2014-03-27، 12:28
آنگاه که غرور کسی را له می کنی؟
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی
آنگاه که بنده ای را نا دیده می انگاری
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن
غرورش را نشنوی.
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نا دیده می گیری .
می خواهم بدانم .
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی .
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی
آنگاه که بنده ای را نا دیده می انگاری
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن
غرورش را نشنوی.
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نا دیده می گیری .
می خواهم بدانم .
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی .
تا برای خوشبختی خودت دعا کنی ؟
"اندکی صبر سحر نزدیک است"