برداشت قدم۱
باتشکراز خداوند بخاطر یک روز پاک
برای اولین بار که مواد مصرف کردم خیلی لذت بردم وفکر کردم که دوای تمام دردهایم را پیدا کردم فکر کردم تمام کمبودهایم را میتونم بوسیله اون پر کنم برای مدتها هم همینطور بود زیاد کار میکردم زیاد سرخوش بودم وهمه چیز را رنگی میدیدم تا اینکه کم کم همه چیز داشت رنگش را از دست میداد وروبه سیاهی میرفت وقتی متوجه شدم که خواسته یا ناخواسته حتما باید مواد مصرف کنمترس برم داشت که بگفته عوام معتاد شده ام به فکر چاره افتادم قطع مصرف کردم چند روزی مواد نزدم به خودم گفتم بابا الکی میگن نمیشه مواد را ترک کرد وادم معتاد میشه همین موضوع باعث شد که دوباره شروع به مصرف کنم بعداز گذشت مدتی کوتاه در اثر یک اتفاق خواستم قطع مصرف کنم از درد زیاد جایگزین کردم از هر کس تجربه میگرفتم اگر مصرف کننده بود میگفت ترک نکنی که سکته میکنی اگر تجربه مصرف مواد نداشت میگفت یک زره غیرت میخواد خلاصه بارها من غیرتم را جمع کردم وقطع مصرفهای متعددی کردم که همه منجر به مصرف مجدد وبیشتر میشد تا اینکه پیام عشق وامید ورهایی از مصرف مواد را گرفتم
وقتی به جلسات وارد شدم باشروع قطع مصرف وقرار گرفتن در روند قدمها متوجه شدم من بیماریی دارم بنام اعتیاد واصلا ربطی به داشتن یانداشتن غیرت ندارد وچون این بیماری یکی از علائمش مصرف مواد است من فکر میکردم اگه چند روز مواد نزنم همه چیز درست میشه واطرافیان من هم همین باور راداشتند به هرصورت من متوجه شدم با انجام دادن بعضی از کارها وانجام ندادن بعضی از کارها میشود مواد مخدر مصرف نکرد قبلا من در اثر نااگاهی بین مواد فرق میگذاشتم وچقدر دردناک بود که بهترین ایده ال من این بود که موادی بجز مواد اصلیم مصرف کنم امروز با گذشت چند سال پاکی متهمان اصول اولیه وساده باعث شده که مواد مصرف نکنم تنها یک دلیل برای ان وجود دارد معما چون حل شود اسان شود الان با حل شدن معما چند سالی است که هیچ نوع مواد مخدری در خانه نگهداری نمیکنم هیچ نوع الات مصرف را نگهداری نمیکنم با هیچ مصرف کننده ای رابطه تدارم مگر در غالب پیام رسانی از طریق کمیته های فرعی برای هیچ کس مواد تهیه نکرده ام اینها اصول پاک ماندن هستند که خیلی راحت و اسان هستند
باتشکراز خداوند بخاطر یک روز پاک
برای اولین بار که مواد مصرف کردم خیلی لذت بردم وفکر کردم که دوای تمام دردهایم را پیدا کردم فکر کردم تمام کمبودهایم را میتونم بوسیله اون پر کنم برای مدتها هم همینطور بود زیاد کار میکردم زیاد سرخوش بودم وهمه چیز را رنگی میدیدم تا اینکه کم کم همه چیز داشت رنگش را از دست میداد وروبه سیاهی میرفت وقتی متوجه شدم که خواسته یا ناخواسته حتما باید مواد مصرف کنمترس برم داشت که بگفته عوام معتاد شده ام به فکر چاره افتادم قطع مصرف کردم چند روزی مواد نزدم به خودم گفتم بابا الکی میگن نمیشه مواد را ترک کرد وادم معتاد میشه همین موضوع باعث شد که دوباره شروع به مصرف کنم بعداز گذشت مدتی کوتاه در اثر یک اتفاق خواستم قطع مصرف کنم از درد زیاد جایگزین کردم از هر کس تجربه میگرفتم اگر مصرف کننده بود میگفت ترک نکنی که سکته میکنی اگر تجربه مصرف مواد نداشت میگفت یک زره غیرت میخواد خلاصه بارها من غیرتم را جمع کردم وقطع مصرفهای متعددی کردم که همه منجر به مصرف مجدد وبیشتر میشد تا اینکه پیام عشق وامید ورهایی از مصرف مواد را گرفتم
وقتی به جلسات وارد شدم باشروع قطع مصرف وقرار گرفتن در روند قدمها متوجه شدم من بیماریی دارم بنام اعتیاد واصلا ربطی به داشتن یانداشتن غیرت ندارد وچون این بیماری یکی از علائمش مصرف مواد است من فکر میکردم اگه چند روز مواد نزنم همه چیز درست میشه واطرافیان من هم همین باور راداشتند به هرصورت من متوجه شدم با انجام دادن بعضی از کارها وانجام ندادن بعضی از کارها میشود مواد مخدر مصرف نکرد قبلا من در اثر نااگاهی بین مواد فرق میگذاشتم وچقدر دردناک بود که بهترین ایده ال من این بود که موادی بجز مواد اصلیم مصرف کنم امروز با گذشت چند سال پاکی متهمان اصول اولیه وساده باعث شده که مواد مصرف نکنم تنها یک دلیل برای ان وجود دارد معما چون حل شود اسان شود الان با حل شدن معما چند سالی است که هیچ نوع مواد مخدری در خانه نگهداری نمیکنم هیچ نوع الات مصرف را نگهداری نمیکنم با هیچ مصرف کننده ای رابطه تدارم مگر در غالب پیام رسانی از طریق کمیته های فرعی برای هیچ کس مواد تهیه نکرده ام اینها اصول پاک ماندن هستند که خیلی راحت و اسان هستند
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه