2014-09-01، 06:37
دل و دين و عقل و هوشم همه را بر آب داديز کدام باده ساقي بمن خراب دادي
چه دل و چه دين و ايمان همه گشت رخنه رخنهمژه هاي شوخ خود را چه بغمزه آب دادي
دل عالمي ز جا شد چه نقاب برگشوديدو جهان بهم برآمد چه بزلف تاب دادي
در خرمي گشودي چه جمال خود نموديره درد و غم ببستي چه شراب ناب دادي
ز دو چشم نيم مستت مي ناب عاشقان راز لب و جوي جبينت شکر و گلاب دادي
همه کس نصيب خود را برد از زکوة حسنتبمن فقير و مسکين غم بي حساب دادي
همه سر خوش از وصالت من حسرت و خيالتهمه را شراب دادي و مرا سراب دادي
ز لب شکر فروشت دل (فيض) خواست کامينه اجابتي نمودي نه مرا جواب دادي
چه دل و چه دين و ايمان همه گشت رخنه رخنهمژه هاي شوخ خود را چه بغمزه آب دادي
دل عالمي ز جا شد چه نقاب برگشوديدو جهان بهم برآمد چه بزلف تاب دادي
در خرمي گشودي چه جمال خود نموديره درد و غم ببستي چه شراب ناب دادي
ز دو چشم نيم مستت مي ناب عاشقان راز لب و جوي جبينت شکر و گلاب دادي
همه کس نصيب خود را برد از زکوة حسنتبمن فقير و مسکين غم بي حساب دادي
همه سر خوش از وصالت من حسرت و خيالتهمه را شراب دادي و مرا سراب دادي
ز لب شکر فروشت دل (فيض) خواست کامينه اجابتي نمودي نه مرا جواب دادي