من هرچه را که برده بودم به همراه هرچه کار و تلاش میکردم و در کنار این باختن ها شرافت و انسانیت و عاطفه ام و قابلیتهایم را هم باختم و در نهایت جان شیرینم را هم پای بساط آوردم و در لحظات اخر مردن خداوند مهربان بفریادم رسید و نگذاشت من همه چیزم را پای برد و باختم ببازم. من در پای میز قمار و جایگاه شرطبندی خودم را مجبور کردم مانند همبازیهایم شوم و گاهاً دست به اعمالی زدم که نباید آن کار را انجام میدادم. در اعتیاد به قمار و شرطبندی فقط پول نیست که برد و باخت میشود. یک جریان است که اگر در آن قرار گرفتی دیگر دست خودت نیست دست به هرکاری خواهی زد و این آخر و عاقبت این اعتیاد خانمان برباد ده است.