2013-10-26، 09:01
بسيارى از مشكلات ما، همان هايى هستند كه اعضاى اوّليه ما هم با آن ها روبرو بودهاند و تجربياتى كه آن ها به سختى بدست آوردند، باعث تولد سنتها شده است. تجربه به ما نشان داده است كه اين اصول امروزه همان اعتبارى را دارند كه درشروع داشتهاند. سنتهاي مان ما را در برابر فشارهاى داخل و خارج كه ممكن است باعث نابودي مان شود، حفظ مىكنند. آن ها رشتههاى واقعى پيوند ما هستند و فقط با درك و اجراي شان است كه كاربرد پيدا مىكنند.
اگر دریابیم که تمایلات شخصی و هدف های گروهمان با دور نمای کلی معتادان گمنام در تضاد است باید به خاطر بیاوریم که سنت اول از ما درخواست می کند از منافع شخصی خود گذشت کنیم و هرگونه عقیده ای را که فکر می کنیم باعث پیشرفت معتادان گمنام می شود بپذیریم تنها راه حفظ اتحاد این است که تصمیم بگیریم جزیی از این کل بزرگ باشیم
با سلام =منافع شخصی در انجمن هیچ کاربردی ندارد وما به عینه دیده ایم کسانی که این راه را رفته اند به بن بست رسیده اند و یا منزوی شده اند ... تجربه این را نشان داده است ... آنچه که درست است وهمیشه اتفاق میافتد منافع انجمن است ..... اگر کسانی یا گروههایی تحت تاثیر اعضایشان منافع شخصی را بر منافع کل انجمن ترجیح داده اند به جای اولشان برگشته اند و گروهشان نیز از هم پاشیده است و یا منحل شده است ... پارادوکس برنامه حاکی از منافع (( ما )) است نه منافع من .... باز هم در کتاب اشاره به این دارد (( ما با در میان گذاشتن آنچه که داریم با در میان گذاشتن آن می توانیم آن را حفظ کنیم ..... و در کل باید بگویم همه جا در انجمن صحبت از (( ما )) است ... نتیجه اینکه در همه شرایط و درهمه حال من باید دست از منافع شخصی خود برداشته و باید منافع کل انجمن را در نظر داشته باشم وبرای اعتلای آن کوشش کنم . بیماری اعتیاد گاهی از این در وارد می شود و من باید هوشیار باشم که اتحاد ضامن بقای ما و کل انجمن است و وحدت پایه واساس پیشرفت وتوسعه ورشد اعضا و گروهها ودر کل انجمن است ...... و دیگر اینکه منافع شخصی زایده اراده شخصی من است .اراده من در گذشته به جای نرسید و مطمنا" حالا هم به جایی نخواهد رسید . لزوم برقراری اتحاد در انجمن تابع بودن به اراده خداوند و خردجمعی می باشد ..... شاد وخرم باشید
مسالئ که کمک به حفظ اتحاد ما میکند درک و فهم مشترک و همچنین ایمان به اینکه مرجع نهایی خداوند است...
من همیشه باید بدانم که در برنامه با دیگران یکسان و برابر هستم و وجهه مشترک من با دیگران داشتن بیماری اعتیاد است پس باید دست از خودمحوری بردارم و با غرایض شخصی در گروه حاضر نشوم ـ من باید یاد بگیرم که از دیگران نه بیشترم و نه کمتر و سهم من از بهبودی به اندازه سهم دیگران است و با دست برداشتن از غرایض شخصی نسبت به وظیفه و مسولیتی که در گروه دارم متعهد باشم و به منافع مشترک احترام بگذارم و همیشه آن را در رأس قرار دهم و با همکاری و تعاون با دیگر اعضأ به عنوان یک عضوء میتوانم کمک به اتحاد گروه کنم...
توجه به اتحاد ضروری بوده و اینکه امروز من بهبودی و پاکی خود را مدیون انجمن معتادان گمنام هستم امروز من باید منافع گروه را بر منافع خودم ترجیح دهم دست از خودمحوری و لجاجت بردارم از غرض ورزی دوری کنم و منافع و مصلحت گروه را در نظر بگیرم
اتحاد روحیه ای است که هزاران معتاد را در سرتاسر دنیا به یک دیگر متصل نموده است و نقش هر عضو در حفظ این روحیه مثل قطعه ای از یک پازل می باشد. همانطور که پازل برای تکمیل شدنش نیاز به تک تک قطعاتش دارد ، انجمن هم برای بقای خود به اعضایش نیازمند است و هر عضو انجمن در بقای انجمن سهمی برابر دارد و باید تمام تلاش خود را برا حفظ این روحیه وحدت و همدلی بکند.
با اینکه یکایک ما از بیداری روحانی تجربه متفاوتی داریم ولی بعضی از تجربیات ما مشترک است وحتی عمومیت دارد ( کتاب چگونگی عملکرد قدم دوازدهم ) اما این امید واری را از کجا پذ یرفتم قدم یک و اصول روحانی ( تسلیم . صداقت. پذیرش ) و ادامه آن کارکرد بقیه قدمها وشرکت در جلسات چرا که به آخر خط خود رسیده بودم و برای کمک به دوستان همدرد و نیروی برتر اعتماد کردیم چرا که پس از جستجوی خود با قدمها متوجه شخصیت ام شدم و نکته اینجاست که ما انسان های چندان بدی نبودیم بلکه فقط شدیدا"بیمار بوده ایم ومی توان آن را متوقف کرد و سه واقعیت هشدار دهنده فصل سوم را عملی کنم
وبا پذیرفتن نقش خود آغاز کنیم و تسلیم اصول برنامه باشیم وسنتها را رعایت کنیم.
اتحاد و عدم اتحاد
3) چه چیزهایی ما را از هم جدا می کند؟
مهم ترین عامل جدایی ما از یکدیگر نا سازگاری و اتکاء به دانسته های خودمان می باشد و اینکه هر کس فکر کند جواب همه چیز را می داند. پرداختن به منافع شخصی و شخصیت را به اصول ترجیح دادن و دنبال کردن هدف هایی غیر از هدف اصلی (رساندن پیام به معتادی که هنوز در عذاب است) در مسیر انجمن. شکستن کمنامی شخصی و گمنامی اصول در جامعه ، گذاشتن شرط و شروط برای عضویت، سوء استفاده از استقلال گروه ها در تصمیم گیری ها و در نظر نگرفتن گروه های دیگر و NA در کل
5) درباره ی اتحاد بنویسید.معنی اتحاد برای شما چیست؟ چند مثال خوب یا بد که در این ارتباط دیده اید بنویسید؟
اتحاد به معنای کلمه ای متحد بودن، یکی بودن،یگانگی،همگام بودن و همراه بودن می باشد.
هر موقع اتحاد شکل بگیرد مسائل به خودی خود حل می شودبارها در جلسات تجربه کرده ایم که هنگام بروز یک مشکل اگر اعضاء اتحاد خود را حفظ کنند خیلی راحت آن موضوع حل می شود. مثل هنگامی که محل برگزاری جلسات را به طور موقت یا دائمی تعطیل می کنند.اگر اعضا متحد باشند بالاخره به هر شکلی که است می توانند بدون اینکه به پیکره NA لطمه بزنند جلسه را برگزار کنند.
ما اگر واقعا می خواهیم به معنای اتحاد پی ببریم باید به منافع مشترک احترام بگزاریم.اتحاد باعث انسجام و هماهنگی ما می شو
10) چه چیزی باعث عدم اتحاد می شود؟
دامن زدن به اختلافات،
- بحث و گفتو گو در رابطه با مسائلی که ربطی به انجمن ندارند
- پرداختن به موضوعات شخصی و غیر مرتبط با بیماری اعتیاد
- از دست دادن اولویت های خود
- فراموش کردن اهمیت تازه واردان
- انحصاری کردن خدمات و رعایت نکردن اصل رو حانی چرخش
- کم رنگ شدن اصول روحانی از جمله تعهد و مسئولیت پذیری
- مهمترین چیزی که باعث به هم خوردن اتحاد می شود ترس است. زمانی که من از روی ترس هایم شروع به مخالفت می کنم ، ناسازگار می شوم ، در جایگاه خدا قرار می گیرم و فکر می کنم که اصرار به روی نظر شخصی ام کمک به اتحادمان می کند و آنجاست که من اصل روحانی انعطاف پذیری را از دست می دهم .
RE: نقش اعضا
توجه وعمل به نقاط اشتراک به جای نقاط افتراق وتوجه به اینکه یک جزئی ازکل به مراتب بزرگترهستیم.بااین چشم انداز ازامیال وغرایز شخصی به نفع گروه چشم پوشی می کنیم.(اصل ازخودگذشتگی وایثار)
اتحاددرانجمن معتادان گمنام یک اجباراست؛اتحادروحیه ای است که من معتادرابه خاطربیماری اعتیاددریک انجمن روحانی که قابلیت تغییردادن زندگی راداردبادیگران پیوندداده است.اتحادقبول کردن این است که خودم نمی توانم ولی باهم می توانیم ولازمه باهم بودن اینست که به چیزهایی بیاندیشیم وعمل کنیم که باعث متصل شدنمان می شود(توجه به نکات اشتراک نه افتراق)حمایت جلسات سروقت-سکوت-خدمت صادقانه-مشارکت...
رعایت نکردن گمنامی،قضاوت،کنترل،عدم تحمل وصبر،خودمحوری،مشارکت نکردن،مشارکت غیراصولی،خدمت تاییدطلبانه وعدم روحیه گذشت وایثار....
ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر باعث اتحاد اعضاء می شود.واین اتحاد برای حفظ بقای انجمن مهم است که اعضاء حاضرند منافع واتحاد در انجمن را به آرزوهای شخصی خود ترجیح دهند. اتحاد باعث همبستگی وبهبودی شخصی اعضاء می شود.وبا نبودن اتحاد در این انجمن بهبودی هم وجود نخواهد داشت . درواقع انجمنی نیست که در آن کسی شرکت کند .
سنتهای NA قابل دستکاری نیستند؟!
6) این جمله برای شما چه معنایی دارد؟" دوازده سنت NA غیر قابل دستکاری هستند آنها رهنمودهایی هستند که جمعیت ما را آزاد و زنده نگاه می دارند."
---------------------------------------------------------------------
معنای این جمله کاملا مشخص است یعنی نمی توان سنت ها را تغییر داد و تفسیر به رای کرد. و هر کس با توجه به درکی که دارد نسبت به آنها نظر بدهد. آنها یک سنت و روش هستند و باید به همان شکل که هستند انتقال یابند و مورد اجرا و عمل قرار بگیرند. هر گونه دستکاری در ساختار سنت ها مغایرت با اصول روحانی ما دارد. گاهی ما از روی نا آگاهی باعث دستکاری در سنت ها می شویم( یعنی برداشت ناقص از مفهوم روحانی یک سنت) و اینکار باعث به مخاطره افتادن آن سنت می شود. در این شرایط است که ما از سر نا آگاهی منافع مشترک و در نهایت منافع خود را به خطر می اندازیم. پشتوانه سنت ها تجربیات گروههای ما می باشد و هر گونه دستکاری در آنها باعث بروز مشکلات جدید و خطرناک می شود.
