2013-10-20، 02:49
برای جبران خسارت در قدم نهم لازم است ارتباط قرص و محکمی با نیروی برتر داشته باشیم . اعتقاد و اعتماد به نیروی برتر در این قدم نقش اصلی را دارد و باعث می شود ترس ما ازمواجهه با مشکلات پیش رو برطرف شود.
مطمئنا دعا و نیایش ( بخصوص دعای قدم سوم ) کمک موثری خواهد بود. از خدا می خواهیم قدرت رویاروئی با کسانی که به آنها صدمه زدیم را به ما بدهد و کمکمان کند در حین جبران خسارت خسارت جدیدی نزنیم!
بهتر است بر اساس جداولی که تهیه کردیم به سراغ جبران خسارت ها برویم بدین معنی که خسارت های مالی عاطفی و غیره را در حد امکان جداگانه برطرف کنیم، اما درعمل به دلیل اینکه برخی از این خسارتهای وارده چند بعدی هستند در جبران کردنشان دچار مشکل خواهیم شد.خیلی مهم است که متوجه شویم الان که به جبران خسارت می رویم کدام بخش از خسارتی که زده ایم اولویت دارد؟ تجربه می گوید برای شروع اول به خسارتهای عاطفی که بار مالی ندارند رسیدگی کنیم بعد به سراغ سایر خسارتها برویم.
خیلی مهم است که از لحظه اول نیت و منظور خودمان را واضح و روشن بیان کنیم (جبران خسارت) ، تا طرف مقابل بداند ما الان برای چه پیش او هستیم! ممکن است ما به خیال خود داریم جبران خسارت می کنیم اما طرف ما برداشت دیگری از موضوع دارد و در نتیجه مشکلی باقی خواهد ماند و حتی خسارتهای جدیدی به وجود می آید. مثلا از کسی دزدی کرده ایم و حالا پول یا شیئ مورد نظر را به او می دهیم اما به خاطر ترس یا آبرواصل ماجرا را نمی گوییم. مثلا به او میگوییم پولی که قرض کردیم را پس می دهیم!خود این دروغ گفتن خسارت نیست؟ طرف هم فکر خواهد چه آدم خوبی هستید پولی که یادش نبود را به او پس دادید! دوباره هم به خود و او خسارت زدید! ما نمی توانیم با استفاده ازابزارهای گذشته به جبران خسارت برویم. در این قدم اصول روحانی توکل ( به نیروی برتر)، صداقت ( با خود و دیگران) و فروتنی ( در مقابل نیروی برترو هنگام جبران خسارت در حد عرف) به کارمان می آیند. ممکن است دسترسی به شخص خسارت دیده به دلایل بسیاری به صورت حضوری مقدور نباشد. در این گونه موارد میتوان از طریق نامه ، ایمیل و تلفن و وسایل مشابه با آن شخص ارتباط برقرار کرد.( باید به این نکته مهم توجه کرد که اینها اسناد مکتوب و یا قابل ضبط هستند و ممکن است بعدا بر علیه ما استفاده شوند پس اول باید همه جوانب را بررسی کرد).ممکن است شخص مورد نظر فوت نموده باشد، در این صورت رفتن به سر مزارش وارتباط با خانواده اش ( جبران خسارت از طریق آنها ) می تواند راهگشا شود.
درمورد جبران خسارت های جنسی خیلی خیلی باید مراقب بود. تجربه ثابت کرده اینگونه جبران خسارتها اگر حساب شده نباشند بیشتر به زدن خسارتهای جدید و لغزش منتهی می شوند. دراکثر جبران خسارتهای جنسی ، بجز دعاکردن برای خود و طرف مقابل هیچ کار دیگری نمیتوان انجام داد! مشورت با راهنما و دعا و مراقبه دراین گونه موارد بسیارمهم است.
جبران خسارت از خانواده بسار سخت ترو پروسه ای طولانی تر است! زیرا بیشترین خسارت ها را به خانواده زده ایم! و بیشترین رنجشهای ما در گذشته ازخانواده هایمان بوده! با قطع مصرف اولین قدم را برداشته ایم و تا اینجا و شروع قدم نهم به احتمال زیاد خانواده هم در این مسیر بهبودی با ما همراه شده اند. گاهی خواست خانواده فقط پاک ماندن ماست! و بهترین جبران خسارت از خودشان را پاک ماندن ما می دانند. گاهی هم در برخی جاها خواستار جبران خسارت هستند. به هرحال در مورد جبران خسارت از خانواده خیلی باید صبور بود.
درمورد خسارتهای که به خودمان زده ایم هم باید از خودمان جبران خسارت کنیم. مهمترین این خسارت ها پا گذاشتن بر روی اصول انسانی است. ما با اشتباهاتی که مرتکب شدیم هم انسانیت خود را به زیر سوال برده ایم و هم الگوی نامناسبی برای دیگران شده ایم! برای جبران خدمت صادقانه به اجتماع بهترین کاری است که می توانیم انجام بدهیم.(بخصوص در انجمن خودمان).
خیلی مهم است که هنگام جبران خسارت های عاطفی و مادی افکار آنموقع خود ( هنگام مصرف) را صریح و واضح بیان کنید. اجازه بدهید طرف مقابل به درک درستی از شما برسد. در آخر ضمن اینکه اظهار پشیمانی و ندامت می کنید مختصری از کارهایی که بعد از قطع مصرف در جهت جبران خسارت ها برداشته اید می گویید. اگر خسارت مادی به طرف مقابل زده اید همانجا باید بخشی از آنرا بپردازید و نحوه جبران مابقی آنرا هم مشخص کنید. با این کار طرف مقابل شما می فهمد که شما واقعا میخواهید جبران خسارت کنید و مسلما او هم انسان است و این جریان روحانی در او هم اثر خواهد کرد. در خیلی از موارد دیده شده که طرف مقابل به جبران خسارت عاطفی بسنده می کند و از بخش مادی آن می گذرد و حتی حاضر می شود کمک های جدیدی بکند. اما در کل باید کاملا صادقانه ، مصمم و آماده برای جبران خسارت کامل از طرفتان باشید.
در مواردی ممکن است اشخاصی ما را در معتاد شدن خود یا فرزندان و بستگانشان مقصر بدانند. در این گونه موارد باید به طوری که خوب متوجه بشوند در مورد بیماری الکلیسم برایشان توضیح داد و به آنها تفهیم کرد که چطور میشود که کسی الکلی می شود؟ برای کمک به درک درست آنها از الکلیسم می توان از راهنما، دوستان بهبودی وبرخی از کتابهائی که در این زمینه نوشته شده استفاده کرد.
ممکن است شخص خسارت دیده نخواهد ما را ببخشد. این امری طبیعی است. معمولا خانواده و دوستانی که به ما نزدیک بود ه اند و سالها به آنها خسارت مالی و عاطفی زده ایم از ایندسته افرادند. اگر ما هم به جای آنها بودیم به این راحتی نمی بخشیدیم. این کار نیاز به زمان دارد. با شروع قطع مصرف خسارت زدن به خانواده را تا حد زیادی متوقف می کنیم و در طی کارکرد قدمها با کاربر روی بهبودی معمولا نظر مساعد خانواده را برای بخشیدن خود جلب می کنیم. حالا در قدم نهم شروع به جبران خسارت مستقیم می کنیم و بار همه اشتباهاتمان را به گردن می گیریم. ما براساس اصول عمل می کنیم و به بخشیده شدن خیلی اصرار نمی کنیم. مهم این است که ما پیش وجدان خود آسوده خاطر باشیم که هر کاری که می توانستیم برای جبران خسارت از آنها انجام داده ایم. حالا اگر طرف ما را بخشید که خیلی عالی می شود و گرنه مابقی را به خدا واگذار می کنیم تا آنچه که صلاح است انجام بدهد.
نکته بسیار مهم در رابطه با جبران خسارت از خانواده هست. بخصوص از پدر و مادر. اگر ما نتوانیم در این قدم رابطه با پدرو مادرمان را درست کنیم ، با هیچ کس دیگر در این دنیا نمیتوانیم رابطه عادی داشته باشیم! چون اینها الگوی فکری ما از مرد و زن هستند! و ما چه بخواهیم یا نخواهیم هر زن و مردی که می بینیم و یا می شناسیم را یه جوری به آنها ربط می دهیم!
اصولا زمانی فرایند بهبودی واقعی شروع می شود که اولا ما در قدمهای قبل ازقدم نهم (قدم چهارم) والدین خود را ببخشیم! ودر قدم نهم هم از طرف آنها بخشیده شویم! در این هنگام است که دریچه ارتباط درست با دیگران برای ما باز می شود! حتی درست شدن رابطه ما با نیروی برتر(خداوند) در گرو درست شدن رابطه ما با والدینمان است!.
