2014-09-07، 11:59
قسمت اول سوال // ما معتقدیم توقعات از هر دست و از هر قبیل که باشند فرقی نمیکند و با صول بهبودی همخوانی ندارد ( مثل قضاوت کردن ، مقایسه کردن ، و یا سرزنش کردن ) میماند و با معیارهای امروز ما از هر جنسی که باشد چه واقعگرایانه و چه غیر آن ، به هر صورت پیامدهای مثبتی در نهایت برایمان ندارد و از بیماری ما سرچشمه میگیرد . ما اکنون بدون توقع بدنبال بهبودی خود هستیم زیرا بیماری خود را پذیرفته ایم و اگر بخواهیم از خودمان به هر ترتیب ، توقع داشته باشیم مجبوریم دست به قضاوت و یا مقایسه کردن خود با دیگران بزنیم ، این کار برای ما در غایت سرخوردگی و ناامیدی و حال خرابی به همراه می آورد . ما بطور روزانه به بهبودی خود عاری از هرگونه توقع ادامه میدهیم و تاکنون با حمایت از نیروی برتر توانسته ایم به پیشرفته های مهمی دست یابیم و در بسیاری از قسمت های مربوط به برگشت سلامت عقل دست یابیم که شواهد آن برای ما مسجعل می باشد .
قسمت دوم سوال // ما وقتی خود را از بند توقعات بیمارگونه رها میسازیم به این درک میرسیم که در فرایند بهبودی باید صبور باشیم و بطور روزانه متمرکز به روی بهبودی خود باشیم و ایمان داریم اتفاقات خوب در زمان مناسب برای ما رخ خواهد داد ، بدیهیست در این راه نباید عجول باشیم بقول کتاب که میگوید ما یک شبه بیمار نشده ایم ، بنابراین ما نیاز داریم تا همچنین در مسیر بهبودی گام برداریم ، ما باید مثل یک باغبان صبور باشیم و از نهال بهبودی خود مراقبت کنیم تا نهایتاً زمان میوه دادن آن فرا رسد . وبقول کتاب مقدس پایه که میگوید ؛
هرگز توان خود را در تغییر دادن خویش دست کم نگیر