اختلاف نظر
آیا اختلاف نظر و کشمکش باعث از بین رفتن اتحاد میشود؟ برداشت شما از اختلاف نظر بدون ناسازگاری چیست؟
مامی توانیم مخالف باشیم اما نا سازگار نباشیم. اختلاف نظر در یک جمع بی تردید هست پس در این میان نباید همکاری وزندگی با اصول را از یاد بر د چرا که ایمان و وحدت ما را به سوی منافع مشترک می رساند تا هدف اصلی را دنبال کنیم
سلام سعیدم معتاد کوچیک شما
در انجمن من یاد گرفتم یک گروه بیمار نیست و اگر مخالفت میکنیم ناسازگار نباشیم و این باعث اتحاد وهمدلی و عدم دو دستگی می شود.اختلاف نظر باعث نزدیکی اعضا با هم وکسب تجربه در راه اتحاد و حفظ منافع مشترک می شود.Heart
سوال 8
8) آیا مخالفت و اختلاف نظر باعث عدم اتحاد می شود؟
خیر، همانطور که کتاب می گوید ما می توانیم مخالف باشیم اما ناسازگار نباشیم. این ناسازگاری است که اتحاد را از بین می برد و باعث تفرقه می شود. اتفاقا از نظر من اختلاف نظر و نظرات مخالف یکی از نقاط قوت انجمن می باشد. گاهی ما تنها چیزی که نیاز داریم همان یک نظر مخالف می باشد، معمولا این نظرات مخالف است که ما را به مسیر برمی گرداند و کمک می کند که روی تصمیمات خود بیش تر فکر کنیم. اتحاد دبه معنای نداشتن اختلاف نظر نیست، مطمئنا هر جا که گروهی جمع شوند اختلاف نظر هم به وجود می آید. اختلاف نظر یعنی تفاوت نگاه من با نگاه دیگری، که هر چقدر بیش تر در مورد آن صحبت شود به مرور بهتر می توانیم به فهم مشترک برسیم . این خو می تواند به رشد گروه کمک کند ، اما مخالفتی که روی آن پافشاری شود می تواند باعث عدم اتحاد اعضاء شود.
به نظر من اختلاف نظر با کشمکش یکی نیست. میشه با هم اختلاف نظر داشت ولی ناسازگاری هم نکرد.اختلاف نظر باعث میشه با روشن بینی به نظر مخالف هم گوش کرد و بهترین تصمیمات رو گرفت ولی کشمکش به معنی پافشاری روی عقاید شخصی هست که ما معتاد ها خیلی مستعد این پافشاری و جنگ هستیم.
با سلام به دوستان.اختلاف نظر و مخالفت به یه معنی نیست. ما میتونیم با هم اختلاف نظر داشته باشیم ولی با احترام متقابل به صحبت همدیگه گوش بدیم این مسئله باعث روشن بینی بیشتر هم میشه. وقتی بدون تعصب به صحبت دیگران گوش میدیم میتونیم بهترین راه حل مشکلات رو پیدا کنیم.مخالفت تا اونجا سازنده است که ما نظر یا پیشنهادی رو به چالش میکشیم و راجع بهش بحث میکنیم ولی این بحث وگفتگو سد راه اتحادمون نمیشه. وقتی مخالفت به یک موضوعه شخصی تبدیل میشه یعنی من بدون در نظر گرفتن پیشنهاد چونکه صرفا از طرف یه عضو خاص مطرح میشه مخالفت کنم این مسئله باعث دو یا چند دسته گی توی گروه میشه. ما میتونیم باهم اختلاف نظر داشته باشیم ولی ناسازگاری نکنیم
. ما اعضايى را ديدهايم كه با آن كه با هم حسن تفاهم نداشتهاند، امّا براى كمك به يك تازهوارد، با يكديگر همكارى كردهاند. گروهى را ديدهايم كه با انجام كارهاى كم اجرت، اجاره اتاق جلسات خود را پرداختهاند. اعضايى را ديدهايم كه براى حمايت يك گروه نوپا، صدها كيلومتر رانندگى كردهاند. اينگونه فعاليّتها و نظاير آن در انجمن ما مسئلهاى عادى است. بدون اين فعاليّتها بقاى NA ممكن نبوده است.