همانگونه که تیتر این قدم به ما می گوید برای جبران خسارت اولویت با ارتباط رو در رو است. اما گاهی این به صلاح ما نیست. شناختی که ما از طرف مقابل و خودمان داریم نحوه این ارتباط را مشخص می کند. به هر حال در موارد حاد بهتر است اول جبران خسارت غیر حضوری کنیم . مثلا کلاه کسی را برداشتیم وطرف را از هستی ساقط کرده ایم و طرف به خون ما تشنه است! بهترین کاری که می شود کرد بازگرداندن شرایط به روز اول است. شاید بعدها گشایشی بشود و بتوان طرف مقابل را حضوری دید و طلب بخشش کرد. یکی دیگر از موارد جبران خسارت غیر مستقیم زمانی است که ممکن است با جبران خسارت مستقیم شما به اشخاص دیگری اتهام وارد شود و یا رازهای برملا شود که منجر به خسارتهای جدید شود.
در مواردی ممکن است برای جبران خسارت مجبور شوید با مراجع قانونی و زندان سرو کار پیدا کنید! مشورت درست با افراد صالح و رضایت خانواده و سنجیدن تمام جوانب کاررا فراموش نباید کرد. منظور از کارکرد قدم نهم درست کردن ارتباط ما با دنیای بیرون است حتی اگر لازم باشد به زندان برویم.
پا گذاشتن به قدم نهم وارد شدن به دنیای عجیبی است! لذت بخشیده شدن، لذت جبران کردن اشتباهات و رهایی از احساس گناهی که سالها با خود حمل کرده ایم وصف ناشدنی است. در طرف دیگر آن درد کشیدن، خجالت ، احساس گناه ( به قول معروف گاهی آدم از ته دل می خواد الان زیر گل بره)، و له شدن غرورکاذبی است که برای خود ساخته بودیم!
در قدم نهم ما از شخصی که همیشه واکنش گرا بوده به شخصی تبدیل می شویم که خودش آفریننده است! اینبار به جای اینکه مجبور به جبران خسارت باشیم ( مثلا به حکم دادگاه و لو رفتن) خودمان برای جبران خسارت پیش قدم شده ایم. در این قدم تنظیم امور مالی را هم یاد می گیریم و حسابدار خوبی می شویم.
جبران خسارت قدم نهم یک پروسه و پرونده ای است که همیشه مفتوح است. ممکن است سالها طول بکشد تا بخشی از خسارتها را بتوانیم جبران کنیم به همین دلیل ما در این قدم شروع به جبران خسارت می کنیم و در حین جبران خسارتها به قدم ده می رویم.
مطمئنا دعا و نیایش ( بخصوص دعای قدم سوم ) کمک موثری خواهد بود. از خدا می خواهیم قدرت رویاروئی با کسانی که به آنها صدمه زدیم را به ما بدهد و کمکمان کند در حین جبران خسارت خسارت جدیدی نزنیم!
بهتر است بر اساس جداولی که تهیه کردیم به سراغ جبران خسارت ها برویم بدین معنی که خسارت های مالی عاطفی و غیره را در حد امکان جداگانه برطرف کنیم، اما درعمل به دلیل اینکه برخی از این خسارتهای وارده چند بعدی هستند در جبران کردنشان دچار مشکل خواهیم شد.خیلی مهم است که متوجه شویم الان که به جبران خسارت می رویم کدام بخش از خسارتی که زده ایم اولویت دارد؟ تجربه می گوید برای شروع اول به خسارتهای عاطفی که بار مالی ندارند رسیدگی کنیم بعد به سراغ سایر خسارتها برویم.
خیلی مهم است که از لحظه اول نیت و منظور خودمان را واضح و روشن بیان کنیم (جبران خسارت) ، تا طرف مقابل بداند ما الان برای چه پیش او هستیم! ممکن است ما به خیال خود داریم جبران خسارت می کنیم اما طرف ما برداشت دیگری از موضوع دارد و در نتیجه مشکلی باقی خواهد ماند و حتی خسارتهای جدیدی به وجود می آید. مثلا از کسی دزدی کرده ایم و حالا پول یا شیئ مورد نظر را به او می دهیم اما به خاطر ترس یا آبرواصل ماجرا را نمی گوییم. مثلا به او میگوییم پولی که قرض کردیم را پس می دهیم!خود این دروغ گفتن خسارت نیست؟ طرف هم فکر خواهد چه آدم خوبی هستید پولی که یادش نبود را به او پس دادید! دوباره هم به خود و او خسارت زدید! ما نمی توانیم با استفاده ازابزارهای گذشته به جبران خسارت برویم. در این قدم اصول روحانی توکل ( به نیروی برتر)، صداقت ( با خود و دیگران) و فروتنی ( در مقابل نیروی برترو هنگام جبران خسارت در حد عرف) به کارمان می آیند. ممکن است دسترسی به شخص خسارت دیده به دلایل بسیاری به صورت حضوری مقدور نباشد. در این گونه موارد میتوان از طریق نامه ، ایمیل و تلفن و وسایل مشابه با آن شخص ارتباط برقرار کرد.( باید به این نکته مهم توجه کرد که اینها اسناد مکتوب و یا قابل ضبط هستند و ممکن است بعدا بر علیه ما استفاده شوند پس اول باید همه جوانب را بررسی کرد).ممکن است شخص مورد نظر فوت نموده باشد، در این صورت رفتن به سر مزارش وارتباط با خانواده اش ( جبران خسارت از طریق آنها ) می تواند راهگشا شود.
درمورد جبران خسارت های جنسی خیلی خیلی باید مراقب بود. تجربه ثابت کرده اینگونه جبران خسارتها اگر حساب شده نباشند بیشتر به زدن خسارتهای جدید و لغزش منتهی می شوند. دراکثر جبران خسارتهای جنسی ، بجز دعاکردن برای خود و طرف مقابل هیچ کار دیگری نمیتوان انجام داد! مشورت با راهنما و دعا و مراقبه دراین گونه موارد بسیارمهم است.
جبران خسارت از خانواده بسار سخت ترو پروسه ای طولانی تر است! زیرا بیشترین خسارت ها را به خانواده زده ایم! و بیشترین رنجشهای ما در گذشته ازخانواده هایمان بوده! با قطع مصرف اولین قدم را برداشته ایم و تا اینجا و شروع قدم نهم به احتمال زیاد خانواده هم در این مسیر بهبودی با ما همراه شده اند. گاهی خواست خانواده فقط پاک ماندن ماست! و بهترین جبران خسارت از خودشان را پاک ماندن ما می دانند. گاهی هم در برخی جاها خواستار جبران خسارت هستند. به هرحال در مورد جبران خسارت از خانواده خیلی باید صبور بود.
درمورد خسارتهای که به خودمان زده ایم هم باید از خودمان جبران خسارت کنیم. مهمترین این خسارت ها پا گذاشتن بر روی اصول انسانی است. ما با اشتباهاتی که مرتکب شدیم هم انسانیت خود را به زیر سوال برده ایم و هم الگوی نامناسبی برای دیگران شده ایم! برای جبران خدمت صادقانه به اجتماع بهترین کاری است که می توانیم انجام بدهیم.(بخصوص در انجمن خودمان).
خیلی مهم است که هنگام جبران خسارت های عاطفی و مادی افکار آنموقع خود ( هنگام مصرف) را صریح و واضح بیان کنید. اجازه بدهید طرف مقابل به درک درستی از شما برسد. در آخر ضمن اینکه اظهار پشیمانی و ندامت می کنید مختصری از کارهایی که بعد از قطع مصرف در جهت جبران خسارت ها برداشته اید می گویید. اگر خسارت مادی به طرف مقابل زده اید همانجا باید بخشی از آنرا بپردازید و نحوه جبران مابقی آنرا هم مشخص کنید. با این کار طرف مقابل شما می فهمد که شما واقعا میخواهید جبران خسارت کنید و مسلما او هم انسان است و این جریان روحانی در او هم اثر خواهد کرد. در خیلی از موارد دیده شده که طرف مقابل به جبران خسارت عاطفی بسنده می کند و از بخش مادی آن می گذرد و حتی حاضر می شود کمک های جدیدی بکند. اما در کل باید کاملا صادقانه ، مصمم و آماده برای جبران خسارت کامل از طرفتان باشید.
در مواردی ممکن است اشخاصی ما را در معتاد شدن خود یا فرزندان و بستگانشان مقصر بدانند. در این گونه موارد باید به طوری که خوب متوجه بشوند در مورد بیماری الکلیسم برایشان توضیح داد و به آنها تفهیم کرد که چطور میشود که کسی الکلی می شود؟ برای کمک به درک درست آنها از الکلیسم می توان از راهنما، دوستان بهبودی وبرخی از کتابهائی که در این زمینه نوشته شده استفاده کرد.
