2014-09-29، 02:00
4شهریور از کتاب اندیشه امروز a day at a time
در بين ما افرادي هستند كه ندرتاً از احساس گناه رها ميباشند. ما ممكن است كهبخاطر گفتار با اعمال و يا كارهاي ناتمام خود احساس گناه كنيم. اتهامات دروغين وغيرمنطقي ديگران نيز ممكن است احساس گنان را در ما تقويت و تشديد نمايد.احساس گناه توانايي ما را در انجام امور روزمره كاهش خواهد داد و اجازه نخواهدداد كه از توانائيهاي خود در رويارويي با مسائل و مشكلات استفاده كنيم. هنگاميكه من احساس گناه ميكنم بايد از آن رهايي يابم تا احساس آرامش كنم وتنها راه، تشخيص علت و تصحيح آن ميباشد نه فراموش كردن و نديده گرفتن و بهتعويق انداختن آن.آيا سرانجام من آموختهام كه همه چيز را ساده و آسان نگه دارم؟آيا زمانيكه احساس گناه ميكنم و فكر ميكنم اين احساس بدون دليل مشخص وتنها بخاطر گذشته و رفتار معتادگونه من بوده است از خداوند ميخواهم كه مرا ياريدهد تا از اين احساس رهايي يابم؟آيا من آموختهام كه احساس گناه موجه و غيرموجه نياز به رويارويي، تشخيص ورهايي دارد؟
«راي گناهكار بودن ابدي نيست»
در بين ما افرادي هستند كه ندرتاً از احساس گناه رها ميباشند. ما ممكن است كهبخاطر گفتار با اعمال و يا كارهاي ناتمام خود احساس گناه كنيم. اتهامات دروغين وغيرمنطقي ديگران نيز ممكن است احساس گنان را در ما تقويت و تشديد نمايد.احساس گناه توانايي ما را در انجام امور روزمره كاهش خواهد داد و اجازه نخواهدداد كه از توانائيهاي خود در رويارويي با مسائل و مشكلات استفاده كنيم. هنگاميكه من احساس گناه ميكنم بايد از آن رهايي يابم تا احساس آرامش كنم وتنها راه، تشخيص علت و تصحيح آن ميباشد نه فراموش كردن و نديده گرفتن و بهتعويق انداختن آن.آيا سرانجام من آموختهام كه همه چيز را ساده و آسان نگه دارم؟آيا زمانيكه احساس گناه ميكنم و فكر ميكنم اين احساس بدون دليل مشخص وتنها بخاطر گذشته و رفتار معتادگونه من بوده است از خداوند ميخواهم كه مرا ياريدهد تا از اين احساس رهايي يابم؟آيا من آموختهام كه احساس گناه موجه و غيرموجه نياز به رويارويي، تشخيص ورهايي دارد؟
«راي گناهكار بودن ابدي نيست»
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست