2014-08-30، 09:41
خداوندا !
من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم، اما این من در ظلمت کیست؟
کنار می آیم تا از او دوری کنم، اما نمی توانم از او بگریزم. او سوار بر اسب منیت جولان می دهد و با غرور و تکبر می تازد و گرد و غبار خود پسندی را از زمین می روبد و هر کلام را که بر زبانم جاری می شود، با صدایی بلند،خشن و طعنه آمیز پاسخ می گوید، او وجود کوچک خود من است، آقا و سرور من. حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام...
هرگز توان خود را در تغییر دادن خویش دست کم نگیر