2014-09-05، 12:48
خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن
ز غمهای دگر غیر از غم عشقت رها کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم
اگر عشقت گناهست ببین غرق گناهم
دو دست دعا فرا بردهام بسوی آسمانها
که تا پر کشم به باغ غمت رها در کهکشانها
چو نیلوفر عاشقانه چونان میپیچم به پای تو
که سر تا پا بشکفد گل ز هر بندم در هوای تو
بدست یاری اگر که نگیری تو دست دلم را دگر که بگیرد ؟!
به آه و زاری اگر نپذیری شکست دلم را دگر که پذیرد ؟!
ز غمهای دگر غیر از غم عشقت رها کن
تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری
شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن
خدایا بی پناهم، ز تو جز تو نخواهم
اگر عشقت گناهست ببین غرق گناهم
دو دست دعا فرا بردهام بسوی آسمانها
که تا پر کشم به باغ غمت رها در کهکشانها
چو نیلوفر عاشقانه چونان میپیچم به پای تو
که سر تا پا بشکفد گل ز هر بندم در هوای تو
بدست یاری اگر که نگیری تو دست دلم را دگر که بگیرد ؟!
به آه و زاری اگر نپذیری شکست دلم را دگر که پذیرد ؟!
"اندکی صبر سحر نزدیک است"