2014-10-04، 06:04
بنام بی نام او
اولین درجه ذکر خداوند، ذکر زبانی است که با امکانات پله عقل انجام می شود. وقتی این ذکر ارتقاء پیدا می کند، تبدیل به ذکر ذهنی می شود. در این حالت، فرد حضور ذهن دارد، اما ذهن انسان چیزی یا کسی را یاد می کند که غایب است و همین نشان می دهد که در این مرحله هنوز درک قلبی و وجودی از حضور خداوند رخ نداده است و فرد همچنان بر پله عقل خداوند را یاد می کند. بنابراین احساس انس و نزدیکی چندانی نیز با او ندارد. در مرحله بعد، انسان ذکر بر پله عشق را تجربه می کند، که دارای درجات مختلفی است. ذکر بر پله عشق، قابل تعریف و توصیف نیست. چنین ذکری در مرحله اول، قلبی است، اما مداوم نیست و به صورت نوعی برانگیختگی احساسی و شوقی نسبت به او تجربه می شود. در درجه بالاتر ذکر، انسان چنان حضور خداوند را درک می کند که او را در خود و خود را در عظمت وجود او غوطه ور می بیند و تمام وجود او سرشار از عشقی توصیف ناپذير است. درک حضور خداوند، ذکر وجودی است.
اولین درجه ذکر خداوند، ذکر زبانی است که با امکانات پله عقل انجام می شود. وقتی این ذکر ارتقاء پیدا می کند، تبدیل به ذکر ذهنی می شود. در این حالت، فرد حضور ذهن دارد، اما ذهن انسان چیزی یا کسی را یاد می کند که غایب است و همین نشان می دهد که در این مرحله هنوز درک قلبی و وجودی از حضور خداوند رخ نداده است و فرد همچنان بر پله عقل خداوند را یاد می کند. بنابراین احساس انس و نزدیکی چندانی نیز با او ندارد. در مرحله بعد، انسان ذکر بر پله عشق را تجربه می کند، که دارای درجات مختلفی است. ذکر بر پله عشق، قابل تعریف و توصیف نیست. چنین ذکری در مرحله اول، قلبی است، اما مداوم نیست و به صورت نوعی برانگیختگی احساسی و شوقی نسبت به او تجربه می شود. در درجه بالاتر ذکر، انسان چنان حضور خداوند را درک می کند که او را در خود و خود را در عظمت وجود او غوطه ور می بیند و تمام وجود او سرشار از عشقی توصیف ناپذير است. درک حضور خداوند، ذکر وجودی است.
"استاد محمد علی طاهری"
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق