2014-02-18، 09:53
رهايي
1 دي
گذراندن سختي ها
رنج را بپذيريد وانگاه شادي را بياموزيد.
نيکي وجود دارد وبيشتر هم مي شود.
فراتر از وابستگي
هدفمان در بهبودي اين است که کاري کنيم احساس راحتي ،ارامش ورضايت کنيم،شاد باشيم.مي خواهيم با خود ومحيطمان در صلح وارامش باشيم.گاهي انجام ان لازم است گذراندن سختي را بپذيريم.
منظور من عادت به رنج وبیچارگي يا بوجود اوردن ناراحتي بي مورد نيست،منظور من ناراحتي معقولي است که گاهي در هنگام التيام يافتن لازم است تجربه کنيم.
وقتي تحت عمل جراحي قرار مي گيريم،روز بعد از جراحي شديدترين درد را داريم.وقتي مراحل بهبودي را مي گذرانيم روي خود عمل جراحي عاطفي،ذهني ومعنوي انجام مط دهيم.ان قسمت از خويش را که بيمار شده ومبتلا گشته جدا مي کنيم.
گاهي ان روند ناراحت کننده است.
براي تحمل ناراحتي واحساس موقتي عذاب عاطفي به اندازه کافي قوي هستيم.وقتي بخواهيم با ناراحتي ورنج خويش روبرو شده انرا احساس کنيم،تقريبا در مرز ازادي هستيم.
امروز مي خواهم با ناراحتي خويش روبرو شوم،با اعتماد به اينکه بعد از ان التيام ورهايي وجود دارد.خدايا کمکم کن هر چيزي را که براي التيام ورهايي من لازم است پذيرا باشم.هنگاميکه اين کار را انجام مي دهم،اعتماد دارم که خودم ،دوستانم ،نيروي بيکران هستي وکاَينات مراقب من هستند واز من حمايت مي کنند.
نارانان
تجربه ،نيرو واميد سه ماه زمستان
1 دي
جايگزيني ترس با ايمان
یک بار کتابي به نام Sad(نترس))را مي خواندم.اين کتاب پر از سخنان حکيمانه است.وذدرباره زندگي وچاله هايي که براي ما دارد،صحبت مي کند.عبارت ((نترس))به من کمک کرد که جنبه هاي مختلف زندگيم را ببينم.
کم کم مي فهمم که براي من،نارانان درست به همين معناست:"نترس."در زماني که ممکن است براي عزيز معتادم بهترين چيزها را بخواهم ،روي چيزهايي که در برنامه ياد مي گيرم متمرکز مي شوم.روي عبارت"نترس"تمرکز مي کنم .پي مي برم که لازم نيست براي اينده معتادبترسم.او تحت مراقبت نيروي برترش قرار دارد،درست همان طور که من هستم.
<<نترس>>براي من به اين معناست که من مي توانم همانطور که قدم سوم مي گويد،زندگيم را به اراده نيروي برترم بسپارم وايمان داشته باشم که همه چيز همان طور خواهد بود که بايد باشد.معتقدم که توانايي کنار امدن با هر چيزي را که پيش بيايد،خواهم داشت.
تفکري براي امروز:اين کلام کوتاه<<نترس>>در بهبودي من بسيار نيرومند است.وقتي که قدم هاي دوازده گانه نارانان را تمرين مي کنم،ياد مي گيرم ترسم را با ايمان جايگزين کنم.
1 دي
گذراندن سختي ها
رنج را بپذيريد وانگاه شادي را بياموزيد.
نيکي وجود دارد وبيشتر هم مي شود.
فراتر از وابستگي
هدفمان در بهبودي اين است که کاري کنيم احساس راحتي ،ارامش ورضايت کنيم،شاد باشيم.مي خواهيم با خود ومحيطمان در صلح وارامش باشيم.گاهي انجام ان لازم است گذراندن سختي را بپذيريم.
منظور من عادت به رنج وبیچارگي يا بوجود اوردن ناراحتي بي مورد نيست،منظور من ناراحتي معقولي است که گاهي در هنگام التيام يافتن لازم است تجربه کنيم.
وقتي تحت عمل جراحي قرار مي گيريم،روز بعد از جراحي شديدترين درد را داريم.وقتي مراحل بهبودي را مي گذرانيم روي خود عمل جراحي عاطفي،ذهني ومعنوي انجام مط دهيم.ان قسمت از خويش را که بيمار شده ومبتلا گشته جدا مي کنيم.
گاهي ان روند ناراحت کننده است.
براي تحمل ناراحتي واحساس موقتي عذاب عاطفي به اندازه کافي قوي هستيم.وقتي بخواهيم با ناراحتي ورنج خويش روبرو شده انرا احساس کنيم،تقريبا در مرز ازادي هستيم.
امروز مي خواهم با ناراحتي خويش روبرو شوم،با اعتماد به اينکه بعد از ان التيام ورهايي وجود دارد.خدايا کمکم کن هر چيزي را که براي التيام ورهايي من لازم است پذيرا باشم.هنگاميکه اين کار را انجام مي دهم،اعتماد دارم که خودم ،دوستانم ،نيروي بيکران هستي وکاَينات مراقب من هستند واز من حمايت مي کنند.
نارانان
تجربه ،نيرو واميد سه ماه زمستان
1 دي
جايگزيني ترس با ايمان
یک بار کتابي به نام Sad(نترس))را مي خواندم.اين کتاب پر از سخنان حکيمانه است.وذدرباره زندگي وچاله هايي که براي ما دارد،صحبت مي کند.عبارت ((نترس))به من کمک کرد که جنبه هاي مختلف زندگيم را ببينم.
کم کم مي فهمم که براي من،نارانان درست به همين معناست:"نترس."در زماني که ممکن است براي عزيز معتادم بهترين چيزها را بخواهم ،روي چيزهايي که در برنامه ياد مي گيرم متمرکز مي شوم.روي عبارت"نترس"تمرکز مي کنم .پي مي برم که لازم نيست براي اينده معتادبترسم.او تحت مراقبت نيروي برترش قرار دارد،درست همان طور که من هستم.
<<نترس>>براي من به اين معناست که من مي توانم همانطور که قدم سوم مي گويد،زندگيم را به اراده نيروي برترم بسپارم وايمان داشته باشم که همه چيز همان طور خواهد بود که بايد باشد.معتقدم که توانايي کنار امدن با هر چيزي را که پيش بيايد،خواهم داشت.
تفکري براي امروز:اين کلام کوتاه<<نترس>>در بهبودي من بسيار نيرومند است.وقتي که قدم هاي دوازده گانه نارانان را تمرين مي کنم،ياد مي گيرم ترسم را با ايمان جايگزين کنم.