2014-02-27، 02:40
غیر قابل اداره بودن عاطفی:که شدیدا ضربه پذیر بودم جسمی:شدیدا به مواد وابسته شده بودم روحی:از لحاظ روحی بهم ریخته تر از قبل شده بودم زندگی:معنی زندگی از بین رفته بود و فقط نفس میکشیدم بیرونی:وضع و قیافه ظاهری از بین رفته بود و روابطم به همه دچار مشکل شده بود
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست