2014-09-01، 12:12
يا رب مرا ياري بده.... ، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم..... ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه هاي آتشين.... ، وز خنده هاي دلنشين
صد شعله در جانش زنم.... ، صد فتنه در کارش کنم
در پيش چشمش ساغري.... ، گيرم ز دست دلبري
از رشک آزارش دهم..... ، وز غصه بيمارش کنم
بندي به پايش افکنم.... ، گويم خداوندش منم
چون بنده در سوداي زر.... ، کالاي بازارش کنم
گويد ميفزا قهر خود... ، گويم بخواهم مهر خود
گويد که کمتر کن جفا.... ، گويم که بسيارش کنم
هر شامگه در خانه اي.... ، چابکتر از پروانه اي
رقصم بر بيگانه اي ....، وز خويش بيزارش کنم
چون بينم آن شيداي من..... ، فارغ شد از احوال من
هجرش دهم ، زجرش دهم..... ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه هاي آتشين.... ، وز خنده هاي دلنشين
صد شعله در جانش زنم.... ، صد فتنه در کارش کنم
در پيش چشمش ساغري.... ، گيرم ز دست دلبري
از رشک آزارش دهم..... ، وز غصه بيمارش کنم
بندي به پايش افکنم.... ، گويم خداوندش منم
چون بنده در سوداي زر.... ، کالاي بازارش کنم
گويد ميفزا قهر خود... ، گويم بخواهم مهر خود
گويد که کمتر کن جفا.... ، گويم که بسيارش کنم
هر شامگه در خانه اي.... ، چابکتر از پروانه اي
رقصم بر بيگانه اي ....، وز خويش بيزارش کنم
چون بينم آن شيداي من..... ، فارغ شد از احوال من
منزل کنم در کوي او ،... باشد که ديدارش کنم
"اندکی صبر سحر نزدیک است"