2013-11-28، 02:07
25 تیر احترام به نفس
«از درون عمیقاً احساس بیکفایتی و حقارت داشتیم.»
کتاب پایه
v
بسیاری از ما جایی در امتداد مسیر احساس شدید بیکفایتی و حقارت پیدا کردیم. صدایی از اعماق درون ما فریاد میزد: «تو بیارزش هستی!» بسیاری از ما به این ویژگی احترام به نفس پایین در همان اوایل دوران بهبودی پی میبریم. برخی از ما شاید احساس کنیم احساس حقارت ما زمانی به وجود آمد که همه مشکلات ما شروع شد.
چه در خانواده خود و چه از طریق تعامل خود با دیگران به این احترام به نفس پایین پی ببریم، ابزار اصلاح خود را در NA پیدا میکنیم. اصلاح احترام به نفس آسیبدیده ما، گاهی اوقات صرفاً از طریق پذیرفتن جایگاه خدمت شروع میشود. یا شاید تلفن ما زنگ بزند و برای اولین بار افراد صرفاً برای احوالپرسی با ما تماس بگیرند. آنها چیزی جز برقراری تماس و کمک نمیخواهند.
سپس یک راهنما پیدا میکنیم، فردی که به ما میآموزد ارزشمند هستیم و ما را باور داشته باشد تا وقتی بتوانیم خود را باور داشته باشیم. راهنما ما را در کارکرد قدمهای دوازدهگانه هدایت میکند و بدین ترتیب به هویت واقعی خود پی میبریم، نه به هویتی که خود ما برای بالا بردن یا پایین آوردن شأن خود ساختهایم.
احترام به نفس پایین یکشبه از ما جدا نمیشود. گاهی اوقات سالها طول میکشد تا واقعاً با خود ارتباط برقرار کنیم. اما با کمک سایر اعضای NA که در همین احساسات با ما شریک هستند، و از طریق کارکرد قدمهای دوازدهگانه، به افرادی قابل احترام برای دیگران و مهمتر از همه، برای خود تبدیل میشویم.
v
فقط برای امروز: به خاطر میسپارم که شایسته رحمت نیروی برتر خود هستم. میدانم که انسان باارزشی هستم.
«از درون عمیقاً احساس بیکفایتی و حقارت داشتیم.»
کتاب پایه
v
بسیاری از ما جایی در امتداد مسیر احساس شدید بیکفایتی و حقارت پیدا کردیم. صدایی از اعماق درون ما فریاد میزد: «تو بیارزش هستی!» بسیاری از ما به این ویژگی احترام به نفس پایین در همان اوایل دوران بهبودی پی میبریم. برخی از ما شاید احساس کنیم احساس حقارت ما زمانی به وجود آمد که همه مشکلات ما شروع شد.
چه در خانواده خود و چه از طریق تعامل خود با دیگران به این احترام به نفس پایین پی ببریم، ابزار اصلاح خود را در NA پیدا میکنیم. اصلاح احترام به نفس آسیبدیده ما، گاهی اوقات صرفاً از طریق پذیرفتن جایگاه خدمت شروع میشود. یا شاید تلفن ما زنگ بزند و برای اولین بار افراد صرفاً برای احوالپرسی با ما تماس بگیرند. آنها چیزی جز برقراری تماس و کمک نمیخواهند.
سپس یک راهنما پیدا میکنیم، فردی که به ما میآموزد ارزشمند هستیم و ما را باور داشته باشد تا وقتی بتوانیم خود را باور داشته باشیم. راهنما ما را در کارکرد قدمهای دوازدهگانه هدایت میکند و بدین ترتیب به هویت واقعی خود پی میبریم، نه به هویتی که خود ما برای بالا بردن یا پایین آوردن شأن خود ساختهایم.
احترام به نفس پایین یکشبه از ما جدا نمیشود. گاهی اوقات سالها طول میکشد تا واقعاً با خود ارتباط برقرار کنیم. اما با کمک سایر اعضای NA که در همین احساسات با ما شریک هستند، و از طریق کارکرد قدمهای دوازدهگانه، به افرادی قابل احترام برای دیگران و مهمتر از همه، برای خود تبدیل میشویم.
v
فقط برای امروز: به خاطر میسپارم که شایسته رحمت نیروی برتر خود هستم. میدانم که انسان باارزشی هستم.