ما بايد به عنوان يك گروه، با يكديگر زندگى و همكارى كنيم، تا كشتىمان دربرابر طوفان بيمه شود و اعضاىمان از بين نروند. با ايمان به نيروى برتر، تلاش و اتحاد ، ما از مهلكه جان سالم به در مىبريم و به رساندن پيام به معتادى كه هنوزدر عذاب است، ادامه مىدهيم. ( کتاب پایه)
با توجه به اهمیت وامنیت جلسات و اینکه بار ها فضای امن جلسات خود را به خاطر رعایت نکردن اعضا قبل، حین و بعد از جلسات از دست داده ایم . چه تجربیاتی در این زمینه دارید؟
اگر دریابیم که تمایلات شخصی و هدف های گروهمان با دور نمای کلی معتادان گمنام در تضاد است باید به خاطر بیاوریم که سنت اول از ما درخواست می کند از منافع شخصی خود گذشت کنیم و هرگونه عقیده ای را که فکر می کنیم باعث پیشرفت معتادان گمنام می شود بپذیریم تنها راه حفظ اتحاد این است که تصمیم بگیریم جزیی از این کل بزرگ باشیم
با سلام =منافع شخصی در انجمن هیچ کاربردی ندارد وما به عینه دیده ایم کسانی که این راه را رفته اند به بن بست رسیده اند و یا منزوی شده اند ... تجربه این را نشان داده است ... آنچه که درست است وهمیشه اتفاق میافتد منافع انجمن است ..... اگر کسانی یا گروههایی تحت تاثیر اعضایشان منافع شخصی را بر منافع کل انجمن ترجیح داده اند به جای اولشان برگشته اند و گروهشان نیز از هم پاشیده است و یا منحل شده است ... پارادوکس برنامه حاکی از منافع (( ما )) است نه منافع من .... باز هم در کتاب اشاره به این دارد (( ما با در میان گذاشتن آنچه که داریم با در میان گذاشتن آن می توانیم آن را حفظ کنیم ..... و در کل باید بگویم همه جا در انجمن صحبت از (( ما )) است ... نتیجه اینکه در همه شرایط و درهمه حال من باید دست از منافع شخصی خود برداشته و باید منافع کل انجمن را در نظر داشته باشم وبرای اعتلای آن کوشش کنم . بیماری اعتیاد گاهی از این در وارد می شود و من باید هوشیار باشم که اتحاد ضامن بقای ما و کل انجمن است و وحدت پایه واساس پیشرفت وتوسعه ورشد اعضا و گروهها ودر کل انجمن است ...... و دیگر اینکه منافع شخصی زایده اراده شخصی من است .اراده من در گذشته به جای نرسید و مطمنا" حالا هم به جایی نخواهد رسید . لزوم برقراری اتحاد در انجمن تابع بودن به اراده خداوند و خردجمعی می باشد ..... شاد وخرم باشید
مسالئ که کمک به حفظ اتحاد ما میکند درک و فهم مشترک و همچنین ایمان به اینکه مرجع نهایی خداوند است...
من همیشه باید بدانم که در برنامه با دیگران یکسان و برابر هستم و وجهه مشترک من با دیگران داشتن بیماری اعتیاد است پس باید دست از خودمحوری بردارم و با غرایض شخصی در گروه حاضر نشوم ـ من باید یاد بگیرم که از دیگران نه بیشترم و نه کمتر و سهم من از بهبودی به اندازه سهم دیگران است و با دست برداشتن از غرایض شخصی نسبت به وظیفه و مسولیتی که در گروه دارم متعهد باشم و به منافع مشترک احترام بگذارم و همیشه آن را در رأس قرار دهم و با همکاری و تعاون با دیگر اعضأ به عنوان یک عضوء میتوانم کمک به اتحاد گروه کنم...
توجه به اتحاد ضروری بوده و اینکه امروز من بهبودی و پاکی خود را مدیون انجمن معتادان گمنام هستم امروز من باید منافع گروه را بر منافع خودم ترجیح دهم دست از خودمحوری و لجاجت بردارم از غرض ورزی دوری کنم و منافع و مصلحت گروه را در نظر بگیرم
اتحاد روحیه ای است که هزاران معتاد را در سرتاسر دنیا به یک دیگر متصل نموده است و نقش هر عضو در حفظ این روحیه مثل قطعه ای از یک پازل می باشد. همانطور که پازل برای تکمیل شدنش نیاز به تک تک قطعاتش دارد ، انجمن هم برای بقای خود به اعضایش نیازمند است و هر عضو انجمن در بقای انجمن سهمی برابر دارد و باید تمام تلاش خود را برا حفظ این روحیه وحدت و همدلی بکند.
