2014-03-01، 01:01
نیایش روز چهارشنبه
الهی ایمانم به آفریده های انسانیت،لرزان و محقر است،درد و رنج،آسیبهای
اجتماعی و روحی و روانی که بوجود آورنده نقایص اخلاقی و شخصیتی
است،نفس آفریدگانت را آلوده و تاریک نموده و بشر و بشریت را بر روی لبه
پرتگاهی هولناک هدایت کرده، نظری و مددی،نخواهی گذاشت تاریکی ها
بر ما حکومت کند.
*- خرد و صبوری،شهامت و باور،آگاهی و معرفت،توانایی و جسارت،لبخند و
سلام را بیاموزان و عطا کن.
...
*- آیا معبدی که سلیمان برایت ساخت،از معبد درون من که تو ساختی با
شکوه تر بود؟ درون کدام عبادتگاه خواهم توانست با تمام وجود،ترا فریاد
کنم؟ بجز محل عبادتی که خود برایم ساختی؟
*- پروردگارا شرمنده ام،من بدست خود این عبادتگاه را ویران کردم،من خود
در را بروی پلیدی ها و تاریکیها گشودم،یاری رسانم باش تا این مخروبه را
آباد و تزئین کنم و تو را به ساکن شدن در این منزلگاه دعوت نمایم.
*- ناامیدی و ترس،قضاوت و خشم،غرور و تکبر،پرخاشگری و کینه،ارابه
هایی هستند که پیوسته مرا به مقصد تاریکی و یاس حمل میکنند،راه ورود
را بر آنان ببند،با طناب عطوفت و مهر گسترده ات نجات بخش من و ما،از
گودال ظلمت باش.
*- ای منجی و حامی،مهربان و عاشق،تمام شفقت و محبت سبز،سنگربان
و ناخدا،ای بهترین و تنهاترین،تمامیت سلام و پیامم را پذیرا باش،گرچه
ملوس و آلوده است.
*- تو همیشه با منی،با من بمان،ای مهر و نجوای تو در نفس،پیدا و
آشکار،ای سپیده و سبز،با تو پائیزم و بی تو بهار زرد،وحشت و هراسی
مرگ گونه از وسوسه دارم، دوستی و مهر تو تنها نیرویی است که حائل
بین من و تاریکی و وسوسه است.
*- خداوندا روحی شریف و درستکار،ذهنی صادق و پرهیزگار،قدمی استوار
و عزت نفسی پایدار،قلبی بی قرار و محبت و کلامی ماندگار و سازگار عطا
کن و مرا آفتابگردان وجودت قرار بده.
*- ای رفیق و یار،در زمان و مکان،چون همیشه با من بمان،یک دم بی تو
بودن به بهای فرو رفتن در گرداب وسوسه است.
*- تواضع شبنم گونه ام را بپذیر،از تو صبوری و شکیبائی میخواهم،قلب بی
قرار، ذهن پریشان و افکار شوریده ام را سامان ببخش.
آمین
الهی ایمانم به آفریده های انسانیت،لرزان و محقر است،درد و رنج،آسیبهای
اجتماعی و روحی و روانی که بوجود آورنده نقایص اخلاقی و شخصیتی
است،نفس آفریدگانت را آلوده و تاریک نموده و بشر و بشریت را بر روی لبه
پرتگاهی هولناک هدایت کرده، نظری و مددی،نخواهی گذاشت تاریکی ها
بر ما حکومت کند.
*- خرد و صبوری،شهامت و باور،آگاهی و معرفت،توانایی و جسارت،لبخند و
سلام را بیاموزان و عطا کن.
...
*- آیا معبدی که سلیمان برایت ساخت،از معبد درون من که تو ساختی با
شکوه تر بود؟ درون کدام عبادتگاه خواهم توانست با تمام وجود،ترا فریاد
کنم؟ بجز محل عبادتی که خود برایم ساختی؟
*- پروردگارا شرمنده ام،من بدست خود این عبادتگاه را ویران کردم،من خود
در را بروی پلیدی ها و تاریکیها گشودم،یاری رسانم باش تا این مخروبه را
آباد و تزئین کنم و تو را به ساکن شدن در این منزلگاه دعوت نمایم.
*- ناامیدی و ترس،قضاوت و خشم،غرور و تکبر،پرخاشگری و کینه،ارابه
هایی هستند که پیوسته مرا به مقصد تاریکی و یاس حمل میکنند،راه ورود
را بر آنان ببند،با طناب عطوفت و مهر گسترده ات نجات بخش من و ما،از
گودال ظلمت باش.
*- ای منجی و حامی،مهربان و عاشق،تمام شفقت و محبت سبز،سنگربان
و ناخدا،ای بهترین و تنهاترین،تمامیت سلام و پیامم را پذیرا باش،گرچه
ملوس و آلوده است.
*- تو همیشه با منی،با من بمان،ای مهر و نجوای تو در نفس،پیدا و
آشکار،ای سپیده و سبز،با تو پائیزم و بی تو بهار زرد،وحشت و هراسی
مرگ گونه از وسوسه دارم، دوستی و مهر تو تنها نیرویی است که حائل
بین من و تاریکی و وسوسه است.
*- خداوندا روحی شریف و درستکار،ذهنی صادق و پرهیزگار،قدمی استوار
و عزت نفسی پایدار،قلبی بی قرار و محبت و کلامی ماندگار و سازگار عطا
کن و مرا آفتابگردان وجودت قرار بده.
*- ای رفیق و یار،در زمان و مکان،چون همیشه با من بمان،یک دم بی تو
بودن به بهای فرو رفتن در گرداب وسوسه است.
*- تواضع شبنم گونه ام را بپذیر،از تو صبوری و شکیبائی میخواهم،قلب بی
قرار، ذهن پریشان و افکار شوریده ام را سامان ببخش.
آمین