ممکن است شخص خسارت دیده نخواهد ما را ببخشد. این امری طبیعی است. معمولا خانواده و دوستانی که به ما نزدیک بود ه اند و سالها به آنها خسارت مالی و عاطفی زده ایم از ایندسته افرادند. اگر ما هم به جای آنها بودیم به این راحتی نمی بخشیدیم. این کار نیاز به زمان دارد. با شروع قطع مصرف خسارت زدن به خانواده را تا حد زیادی متوقف می کنیم و در طی کارکرد قدمها با کاربر روی بهبودی معمولا نظر مساعد خانواده را برای بخشیدن خود جلب می کنیم. حالا در قدم نهم شروع به جبران خسارت مستقیم می کنیم و بار همه اشتباهاتمان را به گردن می گیریم. ما براساس اصول عمل می کنیم و به بخشیده شدن خیلی اصرار نمی کنیم. مهم این است که ما پیش وجدان خود آسوده خاطر باشیم که هر کاری که می توانستیم برای جبران خسارت از آنها انجام داده ایم. حالا اگر طرف ما را بخشید که خیلی عالی می شود و گرنه مابقی را به خدا واگذار می کنیم تا آنچه که صلاح است انجام بدهد.
نکته بسیار مهم در رابطه با جبران خسارت از خانواده هست. بخصوص از پدر و مادر. اگر ما نتوانیم در این قدم رابطه با پدرو مادرمان را درست کنیم ، با هیچ کس دیگر در این دنیا نمیتوانیم رابطه عادی داشته باشیم! چون اینها الگوی فکری ما از مرد و زن هستند! و ما چه بخواهیم یا نخواهیم هر زن و مردی که می بینیم و یا می شناسیم را یه جوری به آنها ربط می دهیم!
اصولا زمانی فرایند بهبودی واقعی شروع می شود که اولا ما در قدمهای قبل ازقدم نهم (قدم چهارم) والدین خود را ببخشیم! ودر قدم نهم هم از طرف آنها بخشیده شویم! در این هنگام است که دریچه ارتباط درست با دیگران برای ما باز می شود! حتی درست شدن رابطه ما با نیروی برتر(خداوند) در گرو درست شدن رابطه ما با والدینمان است!.
همانگونه که تیتر این قدم به ما می گوید برای جبران خسارت اولویت با ارتباط رو در رو است. اما گاهی این به صلاح ما نیست. شناختی که ما از طرف مقابل و خودمان داریم نحوه این ارتباط را مشخص می کند. به هر حال در موارد حاد بهتر است اول جبران خسارت غیر حضوری کنیم . مثلا کلاه کسی را برداشتیم وطرف را از هستی ساقط کرده ایم و طرف به خون ما تشنه است! بهترین کاری که می شود کرد بازگرداندن شرایط به روز اول است. شاید بعدها گشایشی بشود و بتوان طرف مقابل را حضوری دید و طلب بخشش کرد. یکی دیگر از موارد جبران خسارت غیر مستقیم زمانی است که ممکن است با جبران خسارت مستقیم شما به اشخاص دیگری اتهام وارد شود و یا رازهای برملا شود که منجر به خسارتهای جدید شود.
در مواردی ممکن است برای جبران خسارت مجبور شوید با مراجع قانونی و زندان سرو کار پیدا کنید! مشورت درست با افراد صالح و رضایت خانواده و سنجیدن تمام جوانب کاررا فراموش نباید کرد. منظور از کارکرد قدم نهم درست کردن ارتباط ما با دنیای بیرون است حتی اگر لازم باشد به زندان برویم.
پا گذاشتن به قدم نهم وارد شدن به دنیای عجیبی است! لذت بخشیده شدن، لذت جبران کردن اشتباهات و رهایی از احساس گناهی که سالها با خود حمل کرده ایم وصف ناشدنی است. در طرف دیگر آن درد کشیدن، خجالت ، احساس گناه ( به قول معروف گاهی آدم از ته دل می خواد الان زیر گل بره)، و له شدن غرورکاذبی است که برای خود ساخته بودیم!
در قدم نهم ما از شخصی که همیشه واکنش گرا بوده به شخصی تبدیل می شویم که خودش آفریننده است! اینبار به جای اینکه مجبور به جبران خسارت باشیم ( مثلا به حکم دادگاه و لو رفتن) خودمان برای جبران خسارت پیش قدم شده ایم. در این قدم تنظیم امور مالی را هم یاد می گیریم و حسابدار خوبی می شویم.
جبران خسارت قدم نهم یک پروسه و پرونده ای است که همیشه مفتوح است. ممکن است سالها طول بکشد تا بخشی از خسارتها را بتوانیم جبران کنیم به همین دلیل ما در این قدم شروع به جبران خسارت می کنیم و در حین جبران خسارتها به قدم ده می رویم.
خداوندا
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکست قلب من جانا به عهده خود وفا کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکست قلب من جانا به عهده خود وفا کن