2014-04-08، 03:05
در انتهای عجزم بیشتر اعتیاد به مواد مخدر قابل لمستر شده بود. من بخاطر شرکت در حضور افراد قمارباز و معتاد دستم در خیلی ار وابستگی و هموابستگی گرفتارشدم و دیگر توانایی جور کردن پول و نستن و معطل شدن در محل قماربازی نداشتم و دوستان هم از دیدن من که کاملاً تابلو شده بودم که از من میترسیدند و اصلاً تمایل نداشتند من رو ببینند من هرموقع اونهارو میدیم کاری میکردم که به من پول و یا مواد بدهند و یا در بساط مصرفشان خودم را می ساختم. روزهای سختی و دشواری و آشفتگی در من با شدت زیادی نشان داده میشد و من بدبختی خودم را میدیدم . یکی از دوستان که با پول قمار اوضاعش درست تر بود من را به دکتری برد و پول درمان اعتیادم را پرداخت کرد. اما بدون نتیجه بود و هرموقع من را میدید تحقیر و توهین میکرد