2013-12-02، 10:05
باز کن ،
مشت هایی را که پرچم تمام هویتت شده
من دلم برای تو عجیب تنگ است ...پرچمت را به زیر بیار
پشت این پیروزی ، شکست تمام من و توست
مشت هایت را باز کن و بگذار دست هایت نفس بکشند
لابلای انگشتان تو آشیان انگشتان من است ...
دست هایم را به خانه راه بده ... مرا از این تحریم لعنتی ،از این زمهریر تکراری نجات بده ، من دلم برای تو ، برای خانه ، برای لبخندهای ساده ی کودکی هایمان عجیب تنگ شده ... مشت هایت را باز کن ، این دست ها به صورتت نمی آیند ...
من دلم برای تو
برای خودم تنگ شده
هیلا صدیقی
مشت هایی را که پرچم تمام هویتت شده
من دلم برای تو عجیب تنگ است ...پرچمت را به زیر بیار
پشت این پیروزی ، شکست تمام من و توست
مشت هایت را باز کن و بگذار دست هایت نفس بکشند
لابلای انگشتان تو آشیان انگشتان من است ...
دست هایم را به خانه راه بده ... مرا از این تحریم لعنتی ،از این زمهریر تکراری نجات بده ، من دلم برای تو ، برای خانه ، برای لبخندهای ساده ی کودکی هایمان عجیب تنگ شده ... مشت هایت را باز کن ، این دست ها به صورتت نمی آیند ...
من دلم برای تو
برای خودم تنگ شده
هیلا صدیقی
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست