2014-08-29، 02:06
من و همسرم از هم خسته شديم ، ديگه هيچ احساسي بين مان نيست ..تقريبا هيچ حزفي با هم نميزنيم ..سرد و بي روح ، شايد طلاق عاطفي و جدايي ...
چندي پيش يك پيامك ناشناس و پر از احساس برايش فرستادم ...يك پاسخ پر از احساس به اين پيامك ناشناس داد !!!!...
گفت : تو چقدر زيبا حرف ميزني !!...و من زيباتر پاسخ اش را دادم و او زيباتر پاسخم را داد ...و باز من زيباتر و باز او زيباتر ...
اصلا فكر نميكردم همسرم تا اين حد محبت آميز بلد هست حرف بزنه ...
گتهي آنقدر عاشقانه حرف ميزنيم كه من يادم ميره آنطرف خط همسرم هست !!...
حالا اين دو ناشناس عاشق هم شده اند ....
آرزو دارد كه مرا ببيند و از نزديك بشناسد ...حتي گفت : بخاطر تو از همسرم جدا ميشوم ...اي خدا كاش ميشد تا ابد ناشناس عاشقانه زندگي ميكرديم . ..
ما ادمهاي عجيبي هستيم ، ناشناس عاشق همديگه ميشيم ..ناشناس براي همديگه ميميريم ..ناشناس از وجود همديگه لذت مي بريم و از هم لبريز ميشيم ...
ولي وقتي خودمان هستيم هماني ميشويم كه تو بهتر از من ميدوني !!!!!....
..
چندي پيش يك پيامك ناشناس و پر از احساس برايش فرستادم ...يك پاسخ پر از احساس به اين پيامك ناشناس داد !!!!...
گفت : تو چقدر زيبا حرف ميزني !!...و من زيباتر پاسخ اش را دادم و او زيباتر پاسخم را داد ...و باز من زيباتر و باز او زيباتر ...
اصلا فكر نميكردم همسرم تا اين حد محبت آميز بلد هست حرف بزنه ...
گتهي آنقدر عاشقانه حرف ميزنيم كه من يادم ميره آنطرف خط همسرم هست !!...
حالا اين دو ناشناس عاشق هم شده اند ....
آرزو دارد كه مرا ببيند و از نزديك بشناسد ...حتي گفت : بخاطر تو از همسرم جدا ميشوم ...اي خدا كاش ميشد تا ابد ناشناس عاشقانه زندگي ميكرديم . ..
ما ادمهاي عجيبي هستيم ، ناشناس عاشق همديگه ميشيم ..ناشناس براي همديگه ميميريم ..ناشناس از وجود همديگه لذت مي بريم و از هم لبريز ميشيم ...

ولي وقتي خودمان هستيم هماني ميشويم كه تو بهتر از من ميدوني !!!!!....
..
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....