2015-04-13، 01:18
خدایا چه کسی تو رادراغوش گرفته که اینچنین ارامی؟ Д Ŧ Ŀ ã s
|
حقيقت نوشت...
|
سپاس شده توسط: sepahrad ، مرسده ، .masoomeh.
2015-04-13، 10:24
مردی در حال مرگ بود.. وقتی که متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید. خدا: وقت رفتنه ! مرد:به این زودی ؟ من نقشه های زیادی داشتم ! خدا: متاسفم ولی وقت رفتنه.
مرد: در جعبه ات چی دارید؟خدا: متعلقات تو را. مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من ؛ لباسهام ، پولهایم و ......خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند. مرد: خاطراتم چی؟خدا: آنها متعلق به زمان هستند. مرد: خانواده ودوستهایم ؟خدا: نه ، آنها موقتی بودند. مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند!خدا: نه، آن متعلق به گردوغبار هستند. مرد: پس مطمئنا روحم است!خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است. مرد با اشک در چشمهایش و با ترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و باز کرد و دید خالی است!مرد دلشکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟ خدا : درسته. تو مالک هیچ چیز نبودی!مرد: پس من چی داشتم؟ خدا: لحظات زندگی مال تو بود.هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود.
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق
سپاس شده توسط: Atlas ، مرسده ، .masoomeh.
2015-04-15، 08:01
از انسانها غمی به دل نگیر ؛ زیرا خود نیز غمگین اند
با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...! سپاس شده توسط: .masoomeh. ، sepahrad ، Atlas
سپاس شده توسط: مرسده
سپاس شده توسط: مرسده
سپاس شده توسط: مرسده
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
حقيقت هاي از زندگي | Atlas | 48 | 14,493 |
2015-10-26، 07:04 آخرین ارسال: Atlas |