22) آیا روش فکر کردن شما با دیگـران تفـاوت دارد؟

من نمی دانم دیگران چگونه فکر میکنند. اما من فقط در جنبه ی منفی و سیاه را فکر میکنم. من معمولاً فکری سناریو ساز هستم. زود نتیجه گیری و قضاوت میکنم. من غیبت میکنم و افکارم را با رنجش و کینه و نفرت و در نهایت برای انتقام گرفتن از این و آن مهیا میکنم. این همان روش عادتی در من از زمان کودکی بجا مانده است و من وقتی زورم به کسی نمیرسید در افکارم به طرق مختلف مجازات تعیین میکردم و حتی گاهی چندین بار او را میکشتم. فکر من سازنده نبود یعنی مهلتی برای سازندگی خیلی کمی داشت من فعالیت بیمارگونه ی فکرم را متوجه شده بودم حتی خودم احساس میکردم دیوانه هستم. یک شخصیت کاملا منفی و خرابکار در ذهنم را احساس میکردم گاهی ذهنم داغ میکرد و من را از خودم می ترساند من وجود یک موجود کاملاً هیولایی را در ذهنم درک می کردم و از ترس نمی توانستم ذهنم را بکسی بگویم با اینکه چندین بار به روانشناس رفته بودم اما از ترس قضاوت شدن نمی توانستم خودم را باز کنم من مشکل فکری یا بیماری فکری داشتم برای همین در قدم دوم بدون زحمت اقرار کردم که سلامتی عقل ندارم و از خداوند برای درمان سلامتیم تقاضای کمک کردم.