با اینکه یکایک ما از بیداری روحانی تجربه متفاوتی داریم ولی بعضی از تجربیات ما مشترک است وحتی عمومیت دارد ( کتاب چگونگی عملکرد قدم دوازدهم ) اما این امید واری را از کجا پذ یرفتم قدم یک و اصول روحانی ( تسلیم . صداقت. پذیرش ) و ادامه آن کارکرد بقیه قدمها وشرکت در جلسات چرا که به آخر خط خود رسیده بودم و برای کمک به دوستان همدرد و نیروی برتر اعتماد کردیم چرا که پس از جستجوی خود با قدمها متوجه شخصیت ام شدم و نکته اینجاست که ما انسان های چندان بدی نبودیم بلکه فقط شدیدا"بیمار بوده ایم ومی توان آن را متوقف کرد و سه واقعیت هشدار دهنده فصل سوم را عملی کنم
وبا پذیرفتن نقش خود آغاز کنیم و تسلیم اصول برنامه باشیم وسنتها را رعایت کنیم.
اتحاد و عدم اتحاد
3) چه چیزهایی ما را از هم جدا می کند؟
مهم ترین عامل جدایی ما از یکدیگر نا سازگاری و اتکاء به دانسته های خودمان می باشد و اینکه هر کس فکر کند جواب همه چیز را می داند. پرداختن به منافع شخصی و شخصیت را به اصول ترجیح دادن و دنبال کردن هدف هایی غیر از هدف اصلی (رساندن پیام به معتادی که هنوز در عذاب است) در مسیر انجمن. شکستن کمنامی شخصی و گمنامی اصول در جامعه ، گذاشتن شرط و شروط برای عضویت، سوء استفاده از استقلال گروه ها در تصمیم گیری ها و در نظر نگرفتن گروه های دیگر و NA در کل
5) درباره ی اتحاد بنویسید.معنی اتحاد برای شما چیست؟ چند مثال خوب یا بد که در این ارتباط دیده اید بنویسید؟
اتحاد به معنای کلمه ای متحد بودن، یکی بودن،یگانگی،همگام بودن و همراه بودن می باشد.
هر موقع اتحاد شکل بگیرد مسائل به خودی خود حل می شودبارها در جلسات تجربه کرده ایم که هنگام بروز یک مشکل اگر اعضاء اتحاد خود را حفظ کنند خیلی راحت آن موضوع حل می شود. مثل هنگامی که محل برگزاری جلسات را به طور موقت یا دائمی تعطیل می کنند.اگر اعضا متحد باشند بالاخره به هر شکلی که است می توانند بدون اینکه به پیکره NA لطمه بزنند جلسه را برگزار کنند.
ما اگر واقعا می خواهیم به معنای اتحاد پی ببریم باید به منافع مشترک احترام بگزاریم.اتحاد باعث انسجام و هماهنگی ما می شو
10) چه چیزی باعث عدم اتحاد می شود؟
دامن زدن به اختلافات،
- بحث و گفتو گو در رابطه با مسائلی که ربطی به انجمن ندارند
- پرداختن به موضوعات شخصی و غیر مرتبط با بیماری اعتیاد
- از دست دادن اولویت های خود
- فراموش کردن اهمیت تازه واردان
- انحصاری کردن خدمات و رعایت نکردن اصل رو حانی چرخش
- کم رنگ شدن اصول روحانی از جمله تعهد و مسئولیت پذیری
- مهمترین چیزی که باعث به هم خوردن اتحاد می شود ترس است. زمانی که من از روی ترس هایم شروع به مخالفت می کنم ، ناسازگار می شوم ، در جایگاه خدا قرار می گیرم و فکر می کنم که اصرار به روی نظر شخصی ام کمک به اتحادمان می کند و آنجاست که من اصل روحانی انعطاف پذیری را از دست می دهم .
