2014-02-19، 10:18
نعمت خنديدن
در اين بهبوهه راهنمایش در انجمن ، معمولا می خندد.
دوازده گام و دوازده سنت
پیش از اینکه بهبود پيدا کنم ، صدای خنده برایم خیلی زجر آور بود . من هرگز نخندیده بودم و احساس می کردم که هر کس دیگری که می خندد منظورش به من است ! آنقدر دلم برای خودم می سوخت و عصبانی بودم که ساده ترین خوشی ها بر من حرام شده بود و قلبم مالامال از اندوه بود . در این سالهای آخر حتی خوردن الکل هم دیگر باعث نمی شد که لبخندی بر لبم بیاید .
وقتی راهنمایم در انجمن به فریبهایی که خودم را داده بودم می خندید ، از او رنجیدم ، اما آموختم که خودم را سبک کنم و بر بهبودیم تمرکز کنم . طولی نکشید که یاد گرفتم که به خودم بخندم و سرانجام به کسانی که من راهنمایشان بودم خندیدم . هر روز از خداوند می خواهم به من کمک کند تا اینقدر خودم را جدی نگیرم .
بازتابهای روزانه الکلیهای گمنام
در اين بهبوهه راهنمایش در انجمن ، معمولا می خندد.
دوازده گام و دوازده سنت
پیش از اینکه بهبود پيدا کنم ، صدای خنده برایم خیلی زجر آور بود . من هرگز نخندیده بودم و احساس می کردم که هر کس دیگری که می خندد منظورش به من است ! آنقدر دلم برای خودم می سوخت و عصبانی بودم که ساده ترین خوشی ها بر من حرام شده بود و قلبم مالامال از اندوه بود . در این سالهای آخر حتی خوردن الکل هم دیگر باعث نمی شد که لبخندی بر لبم بیاید .
وقتی راهنمایم در انجمن به فریبهایی که خودم را داده بودم می خندید ، از او رنجیدم ، اما آموختم که خودم را سبک کنم و بر بهبودیم تمرکز کنم . طولی نکشید که یاد گرفتم که به خودم بخندم و سرانجام به کسانی که من راهنمایشان بودم خندیدم . هر روز از خداوند می خواهم به من کمک کند تا اینقدر خودم را جدی نگیرم .
بازتابهای روزانه الکلیهای گمنام
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست