درمورد هرکسی که در مسیر بهبودی قرار می گیرد و کوچیکترین تمایلی به رشد داردبا هر نژاد وهرگونه فرهنگ ویا جنسیت باید به مهربانی بر خورد کنم وخارج از گروه هم باید برای کسانی که به کمک احتیاج دارند باید با روی باز و مهربانی برخورد کنم تا بیشتر بتوانم به سمت بهبودی جاذبه باشم
در بیشتر مواردشاید اشخاصی در مسیر ماقرارگیرند که ما از شخصیت اینگونه اشخاص هیچگاه در زندگی خوشمان نمی آمده است ولی امروز به عنوان یک همدردو کسی که به دنیال بهبودیست باید همدیگر را تحمل کنیم که مبادا اتحاد ما از هم بپاشد
در مواقعی است که بعضی از اعضا به دل ما نمی شینند ودر گروه دچار حال خرابی من می شوند ولی باد بپذیرم که او هم عضو است وبه اندازه من حق بهبودی دارد ومن باید بیاموزم به جای دلخوری کردن باید آمها را تحمل کنم تا بتوانیم با هم بهبود بیابیم ما باید از دید منفی نگاه نکنیم و با دیگران احساس همدردی کنیم
در هر مکانی که به صورت اعضا گروهی تشکیل می شود باید در حفظ گروه به صورت متواضع عمل کرد و به این باور رسید که در گروه همه اعضه به یک اندازه حق استفاده از دستاوردهای گروه که همان بهبودی است را دارند
در گروه که قرار براین می شود همه یکسان در مورد دست آوردهای گروه سهم ببرند یعنی اینکه که همه هم سطح هستند ویکسانی و همسطح بودن فقط با گمنامی میسر است
یعنی اینکه من نباید زیاد بخواهم ونه کم و هر کسی که تازه به گروه به عنوان عضو وترد می شود باید نسبت به خضور وی منامی را حفظ کنم یعنی باید یکسانی را با وی مراعات کنم و بدانم اوهم با آنکه تازه وارد است به اندازه من در گروه حق دارد ومن هیچگونه برتری نسبت به وی ندارم
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت من اون روز سفید می پوشم وتو سیاه