2014-04-08، 03:17
در زمان شاه بیلط بخت آزمایی بود و همیشه تبلیغ میکردند و منهم بلیط میخریدم و دعا میکردم جایزه بزرگ را ببرم و پای رادیو مینشستم و صدای مجری آن آقای مستجاب ادعوه بود و تمام مدت برنامه که گردونه میگشت منهم نیم ساعت در رؤیای عجیبی از شدت هیجان کلی کیف میکردم و جالب این بود که من گاهی یک بیلطم برنده میشد و 50 ریال میبردم و کلی لذت می بردم و همیشه همین برنامه بود و گاهی در بازی جمعی دبلنا و لاتاری می نشستم و منتظر حرف مجری می ماندم و یا وقتی گردونه شماره ها میگردید آدرنالین خونم چنان بال میزد که انگار دنیایی را برده و برنده میشدم. گاهی در بازی بیلیارد و فوتبال دستی شرط می بستم و برد و باخت میکردم. من بدنبال هیجان بودم و قمار و شرطبندی به من هیجان زیادی میداد.