. سکوتِ عاشق در جفای معشوق، یعنی پاس حرمتِ عشق.
▪ سکوت، در خود گریه دارد ولی گریه، با خود سکوتی ندارد.
▪ بعضی با سکوت آنقدر دشمنند که حتی در خواب هم آنرا با پریشان گوئی میشکنند.
▪ ایرانیها، از قدیم معنی سکوت و سخن بخردانه گفتن را خوب بلدند، اشکال فقط در استفاده گاه و بیگاه از این دو نعمت، به جای هم است.
▪ سکوتِ قاضی، رعبآورترین سکوتِ زمینی است، وقتی بدانی گناهکاری.
▪ زیر زمین خانههای قدیمی تمام مادربزرگها، سرشار از سکوتِ ترشی سیر، انار خشکیده، سرکه انگور، عروسکها و دوچرخه دوران بچگی است.
▪ تابلوهای جهت نما، در خیابان و جادهها، در سکوتی بیادعا، عابران را راهنمایی میکنند.
▪ تمام مردم جهان، با یک زبان واحد سکوت میکنند، ولی به محض باز کردن دهان از هم فاصله میگیرند.
▪ سکوت، خیلی خیلی خوب است، اما نه هر سکوتی.
▪ در آخرت، تو را به خاطر حرفهای نسنجیده، ممکن است مجازات کنند، ولی سکوتِ بیجایت را، هرگز نمیبخشایند.
▪ دفاترِ سفید و بی خطِ نو، مثل نوارِ خام، مملو از سکوتاند.
▪ تاکنون، هیچ مترجمی پیدا نشده که بتواند سکوت را، از زبانی به زبان دیگر ترجمه کند.
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s