RE: نقش اعضا
توجه وعمل به نقاط اشتراک به جای نقاط افتراق وتوجه به اینکه یک جزئی ازکل به مراتب بزرگترهستیم.بااین چشم انداز ازامیال وغرایز شخصی به نفع گروه چشم پوشی می کنیم.(اصل ازخودگذشتگی وایثار)
اتحاددرانجمن معتادان گمنام یک اجباراست؛اتحادروحیه ای است که من معتادرابه خاطربیماری اعتیاددریک انجمن روحانی که قابلیت تغییردادن زندگی راداردبادیگران پیوندداده است.اتحادقبول کردن این است که خودم نمی توانم ولی باهم می توانیم ولازمه باهم بودن اینست که به چیزهایی بیاندیشیم وعمل کنیم که باعث متصل شدنمان می شود(توجه به نکات اشتراک نه افتراق)حمایت جلسات سروقت-سکوت-خدمت صادقانه-مشارکت...
رعایت نکردن گمنامی،قضاوت،کنترل،عدم تحمل وصبر،خودمحوری،مشارکت نکردن،مشارکت غیراصولی،خدمت تاییدطلبانه وعدم روحیه گذشت وایثار....
ارزش درمانی کمک یک معتاد به معتاد دیگر باعث اتحاد اعضاء می شود.واین اتحاد برای حفظ بقای انجمن مهم است که اعضاء حاضرند منافع واتحاد در انجمن را به آرزوهای شخصی خود ترجیح دهند. اتحاد باعث همبستگی وبهبودی شخصی اعضاء می شود.وبا نبودن اتحاد در این انجمن بهبودی هم وجود نخواهد داشت . درواقع انجمنی نیست که در آن کسی شرکت کند .
سنتهای NA قابل دستکاری نیستند؟!
6) این جمله برای شما چه معنایی دارد؟" دوازده سنت NA غیر قابل دستکاری هستند آنها رهنمودهایی هستند که جمعیت ما را آزاد و زنده نگاه می دارند."
---------------------------------------------------------------------
معنای این جمله کاملا مشخص است یعنی نمی توان سنت ها را تغییر داد و تفسیر به رای کرد. و هر کس با توجه به درکی که دارد نسبت به آنها نظر بدهد. آنها یک سنت و روش هستند و باید به همان شکل که هستند انتقال یابند و مورد اجرا و عمل قرار بگیرند. هر گونه دستکاری در ساختار سنت ها مغایرت با اصول روحانی ما دارد. گاهی ما از روی نا آگاهی باعث دستکاری در سنت ها می شویم( یعنی برداشت ناقص از مفهوم روحانی یک سنت) و اینکار باعث به مخاطره افتادن آن سنت می شود. در این شرایط است که ما از سر نا آگاهی منافع مشترک و در نهایت منافع خود را به خطر می اندازیم. پشتوانه سنت ها تجربیات گروههای ما می باشد و هر گونه دستکاری در آنها باعث بروز مشکلات جدید و خطرناک می شود.
