2014-08-17، 04:01
خدایا دستم را بگیر
گاهی به جایی می رسی که باید بیاستی و نفسی تازه کنی
اندوه های کهنه را کنار گذاشته و دوباره از نو شروع کنی
من امروز آمده ام برای شروع دوباره
میخواهم از گذشته فقط چند سطری تجربه داشته باشم
میخواهم با تکیه برآنچه که روزی خاطره بودند و امروز تجربه گام بردارم
اما این بار نه مثل گذشته بلکه زیباتراز گذشته
میخواهم پیچک های صورتی آرزوهایم را بر تنه تنومندترین هستی جهان که همان خداست بپیچانم
اینبار تنهای تنهای آمده ام به پیشگاه کسی که مثل هیچ کس نیست اما بهترین است
می دانم اگر صدایش کنم جوابم را می دهد
پس صدایش می کنم با تمام وجودم
منی که خوب آموخته ام فریادهایم را سکوت کنم
خدا آموزگار خوبی برایم شد و من دانش آموز ساکتی برایش بودم
اما او نیز خوب می داند که اگر به چشم هایم بنگرد ملائکش کر می شوند
خدایا تو را قسم به بزرگی و جلالت
خدایا تو را قسم به همان مهربانیت
دستم را بگیر...
از بی کسی خسته شده ام...
گاهی به جایی می رسی که باید بیاستی و نفسی تازه کنی
اندوه های کهنه را کنار گذاشته و دوباره از نو شروع کنی
من امروز آمده ام برای شروع دوباره
میخواهم از گذشته فقط چند سطری تجربه داشته باشم
میخواهم با تکیه برآنچه که روزی خاطره بودند و امروز تجربه گام بردارم
اما این بار نه مثل گذشته بلکه زیباتراز گذشته
میخواهم پیچک های صورتی آرزوهایم را بر تنه تنومندترین هستی جهان که همان خداست بپیچانم
اینبار تنهای تنهای آمده ام به پیشگاه کسی که مثل هیچ کس نیست اما بهترین است
می دانم اگر صدایش کنم جوابم را می دهد
پس صدایش می کنم با تمام وجودم
منی که خوب آموخته ام فریادهایم را سکوت کنم
خدا آموزگار خوبی برایم شد و من دانش آموز ساکتی برایش بودم
اما او نیز خوب می داند که اگر به چشم هایم بنگرد ملائکش کر می شوند
خدایا تو را قسم به بزرگی و جلالت
خدایا تو را قسم به همان مهربانیت
دستم را بگیر...
از بی کسی خسته شده ام...