اختلاف نظر
آیا اختلاف نظر و کشمکش باعث از بین رفتن اتحاد میشود؟ برداشت شما از اختلاف نظر بدون ناسازگاری چیست؟
مامی توانیم مخالف باشیم اما نا سازگار نباشیم. اختلاف نظر در یک جمع بی تردید هست پس در این میان نباید همکاری وزندگی با اصول را از یاد بر د چرا که ایمان و وحدت ما را به سوی منافع مشترک می رساند تا هدف اصلی را دنبال کنیم
سلام سعیدم معتاد کوچیک شما
در انجمن من یاد گرفتم یک گروه بیمار نیست و اگر مخالفت میکنیم ناسازگار نباشیم و این باعث اتحاد وهمدلی و عدم دو دستگی می شود.اختلاف نظر باعث نزدیکی اعضا با هم وکسب تجربه در راه اتحاد و حفظ منافع مشترک می شود.Heart
سوال 8
8) آیا مخالفت و اختلاف نظر باعث عدم اتحاد می شود؟
خیر، همانطور که کتاب می گوید ما می توانیم مخالف باشیم اما ناسازگار نباشیم. این ناسازگاری است که اتحاد را از بین می برد و باعث تفرقه می شود. اتفاقا از نظر من اختلاف نظر و نظرات مخالف یکی از نقاط قوت انجمن می باشد. گاهی ما تنها چیزی که نیاز داریم همان یک نظر مخالف می باشد، معمولا این نظرات مخالف است که ما را به مسیر برمی گرداند و کمک می کند که روی تصمیمات خود بیش تر فکر کنیم. اتحاد دبه معنای نداشتن اختلاف نظر نیست، مطمئنا هر جا که گروهی جمع شوند اختلاف نظر هم به وجود می آید. اختلاف نظر یعنی تفاوت نگاه من با نگاه دیگری، که هر چقدر بیش تر در مورد آن صحبت شود به مرور بهتر می توانیم به فهم مشترک برسیم . این خو می تواند به رشد گروه کمک کند ، اما مخالفتی که روی آن پافشاری شود می تواند باعث عدم اتحاد اعضاء شود.
به نظر من اختلاف نظر با کشمکش یکی نیست. میشه با هم اختلاف نظر داشت ولی ناسازگاری هم نکرد.اختلاف نظر باعث میشه با روشن بینی به نظر مخالف هم گوش کرد و بهترین تصمیمات رو گرفت ولی کشمکش به معنی پافشاری روی عقاید شخصی هست که ما معتاد ها خیلی مستعد این پافشاری و جنگ هستیم.
با سلام به دوستان.اختلاف نظر و مخالفت به یه معنی نیست. ما میتونیم با هم اختلاف نظر داشته باشیم ولی با احترام متقابل به صحبت همدیگه گوش بدیم این مسئله باعث روشن بینی بیشتر هم میشه. وقتی بدون تعصب به صحبت دیگران گوش میدیم میتونیم بهترین راه حل مشکلات رو پیدا کنیم.مخالفت تا اونجا سازنده است که ما نظر یا پیشنهادی رو به چالش میکشیم و راجع بهش بحث میکنیم ولی این بحث وگفتگو سد راه اتحادمون نمیشه. وقتی مخالفت به یک موضوعه شخصی تبدیل میشه یعنی من بدون در نظر گرفتن پیشنهاد چونکه صرفا از طرف یه عضو خاص مطرح میشه مخالفت کنم این مسئله باعث دو یا چند دسته گی توی گروه میشه. ما میتونیم باهم اختلاف نظر داشته باشیم ولی ناسازگاری نکنیم
. ما اعضايى را ديدهايم كه با آن كه با هم حسن تفاهم نداشتهاند، امّا براى كمك به يك تازهوارد، با يكديگر همكارى كردهاند. گروهى را ديدهايم كه با انجام كارهاى كم اجرت، اجاره اتاق جلسات خود را پرداختهاند. اعضايى را ديدهايم كه براى حمايت يك گروه نوپا، صدها كيلومتر رانندگى كردهاند. اينگونه فعاليّتها و نظاير آن در انجمن ما مسئلهاى عادى است. بدون اين فعاليّتها بقاى NA ممكن نبوده است.
ما بايد به عنوان يك گروه، با يكديگر زندگى و همكارى كنيم، تا كشتىمان دربرابر طوفان بيمه شود و اعضاىمان از بين نروند. با ايمان به نيروى برتر، تلاش و اتحاد ، ما از مهلكه جان سالم به در مىبريم و به رساندن پيام به معتادى كه هنوزدر عذاب است، ادامه مىدهيم. ( کتاب پایه)
با توجه به اهمیت وامنیت جلسات و اینکه بار ها فضای امن جلسات خود را به خاطر رعایت نکردن اعضا قبل، حین و بعد از جلسات از دست داده ایم . چه تجربیاتی در این زمینه دارید؟
تالار گفتمان انجمن بانیان بهبودی